خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق
خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق
کورت ونه گات و 1 نفر دیگر
3.0
2 نفر |
1 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
5
خواهم خواند
2
نسخههای دیگر
توضیحات
این رمان به داستان مردی میلیونر به نام الیوت رزواتر می پردازد که نیویورک را ترک می کند و بنیاد رزواتر را در ایندیانا به وجود می آورد. الیوت که کهنه سرباز جنگ جهانی دوم است و به صورت داوطلبانه در آتش نشانی خدمت می کند، پس از تجربه ای که باعث بیداری روحیه انسان دوستی در او می شود، به روستاهای مختلفی در سرتاسر آمریکا می رود و درنهایت در رزواتر اقامت می گزیند. می خوارگی الیوت، رابطه سخاوتمندانه اش با تهیدستان در رزواتر و ارتباط عجیبش با همسرش باعث می شود که او در نظر دیگران، غیرعادی و حتی دارای مشکلات روانی به نظر برسد. وکیلی حقه باز به نام نورمن موشاری در تلاش است که ثابت کند الیوت، سلامت عقل خود را از دست داده است. اگر موشاری موفق به انجام این کار شود، خواهد توانست بخشی از ثروت رزواتر را به خویشاوندان دور الیوت برساند و سهمی را نیز از آن خود کند.
یادداشتها