از خدا می خواهم که توانم دهد اینجا بنشینم و تا ابد به شما گوش دهم.
بهشت دیگری نمی خواهم
      

        نظر کن که خدا به نفس مبارک خود چگونه در می دمد که اجزای تو در خنده می آید...

      

        دین سنتی + فرهنگ مدرن = دو اسارت مکمل

گراسمن با نقدی تند، نشان می‌دهد که چگونه:

دین سنتی، انسان را از طریق ترس، گناه و اطاعت کور، به زنجیر می‌کشد؛

و فرهنگ مدرن، با وعده‌های پوچ، مصرف‌گرایی، رقابت و سرعت، او را از معنا تهی می‌کند.


هر دو، نوعی از اسارت روانی می‌سازند.


 راه رهایی چیست؟

فلسفه اسپینوزا می‌گوید:

تنها راه رهایی، شناخت خود و طبیعت و خداوند است؛

شناختی عقلانی و شهودی که انسان را به درک وحدت همه‌چیز می‌رساند؛

و به او این بینش را می‌دهد که همه‌چیز به‌ضرورت هست، نه تصادفی یا عبث.

وقتی این شناخت حاصل شود، دیگر از جامعه تقلید نمی‌کنی، بلکه با نوری درونی زندگی می‌کنی.
      

        خُلقِ نکو
غایت بعثت انبیا و ظهور اولیا و مصلحان دلسوز بشری گسترش اخلاق حسنه بوده است
چنانکه در تعالیم اخلاقی و دینی ایرانیان باستان نیز سه اصل جاودانه پندار نیک، کردار نیک، و گفتار نیک مورد تاکید بوده است 

من ندیدم در جهانِ جست و جو
هیچ اهلیت بِه از خویِ نکو
      

        🕊️
تا با تو قرین شدست جانم
هر جا که، روم بگُلستانم!

تا صورتِ تو قرین دل شد
بر خاک نیم، بر آسمانم!
🕊️
      

        غمِ زمانه خورم یا فراقِ یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

همه غم های جهان هیچ اثر می نکند 
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم
      

        فین یور بیشتر به بُعد احساساتی ماجرا می‌پردازه تا به تعارض فلسفی و دینی‌ای که کیرکگور رو از درون می‌سوزونه. در حالی که خود کیرکگور در یادداشت‌های شخصی و آثارش مثل ترس و لرز، نشون می‌ده که جدایی برای او نوعی "قربانی‌کردن اسحاق" بود؛ یعنی رها کردن بزرگ‌ترین عشق به‌خاطر نوعی ایمان عارفانه یا وظیفه‌ی وجودی.
در کل کتاب نتونست در خصوص شخصیت فلسفی و عرفانی کگور حرفی برای گفتن داشته باشه و حتی شخصیت رگینه 
      

        مارتین اسکورسیزی در سال ۱۹۸۸ فیلمی با همین عنوان از روی کتاب ساخت و اتفاقا بسیار وفادار به متن کتاب و البته جنجالی شد
      

        🕊️

درون مایه بنیادین این نمایشنامه پیکار مستمر انسان با دیوهای درون و بیرون است و جایگاه آدمی در این نمایش گاه دوزخ است یعنی فرمانروایی دیو بر انسان و گاه برزخ است یعنی ستیز آدمی با دیو و گاه بهشت است یعنی پیروزی انسان بر دیو

#در_صحبت_فردوسی 
✍️دکتر حسین الهی قمشه ای


شاید بتوان گفت کوتاه‌ترین و گواراترین و زیباترین بیان از فلسفه جاوید در دو بیت شاهنامه آمده است
داستان دو بیت این است که گویند احمد غزالی روزی بر منبر گفت: ای مردم من سال‌هاست که بر این کرسیِ پیامبری شما را پند می‌دهم به حکمت و معرفت دعوت می‌کنم و امروز می‌خواهم دو بیت از همشهری خود فردوسی طوسی بخوانم که پیام همه سخنان پیشین و پسین مرا شامل می‌شود و آن دو بیت این است:

ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستش دادگر پیشه کن

به نیکی گرای و میازار کس 
ره رستگاری همین است و بس
🕊️

🕊️

زِ خوردن همه روزه بر بست لب
به پیش جهاندار بر پای شب

آری پارسایانِ حقیقی در همه آیین ها چنانند که روزها از هر چه نارواست روزه می گیرند و شب ها به اخلاص در پیش جهان آفرین به نیایش برمی خیزند 

🕊️


      

        🕊️
پیامبر باطنی، عقل است
عقل ظاهری هم دارد، ظاهر عقل وجود مبارک پیامبرانی از نوع حضرت موسی و عیسی و پیامبر اسلام
عقل وقتی نمود جسمانی پیدا می کند می شود پیامبر
عقل مجسم یعنی ظهور عقل به صورت جسمانیت در جامعه

🌸نام احمد، نام جمله انبیاست 
🌸چون که صد آمد نود هم پیش ماست

احمد، احد را ظاهر کرد
در واقع میم احمد، میم ظهور است و تحلیل عرفا این است که راه ظهور احدیت، وجود مبارک پیامبر اسلام است...

🕊️