خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق

خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق

خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق

کورت ونه گات و 1 نفر دیگر
3.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

2

ناشر
آمه
شابک
9786008557197
تعداد صفحات
200
تاریخ انتشار
1398/12/12

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        این رمان به داستان مردی میلیونر به نام الیوت رزواتر می پردازد که نیویورک را ترک می کند و بنیاد رزواتر را در ایندیانا به وجود می آورد. الیوت که کهنه سرباز جنگ جهانی دوم است و به صورت داوطلبانه در آتش نشانی خدمت می کند، پس از تجربه ای که باعث بیداری روحیه  انسان دوستی در او می شود، به روستاهای مختلفی در سرتاسر آمریکا می رود و درنهایت در رزواتر اقامت می گزیند. می خوارگی الیوت، رابطه  سخاوتمندانه اش با تهیدستان در رزواتر و ارتباط عجیبش با همسرش باعث می شود که او در نظر دیگران، غیرعادی و حتی دارای مشکلات روانی به نظر برسد. وکیلی حقه باز به نام نورمن موشاری در تلاش است که ثابت کند الیوت، سلامت عقل خود را از دست داده است. اگر موشاری موفق به انجام این کار شود، خواهد توانست بخشی از ثروت رزواتر را به خویشاوندان دور الیوت برساند و سهمی را نیز از آن خود کند.
      

یادداشت‌ها

          درباره خدا حفظتان کند آقای رزواتر خونده بودم که کمدی سیاهه. خیلی کمدی نبود و خیلی هم سیاه نبود.
خانواده رزواتر یک خونواده میلیاردر ان توی مایه های مثلا خانواده راکفلر. این خونواده یک سرمایه چند ده میلیارد دلاری و کارخونه و سهام و بانک دارن  که بنیاد رزواتر مسئول اداره اونه. خود اعضای خانواده نمی تونن به این سرمایه دست بزنن یا به بنیاد بگن با این پول چیکار بکنه، بنیاد هم سود پول رو به خانواده می ده و کاری نداره که چطور خرجش می کنن. آخرین نسل خونواده رزواتر یکی الیوت رزواتره که شایعه شده دیوونه س و یکی فرد رزواتره که از نسبت فامیلیش با رزواترهای پولدار خبر نداره. یک وکیل جوون حقه باز می خواد عدم صلاحیت الیوت رو ثابت کنه و فرد رو وارث خاندان رزواتر کنه و این وسط خودش هم حق الوکاله کلانی به جیب بزنه.
به نظرم کتاب خیلی معمولی ایه. متن کتاب روونه اما طنزش خیلی آدم رو قلقلک نمی ده، از مغازه خودکشی و پیرمرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد پایین تره.
درون مایه ش درباره سرمایه داری و زندگی سرمایه دارها و مردم معمولی آمریکاست اما عملا موقعیت های چنان آبداری نساخته و می شه گفت فقط یک نیشگون از لپ سرمایه داری گرفته.
پایان بندیش رو دوست نداشتم. خیلی هندی تموم شد به نظرم. 
        

9