آخرین وسوسه مسیح

آخرین وسوسه مسیح

آخرین وسوسه مسیح

4.5
6 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

15

شابک
0000000017471
تعداد صفحات
470
تاریخ انتشار
1362/1/4

نسخه‌های دیگر

توضیحات

کتاب آخرین وسوسه مسیح، مترجم صالح حسین.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به آخرین وسوسه مسیح

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به آخرین وسوسه مسیح

یادداشت‌ها

paku

paku

1403/5/29

          سی و یک روز طول کشید تا تمومش کنم. معمولا وقتی قرار بوده کتابی رو با دقت و طمانینه بسیار بخونم، و میدونستم طول میکشه، همراهش یه کتاب با حجم کمتر رو هم شروع میکردم ولی خب اینبار آخرین وسوسه این اجازه رو بهم نداد و همه توجهمو به خودش جلب کرد.
در ابتدا تاکید کنم که بنده از عاشقان سینه چاک نیکوس کازانتزاکیس هستم. هروقت که نوشته هاشو میخونم یه " تبارک الله احسن الخالقین" بلند میگم و به روحش درود و نور میفرستم. اگه یه وقت بخوام به طور جد بنویسم، دلم میخواد جهان نوشتاریم به جهان کازانتزاکیس نزدیک باشه.
بیش از همه، توصیفات کازانتزاکیس من رو مست میکنه، و در این زمینه جادوگری قهاره.
نیکوس عزیز در این کتاب به شرحی از زندگانی حضرت مسیح(ع) میپردازه، و البته گمان مبرید که این کتاب زندگی نامه موثقی از پبامبر میباشد. چون بخش زیادی از کتاب تخیلات و برداشت های خود نویسنده رو دربرمیگیره اما این حین خیلی ظریف درک عمیقی که خودش نسبت به عیسی(ع) داشته رو به ما منتقل میکنه.
در این اثنا حواریون رو هم معرفی میکنه و شخصیت اون ها رو تا حدی به ما نشون میده.
چیزی که نظر من رو بیش از همه جلب کرد این بود که نویسنده به بعد انسانیِ معمول مسیح اشاره میکنه. میگه مسیح هم شخصی مثل ما دارای ترس، شهوت و وسوسه های خاص خودش بوده، و البته که تونست اون ها رو به بهترین وجه ممکن استحاله کنه، در حالی که تصور من از اولیاء الهی یک تکه نور مطلق بوده و هست چونان یک فرشته.
        

15

مسیح-شدن،
          مسیح-شدن، یا، دعوت شیطان

مسیح پیامبر نبود، خود خدا بود در هیأتی متجسد. ترکیب «خدای متجسد» مفهومی است به غایت پیچیده و پارادوکسیکال، و در عین حال انقلابی و برآشوبنده. الاهیات مسیحی تلاشی است به قدمت دو هزاره برای تبیین این تصور شگفت و نیز بیرون‌کشیدن امکانات بی‌بدیل آن. کازانتزاکیس اما در این مسیر چندان بی‌پروا پیش رفت که از سوی کلیسای کاتولیک به ارتداد محکوم شد. عیسا، قهرمان رمان، نه خدا، که موجودی است تا مغز استخوان زمینی. و چگونه می‌توان زمینی بود و وسوسه و گناه را تجربه نکرد؟! کازانتزاکیس یک تصور عرفانی بسیار بنیادین را در کتاب خود به مرزهای جنون می‌کشاند: آیا منجی، آن‌کس که باید تمامی گناهان جسم را بشناسد، همان لوگوس متجسد، می‌تواند خود از زمینی‌ترین و انسانی‌ترین وجه زیستن، یعنی وسوسه رها باشد؟! آیا تجسد خدا او را روانه‌ی دهلیزهای تاریک و هول‌انگیز جسد نمی‌سازد؟ مسیح کازانتزاکیس نه یک جوهر متعال، که یک بدن منتشر است، مسیحایی در تپش. در او وسوسه، گناه، ترس، یأس و تمامی عوارض جسم زنده‌‌اند؛ همانطور که خدا در او زنده است. مسیح یا منجی در نظر کازانتزاکیس نه یک ثبات قدسی و متعال، که یک شدن بی‌وقفه است، حرکتی، تنشی، نسبتی مجرّد، که بی‌وقفه خود را بازمی‌سازد. زیست خداگونه نه از سنخ عزلت و سکوت، که از سنخ مبارزه و نبرد است: نبردی در بیرون و نبردی در درون. در این رمان، گام به گام با دستورالعمل دردناک و شاقّ مسیح-شدن روبرو می‌شوید. باید از دهلیزهای گناه و تاریکی بگذرید، بر خود چیرگی یابید، جسم و نقصان آن را آری گویید، با خدا نیز کشتی بگیرید تا شاید سرانجام جسم را بتوانید به مرزهای الوهیت نزدیک کنید، یا الوهیت را در تجسد تحقق بخشید. این پیوندی است بین مبارزه‌ی سیاسی علیه سلطه‌ی حاکم و مبارزه‌ای درونی علیه خویشتن. کازانتزاکیس نه تنها روایتی جنجال‌برانگیز از زندگی مسیح به دست داده، بلکه مهم‌ترین درونمایه‌ی فلسفه‌ی باستان را، که عبارت بود از نسبت حکمرانی بر خود و حکمرانی بر دیگران، با مبارزه‌ی سیاسی پیوند زده است. کتاب کازانتزاکیس نه فقط یک رمان هیجان‌انگیز، که درآمدی است بر یک الاهیات سیاسی رادیکال و بی‌سابقه. مسیح کازانتزاکیس رونوشتی است بدون اصل، وانموده‌ای است پرقدرت، درجه‌ی شدتی است که او در کتاب‌های دیگر خود نیز بی‌وقفه ما را دعوت به لمس‌کردن آن می‌کند. اما چه کسی می‌داند، شاید این «دعوتی» شیطانی باشد، یا حتی، وسوسه‌ای.
        

0