جیم بون هوا، کاتب دربار

تاریخ عضویت:

تیر 1404

جیم بون هوا، کاتب دربار

@hfatemehsoley

37 دنبال شده

18 دنبال کننده

                من چندسالی آشپز دربار امپراتوری بودم، ولی بعد... بانو لی سون هی فهمیدن که نوشتنم یکم، بهتره!
خلاصه...
              

یادداشت‌ها

        نمیدونمدچرا تازگیا اینقدر به این کتاب علاقه‌مند شدم!
اینم یکی از اشعارشه
یاد خودم میفتم
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
 فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
 پر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
 بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
 وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی
 دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
 من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
 این تو و لیلای تو … من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم
 در رگ پنهان و پیدایت منم

سال ها با جور لیلا ساختی
 من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
 صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد
 گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
 غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
 دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر میزنی
 در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
 درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهم باش تا شاهت کنم
 صد چو لیلا کشته در راهت کنم
      

8

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.