مهسا

مهسا

@maahswa

13 دنبال شده

18 دنبال کننده

            کارشناس روانشناسی
کمی تا قسمتی نویسنده...

چایت را بنوش و نگران فردا نباش 🤍✨
   از گندم زار من و تو🌾
 مشتی کاه می ماند برای باد ها 🌪️
          
mahsakbz
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

مهسا

مهسا

1403/10/25

        وقتی که کتاب رو تموم کردم حس نمی کردم یه رمان ایرانی خوندم.قلم بی نظیر نسیم مرعشی و پیام هایی که سعی داشت در قالب داستان به خواننده منتقل کنه نشون میده بی جهت این کتاب جایزه ی ادبی نگرفته.
شخصیت پردازی ها به قدری خوب بود که می تونستی با تک تک شخصیت های داستان همزاد پنداری بکنی.یأس لیلا ، دو دلی روجا ، بلاتکلیفی شبانه همه و همه قابل لمس بود.
از این کتاب یاد گرفتم یه وقتایی شاید تصمیمی که می گیری در کوتاه مدت حال بد و ناراحتی برای تو به همراه داشته باشه ولی زمان که بگذره بابتش از خودت تشکر می کنی.یه وقتایی هم داری دنبال چیزایی می دوی که خودت نمی خوای.می دوی چون بقیه دارن به اون سمت می دون.این جور موقع ها باید بایستی و از خودت بپرسی من برای چی دارم می دوم؟دقیقا چی از این زندگی می خوام؟یاد گرفتم زندگی رویا نیست و قرار نیست رویایی باشه.توی زندگی واقعی معمولی بودن رویایی ترین چیزیه که امکان پذیره...
خوندنش رو قطعا توصیه می کنم.یه ستاره کم کردم چون ترجیح من این نیست که کتابی بخونم که قرار باشه نتیجه اش رو خودم استنباط بکنم.علاوه بر این،این حجم از رئال بودن و تلخی یه جاهایی انرژی زیادی از من می گرفت و مجبورم می کرد مطالعه رو کنار بذارم.
      

45

باشگاه‌ها

باشگاه کتابخوانی "هزارتو"

650 عضو

زلیخا چشم هایش را باز می کند

دورۀ فعال

🔖 راوی🔖

306 عضو

ادیسه

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

0

مهسا پسندید.
          بسم الله الرحمن الرحیم

بیاید باهم خودمونی صحبت کنیم، اونقدری یادداشت تحسین آمیز در وصف این کتاب هست که نیازه همین جا بگم اگر دنبال همچین چیزی هستید این یادداشت رو نخونده رد کنید.

من این کتاب رو دوست نداشتم، یک نفس خوندمش که درد سرم بخوابه از محتوای فاخری که داشت!
در مواجهه با کتابهای وطنی همیشه محتاط بودم، هر کتابی که بر میدارم من رو یک قدم به دور شدن از ادبیات ملی نزدیک تر میکنه و واقعا هدف از نوشتن این مجموعه چی بود؟
نقل تاریخ؟ اگر بله ایا تاریخ واقعی و دقیقی به ما ارائه کرد؟
بسط فرهنگ؟ اگر بله این واقعا فرهنگ بومی ماست؟ این رو اگر به یک ایل نشین خراسانی نشون بدیم و بخونه ایا شرمگین و شوک زده نمیشه؟ 
درسته من فقط دو جلدش رو خوندم و باید بیشتر بهش وقت بدم، ولی چرا؟ ایا هفتصد صفحه برای فهمیدن بن مایه اش کافی نبود؟ مگه به هر کتابی میشه چنین فرصتی داد؟

از من بر نمیاد خلاصه ای برای این کتاب بنویسم ، درباره شخصیت ها فقط یکم حرف دارم:
یکی از عزیزان هر بار میگفت خلق کردن این همه شخصیت کار هر کسی نیست، راستش مخالفم. نویسندگان بهتر از دولت ابادی هم هستن که کلی شخصیت خلق کردن با کلی پیچیدگی شخصیت:) نه همه کپی هم.
تمام زنان کتاب تو سری خور و زبون بودن. مارال قهرمان داستان که در ابتدای داستان برای نجات دامنش از ناپاکی فرار کرد و از عشقش به نامزدش دم میزد اخر خودش رو به یه مرد متاهل تحمیل کرد! اینو میگم چون میتونست نکنه!( نمیگم گل محمد هم گول خورد، یکی از یکی بدتر)

مردای داستان هم من نمیدونم به چه مذهبی بودن اصلا؟ مذهب کیلو چند اصلا، ایا به چیزی غیر از زیر شکمشون فکر میکردن؟ ( بابت ادبیاتم معذرت میخوام)
محض رضای خدا یک شخصیت سالم وجود نداشت، یا دزد ان، یا عرق خور، یا ظالم، یا خوار و ذلیل، یا فاحشه و الخ

خیلی دردناک بود برام یک بخش های از کتاب، بعضی شخصیت ها بی انکه حتی خودشون بخوان هم مورد ظلم قرار می گرفتن، جرمشون چی بود؟ دوست داشتن ادمهای که ادم نبودند. صد رحمت به حیوانات.

مورد بعدی قبح شکنی. خب بابت اینکه چنین صحنه های نوشتی باید برات دست بزنم؟ چرا فکر کردی میتونم یا روم میشه این کتاب رو به کسی معرفی کنم؟ از چه فرهنگی توش حرف زدی؟ اون نکته غرور امیزی که درباره اش حرف زدی چی بوده؟
لابد روابطی که حتی برای اروپایی جماعتش هم قفله( گاها حتی برای حیوانات!)

توصیه میکنم بخونید؟ 
خیر
خودم میخونم؟
خودم بله. 

پ ن: اگر میخواید بگید بگید نـــــــــــــــــــه تو چیزی ازش نخوندی با سبکش اشنا نیستی لازمه بگم این چهارمین کتابیه که دولت ابادی میخونم و به اندازه کافی فهمیدم سبکش چطوریه:)
        

56