بریده‌ای از کتاب رنج های ورتر جوان اثر یوهان ولفگانگ فون گوته

kan@shi

kan@shi

1404/3/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 96

این مردم چیزی نیست که در یکدیگر نبینند و خرابش نکنند؛💔سلامتی، خوش نامی، دوستی، آسایش! و دلیل عمده ی آن هم بلاهت است و کج فهمی و تنگ نظری. چون که وقتی (پای حرفشان می‌نشینی)، به راستی هیچ منظور بدی نداشته اند. گاهی وقت‌ها دلم می‌خواهد به پایشان بیفتم و تمنا کنم این قدر دیوانه وار تویِ دل و روده یِ هم نکاوند.

این مردم چیزی نیست که در یکدیگر نبینند و خرابش نکنند؛💔سلامتی، خوش نامی، دوستی، آسایش! و دلیل عمده ی آن هم بلاهت است و کج فهمی و تنگ نظری. چون که وقتی (پای حرفشان می‌نشینی)، به راستی هیچ منظور بدی نداشته اند. گاهی وقت‌ها دلم می‌خواهد به پایشان بیفتم و تمنا کنم این قدر دیوانه وار تویِ دل و روده یِ هم نکاوند.

36

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.