paku

paku

@pakuam

199 دنبال شده

155 دنبال کننده

            من کیم؟
هنوز درست نمیدونم؛ ینی دارم سعی میکنم بفهمم.
وبلاگ مینویسم‌، قدم میزنم، صدای روح انگیز، ویگن و شجریان رو به خورد گوشام میدم، کوهنوردی میکنم، به طبیعت عشق میورزم، با سوپ به اشراق میرسم، بارونو مینوشم‌، آسمونو بغل میکنم و ‌...

الآنم اینجام که بهتر کتاب بخونم.
          

یادداشت‌ها

paku

paku

1403/9/29

        " قطر آن الف تنها دو تا سه سانتی‌متر بود، اما تمام فضای کیهانی در آن جا داشت، بی‌آنکه چیزی از ابعادش کم شود. همه‌چیز بی‌نهایت بود، چون از هر نقطه‌ای می‌توانستی کیهان را ببینی.

الف، خورخه لوئیس بورخس"

و بالاخره... الفِ پائولو کوئیلو. کتابی ظاهراً کوتاه، حدود ۲۵۰ صفحه، اما تمام پاییز مرا در برگرفت. دو بار تا حوالی صفحه صد پیش رفتم و باز از نو شروع کردم. الف چیزی فراتر از خواندن است؛ باید درکش کنی، باید تجربه‌اش کنی. در یکی از خطوط کتاب، پائولو می‌گوید: «آیا می‌توان چیزی را دانست بی‌آنکه تجربه‌اش کرد؟ بله، اما هرگز جزئی از وجودت نخواهد شد.»
الف دقیقاً همین است. تا بخشی از کتاب پیش رفته بودم و احساس می‌کردم نمی‌فهمم دقیقاً چیست. فکر می‌کردم شاید فقط در نقطه‌ای خاص از قطار مسکو به سیبری وجود داشته باشد یا در زیرزمین خانه آرخنتینو دانری در بوئنوس‌آیرس، یا حتی شاید تنها در لحظاتی از معاشقه‌ای عمیق میان دو هم‌روح خلق شود. اما بعد، به این نتیجه رسیدم که شاید الف چیزی بسیار شخصی‌تر باشد. شاید همان بازی ناگهانی واژه‌ها و جوشش بی‌اختیار کلمات در ذهنم، خودِ الف باشد. انگار نقطه‌ای یا مجموعه‌ای از نقاط در قشر مخ من وجود دارند که الف همان‌جا نشسته است.

الف داستان یک سفر است؛ سفری در لحظه، درون من، کسی که کتاب را در دست گرفته و آن را می‌خواند. با وجود تأکید بر حال و لحظه، ریشه‌های داستان عمیقاً در گذشته فرو رفته است؛ گذشته‌ای که در هر لحظه از حال می‌تواند آشکار شود. در این باره اما جی، به پائولو می‌گوید: "گذشته و آینده فقط در ذهن ما وجود دارد. لحظه‌ی اکنون اما، خارج از زمان است، ابدیت است. در هند به خاطر اینکه اصطلاح بهتری ندارند، از واژه کارما استفاده می‌کنند. اما این مفهومی است که به ندرت توضیح مناسبی دارد. کاری که در گذشته کرده ای بر زمان حال اثر نمی‌گذارد. کاری که الآن می‌کنی گذشته ات را رستگار و بنابراین آینده را عوض می‌کند."

من نمی‌توانم این کتاب را درست توصیف کنم، چون عملاً الف وصف‌ناپذیر است. رد پای تناسخ در تمامی صفحات آن موج می‌زند و نویسنده آن را به شکلی بدیع و تازه روایت می‌کند. گویی چرخه‌ای از دوزخ، برزخ و بهشت در جریان است و زمین کنونی ما، ملغمه‌ای‌ست از این سه‌گانه.

الف چیزی بیش از یک کتاب است؛ باید آن را زندگی کرد. سفری است که تو را در هر لحظه به گذشته، حال و ابدیت می‌برد. هر چه بیشتر بخوانی، بیشتر درمی‌یابی که الف تنها در ذهن تو جریان دارد؛ جایی که محدودیت نمی‌شناسد و همه‌چیز ممکن است.

- ردپاها:
هیچ عمری بدون کمی جنون کامل نمیشود، بامبوی چینی، درخت بلوط مقدس، دوره سرخوشی، فانوس بیگانه، چهل ساعت در هفته ویلون، موسیقی سکوت برای موجودات نامرئی، میخواهم فقط از راه نوشتن امرار معاش کنم، واژه های معلق در فضا، الف

- از خطوط:
- شک آدم را پیش می‌راند.
- مثل دیوانه ها شروع کردم به سفر. تمام درس های مهمی که یاد گرفته ام دقیقا حاص سفرهایم بوده.
- سفر نه به پول بلکه به شهامت بستگی دارد.
- هرکس به راستی به زندگی متعهد باشد، هرگز از راه رفتن دست نمی‌کشد.
- جاده ی من در چشم های دیگران منعکس است و اگر میخواهم خودم را پیدا کنم، به این نقشه راه احتیاج دارم.
- تعهدی را قبول کن.
- کلمات اشک‌هایی هستند که نوشته شده‌اند.
- اگر زمانی باد سردی در زندگی من وزید، تو آتش دوستی را برایم روش کن.
- در یک جنگل صدهزار درخته هیچ دو برگی شبیه به هم نیستند، هیچ دو سفری نیز در یک جا شبیه به هم نیستند.
- حرکات کوچک روزانه است که ما را به خدا نردیک میکند.
- هیچ وقت به اندازه حالا خوشحال نبوده ام. چون نشانه ها را دنبال کرده ام صبور بوده ام و می دانم این همه چیز را عوض خواهد کرد.
- وقتش است که از اینجا بیرون بروی. برو و سرزمینت را دوباره فتح کن.
      

19

paku

paku

1403/5/29

        سی و یک روز طول کشید تا تمومش کنم. معمولا وقتی قرار بوده کتابی رو با دقت و طمانینه بسیار بخونم، و میدونستم طول میکشه، همراهش یه کتاب با حجم کمتر رو هم شروع میکردم ولی خب اینبار آخرین وسوسه این اجازه رو بهم نداد و همه توجهمو به خودش جلب کرد.
در ابتدا تاکید کنم که بنده از عاشقان سینه چاک نیکوس کازانتزاکیس هستم. هروقت که نوشته هاشو میخونم یه " تبارک الله احسن الخالقین" بلند میگم و به روحش درود و نور میفرستم. اگه یه وقت بخوام به طور جد بنویسم، دلم میخواد جهان نوشتاریم به جهان کازانتزاکیس نزدیک باشه.
بیش از همه، توصیفات کازانتزاکیس من رو مست میکنه، و در این زمینه جادوگری قهاره.
نیکوس عزیز در این کتاب به شرحی از زندگانی حضرت مسیح(ع) میپردازه، و البته گمان مبرید که این کتاب زندگی نامه موثقی از پبامبر میباشد. چون بخش زیادی از کتاب تخیلات و برداشت های خود نویسنده رو دربرمیگیره اما این حین خیلی ظریف درک عمیقی که خودش نسبت به عیسی(ع) داشته رو به ما منتقل میکنه.
در این اثنا حواریون رو هم معرفی میکنه و شخصیت اون ها رو تا حدی به ما نشون میده.
چیزی که نظر من رو بیش از همه جلب کرد این بود که نویسنده به بعد انسانیِ معمول مسیح اشاره میکنه. میگه مسیح هم شخصی مثل ما دارای ترس، شهوت و وسوسه های خاص خودش بوده، و البته که تونست اون ها رو به بهترین وجه ممکن استحاله کنه، در حالی که تصور من از اولیاء الهی یک تکه نور مطلق بوده و هست چونان یک فرشته.
      

17

paku

paku

1402/12/9

        خب رفقا بنده با هزار ذوق رفتم سمت راهنمای مردن با‌ گیاهان دارویی، که برگزیده جایزه های ادبی هفت اقلیم و بوشهر شده بود.
از همون صفحات اول توصیفات دقیقش زیادی به چشمم اومدن و اطلاعاتی که درباره گیاهان دارویی میداد، ولی هیچ کشش متنی ای برام نداشت.
مع هذا چند روز کنار گذاشتمش، و دوباره رفتم سمتش، دیدم که خیله خب.. یک سری جملات تاثیر گذار و زیبا هم داره، ولی من حیث المجموع داره مدام کلافم میکنه.
البته که راوی هم کلافه بود‌. از همه چیز کلافه بود و حق داشت.
به هر حال وجود من رو به درد آورد، تقریبا حین خوندن تمام صفحاتش حس فشار میکردم، روی جسم و روحم. میخواستم هر چه زودتر تمومش کنم. ولی نمی‌فهمم چرا ادامه‌ش دادم؟ اممم شاید ادامه ش دادم که از یک جایی به بعد این ریتم آزاردهنده تموم شه.. ولی صفحه به صفحه بدتر شد!
خشونت وحشیانه‌ش رو مثل چنگال توی قلبم فرو می‌کرد. یه جاهایی حس میکردم میخوام خون دماغ شم. بارها اشکمو در آورد.
تصورم بر این بود که یک کتاب سبز باشه ولی سیاه و خاکستری بو‌د.
(چون خیلی اذیت شدم میگم) به نظرم این کتاب روانی بود.
 حجم بسیاری از ترس، استیصال، درد و خشونت مشمئز کننده رو ارائه داده بود که برای من غیر قابل تحمل بود. منو مستهلک کرد. بارها حین خوندنش گفتم آهای زن، خستم کردی خستم کردی خستم کردی... بسه!
با عرض پوزش، متاسفانه من اصلا دوستش نداشتم. و از بدترین کتابهایی بود که تو عمرم خوندم و چیزی به جز چندتا بریده زیبا برام نداشت.

      

30

paku

paku

1402/11/29

58

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.