paku

@pakuam

121 دنبال شده

103 دنبال کننده

                      من کیم؟
هنوز درست نمیدونم؛ ینی دارم سعی میکنم بفهمم.
وبلاگ مینویسم‌، قدم میزنم، صدای روح انگیز، ویگن و شجریان رو به خورد گوشام میدم، کوهنوردی میکنم، به طبیعت عشق میورزم، با سوپ به اشراق میرسم، بارونو مینوشم‌، آسمونو بغل میکنم و ‌...

الآنم اینجام که بهتر کتاب بخونم.
                    

یادداشت‌ها

                خب رفقا بنده با هزار ذوق رفتم سمت راهنمای مردن با‌ گیاهان دارویی، که برگزیده جایزه های ادبی هفت اقلیم و بوشهر شده بود.
از همون صفحات اول توصیفات دقیقش زیادی به چشمم اومدن و اطلاعاتی که درباره گیاهان دارویی میداد، ولی هیچ کشش متنی ای برام نداشت.
مع هذا چند روز کنار گذاشتمش، و دوباره رفتم سمتش، دیدم که خیله خب.. یک سری جملات تاثیر گذار و زیبا هم داره، ولی من حیث المجموع داره مدام کلافم میکنه.
البته که راوی هم کلافه بود‌. از همه چیز کلافه بود و حق داشت.
به هر حال وجود من رو به درد آورد، تقریبا حین خوندن تمام صفحاتش حس فشار میکردم، روی جسم و روحم. میخواستم هر چه زودتر تمومش کنم. ولی نمی‌فهمم چرا ادامه‌ش دادم؟ اممم شاید ادامه ش دادم که از یک جایی به بعد این ریتم آزاردهنده تموم شه.. ولی صفحه به صفحه بدتر شد!
خشونت وحشیانه‌ش رو مثل چنگال توی قلبم فرو می‌کرد. یه جاهایی حس میکردم میخوام خون دماغ شم. بارها اشکمو در آورد.
تصورم بر این بود که یک کتاب سبز باشه ولی سیاه و خاکستری بو‌د.
(چون خیلی اذیت شدم میگم) به نظرم این کتاب روانی بود.
 حجم بسیاری از ترس، استیصال، درد و خشونت مشمئز کننده رو ارائه داده بود که برای من غیر قابل تحمل بود. منو مستهلک کرد. بارها حین خوندنش گفتم آهای زن، خستم کردی خستم کردی خستم کردی... بسه!
با عرض پوزش، متاسفانه من اصلا دوستش نداشتم. و از بدترین کتابهایی بود که تو عمرم خوندم و چیزی به جز چندتا بریده زیبا برام نداشت.

        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

4 روز پیش

خداروشکر پسندتون شد :))
paku پسندید.
زیبا... دلاورانه... عاشقانه.... طنزانه.... و یک عالمه آموزنده،

شاید این کلمات بخش کوچکی از توصیف بلند و بالای این کتاب باشه،
منی که تا 180 صفحه قصد کنار گذاشتن این کتاب رو داشتم، چنان میخ و محو محتوای مسحور کننده اون شدم که هیچ گاه نخواهم تونست اونو فراموش کرد،

بارها و بارها در حین خوندن این کتاب و در گزارش های اون میگفتم کاش این کتاب، کتاب درسی ما می‌بود، کاش بجای این همه دین و زندگی و ادبیات اینو جایگزین میکردند،

این کتاب، دایرةالمعارف چگونه زندگی کردن، چگونه زیستن، چگونه حکومت کردند و در یک کلام راه و رسم انسان بودن است،

گرچه نویسنده براساس باورهای مسیحیت خودش این کتاب رو نوشته و بسیاری از مطالب اون با منابع اسلامی اصیل ما هم مطابقت داره و از این نظر در جای جای کتاب حس میکردم مشغول مطالعه نهج‌البلاغه هستم (حس شخصی)

و البته یک انتقاد هم نسبت به کتاب داشتم و اونم این بود که نویسنده از هیچ فرصتی برای تخریب اسلام و مسلمانان نگذشته بود و این مطلب رو بنده نتونستم به تفسیر و توضیح قاطعی در موردش برسم چون احتمال دادم که آنچه نویسنده از اسلام و مسلمین دیده واقعا همانگونه بوده که نوشته و اصلا اسلام اصیل بهش نرسیده (از وحشی‌گری های اعراب بعد از پیامبر کم وبیش همه مطلعیم.

از طنز داستان هرچی بگم کم گفتم
البته این طنز به معنای کرکر خنده نیست ولی شاید برای شما باشه و همین ی مسئله جذابیت و گیرایی داستان رو دو چندان میکنه و البته داستان از تعلیق های زیبا و گیر کم نداره چیزی و شما رو پای کتاب نگه میداره، 

یکم از فراز و فرودهای داستان بگم بهتون
داستان در جلد اول بیشتر به داستان های متفرقه پرداخت شد ولی رفته رفته در طول داستان جذابیت اون بالا میره،
ماجرای پهلوان پنبه ای هست که به نیت کمک به مظلومان و مورد ستم قرار گرفتگان جامه رزم‌آوران به تن می‌کند و در این راه ماجراها پشت سر می‌گذارد و به هر شکلی که از دستش بربیاد سعی بر کمک میکنه ولو مورد ضرب و شتم قرار میگیره و یا در این راه ناملایمتی میبینه.

جلد دوم ماجراها اکثرا معطوف به خود پهلوان میشه ولی نکات و درس‌های آموزنده اون و همچنین طنز داستان بیش از پیش میشه و خب من جلد دوم رو بیشتر پسندیدم. 🤪

چقد نوشتم
ببخشید دیگه
گفتم شاید بکار اونایی که قصد خوندنش رو دارند بیاد،

برید بخونید
لذت ها نهفته است در آن 🤪🤪😇
            زیبا... دلاورانه... عاشقانه.... طنزانه.... و یک عالمه آموزنده،

شاید این کلمات بخش کوچکی از توصیف بلند و بالای این کتاب باشه،
منی که تا 180 صفحه قصد کنار گذاشتن این کتاب رو داشتم، چنان میخ و محو محتوای مسحور کننده اون شدم که هیچ گاه نخواهم تونست اونو فراموش کرد،

بارها و بارها در حین خوندن این کتاب و در گزارش های اون میگفتم کاش این کتاب، کتاب درسی ما می‌بود، کاش بجای این همه دین و زندگی و ادبیات اینو جایگزین میکردند،

این کتاب، دایرةالمعارف چگونه زندگی کردن، چگونه زیستن، چگونه حکومت کردند و در یک کلام راه و رسم انسان بودن است،

گرچه نویسنده براساس باورهای مسیحیت خودش این کتاب رو نوشته و بسیاری از مطالب اون با منابع اسلامی اصیل ما هم مطابقت داره و از این نظر در جای جای کتاب حس میکردم مشغول مطالعه نهج‌البلاغه هستم (حس شخصی)

و البته یک انتقاد هم نسبت به کتاب داشتم و اونم این بود که نویسنده از هیچ فرصتی برای تخریب اسلام و مسلمانان نگذشته بود و این مطلب رو بنده نتونستم به تفسیر و توضیح قاطعی در موردش برسم چون احتمال دادم که آنچه نویسنده از اسلام و مسلمین دیده واقعا همانگونه بوده که نوشته و اصلا اسلام اصیل بهش نرسیده (از وحشی‌گری های اعراب بعد از پیامبر کم وبیش همه مطلعیم.

از طنز داستان هرچی بگم کم گفتم
البته این طنز به معنای کرکر خنده نیست ولی شاید برای شما باشه و همین ی مسئله جذابیت و گیرایی داستان رو دو چندان میکنه و البته داستان از تعلیق های زیبا و گیر کم نداره چیزی و شما رو پای کتاب نگه میداره، 

یکم از فراز و فرودهای داستان بگم بهتون
داستان در جلد اول بیشتر به داستان های متفرقه پرداخت شد ولی رفته رفته در طول داستان جذابیت اون بالا میره،
ماجرای پهلوان پنبه ای هست که به نیت کمک به مظلومان و مورد ستم قرار گرفتگان جامه رزم‌آوران به تن می‌کند و در این راه ماجراها پشت سر می‌گذارد و به هر شکلی که از دستش بربیاد سعی بر کمک میکنه ولو مورد ضرب و شتم قرار میگیره و یا در این راه ناملایمتی میبینه.

جلد دوم ماجراها اکثرا معطوف به خود پهلوان میشه ولی نکات و درس‌های آموزنده اون و همچنین طنز داستان بیش از پیش میشه و خب من جلد دوم رو بیشتر پسندیدم. 🤪

چقد نوشتم
ببخشید دیگه
گفتم شاید بکار اونایی که قصد خوندنش رو دارند بیاد،

برید بخونید
لذت ها نهفته است در آن 🤪🤪😇
          

7 روز پیش

چرا بی معنی؟ یه تشبیه ملموسه.