کلکسیونر عطر

کلکسیونر عطر

@whisper_man
عضویت

تیر 1404

123 دنبال شده

42 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        کتاب دقیقا از جمله کتاب هاییه که شاید یه عده بهش بگن رمان آبکی! خب دروغ چرا منم واقعا همچین نظری رو داشتم(دارم) اما به نظرم همون‌طور که قبلا گفتم ما هیچ چیز تحت عنوان کتاب بد نداریم! ممکنه حتی یه کتاب انقدر مبتذل باشه که خواننده رو دل‌زده کنه و به ادبیاتی که *ما* بهش میگیم ارزشمند و کتاب واقعی علاقمند بشه یا حتی یک نفر رو با همین روش به مطالعه علاقه مند کنه و به مرور باعث رشد ذهنی  و سلیقه مخاطب بشه... در هر صورت خواستم بگم جناح چهارم برای من رمان خلاقانه یا حتی غیر قابل پیش بینی نبود اما ازش لذت بردم چون عامه پسنده و من 'خودم و دیگران' رو گول نمی‌زنم  که "گاهی توی سلایق مردم عامه سرک می‌کشم و گاهی لذت می‌برم". نمی‌گم به عقاید هم احترام بذارید، نه، شما حق دارید هر کتابی که میخواید رو نقد کنید ولی یادتون باشه اگه کتاب رو دوست نداشتید یعنی این کتابِ شما نبوده، خیلی وقت ها رمان های ادبی فوق العاده معروف هم هستند که ممکنه ما دوست نداشته باشیم اما تظاهر کنیم که دوست داریم،
پس تنها کاری که لازمه انجام بدید اینه که گاهی به خودتون اجازه بدید هر کتابی رو بخونید و نقد کنید و عاشق بشید و متنفر بشید اما یادتون باشه که این شما یک نفر یا هزاران نفر نیستید که ارزش کتاب رو تعیین می‌کنید بلکه کتاب اگر مسیر زندگی حتی یک نفر رو هم تغییر بده یعنی ارزشمنده...بگردید و *کتاب* تون رو پیدا کنید و می‌بینید که قبل از شما بار ها نقد شده پس...
فکر کنم حرفم رو زدم هرچند طولانی شد اما )))
      

7

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

کنت مونت کریستوکنت مونت کریستو (دوره دو جلدی)مده آ

انتقام در ادبیات؛ از کینه‌های شخصی تا عدالت‌خواهی

24 کتاب

انتقام، نخستین فریادِ انسانِ به خاک افتاده است.  نفسی است که در سینه می‌گندد، خونی است که در رگ‌ها می‌جوشد، و کتاب‌ها، آیینه‌های شکسته‌ای‌اند که این زهرِ مقدس را بازمی‌تابانند. از تراژدی‌های یونان باستان تا زیرزمین‌های تاریک رمان‌های نوآر، کلمات، خنجرهایی بوده‌اند که نویسندگان به دستِ شخصیت‌ها می‌دادند تا قصه‌اش را در پهلوی دشمن فروبَرند.  "انتقام، هنرِ صبر است، باید طعمه را چنان به درون کشید که خود، زنجیرهایش را ببوسد."  —کنت مونت‌کریستو  اما ادبیات به ما می‌آموزد: هیچ خونی بی‌کیفر نمی‌ریزد.  هملت در برکه‌ای از جسدهای بی‌گناه غرق می‌شود.  مده‌آ، در آتشِ تنهاییِ خود می‌سوزد.  و حتی کنتِ باشکوه، در اوج پیروزی، پوچیِ پیروزی بر زخم‌های کهن را فریاد می‌زند.  "انتقام، مارِ دو‌سره‌ای است که هم دشمن را می‌کشد، هم انتقام‌گیرنده را می‌گزد."  پایانِ خونینِ هر داستانِ انتقام، آغازِ پرسشی ابدی است: "آیا وقتی تیغِ انتقام فرومی‌روید،  زخمِ کهنه التیام می‌یابد؟  یا تنها خونِ تازه‌ای بر زمین می‌ریزد  که نقشِ خنجرِ بعدی را ترسیم کند؟"

57

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.