این جلد شروعش خیلی کسل کننده بود اما از وسط های کتاب هم میخواستم سریع تر بخونم چون هیجان داشتم هم می‌خواستم با جزئیات بخونم پس میخواستم کند تر بخونم خلاصه که خیلی باحال بود پایانش هم قشنگ بود_البته نیم ساعت گریه کردم_ و لذت بردم
      

        خوندنش یه کوچولو سخته ولی بازم ارزشش رو داره. کتاب قشنگیه و داستان های جالب و آموزنده داره.
      

        فقط گریه جوابگو ی غم بنده در طول و آخر داستان بود همین و بس. به همین که در اون دنیا بهم رسیدن هم راضیم همیشه میگن ما این پیوند رو نگه میداریم تا زمانی که مرگ مارا از هم جدا کند، ولی خب اینجا میشه گفت مرگ این دوتا رو بهم رسوند....
      

        جلد یکش رو بیشتر دوست داشتم، خیلییییی بیشتر. توی این جلد تندخوانی ای که داشتم کلا از بین رفت. هیجانش اولاش زیاد بود ولی از وسطای داستان به نظرم کمتر شد. در ضمن تو این کتاب رز اصلا اون شخصیت قدرتمند قبلی رو نداشت به خصوص از نظر ارتباط با شن لو. رن هم همینطور واقعا نمیدونست کی رو دوست داره کی رو نداره
      

        با هیچچچچکدوم از شخصیت ها مشکلی ندارم ( از اینجا به بعد اسپویل داره:)
بجز لوک. د آخه بیشعور گستاخ داری همزمان با احساسات دوتا دختر بازی میکنی رفتی طرف رو بازیچه کردی بعد با خواهر دوقلو ش نامزد کردی بعد نامزدی فقط چون داستان همون قبلیه پر هیجان تره دوباره برگشتی به اون میگی من دوستت دارم د آخههخخخخخخبمململپلپلپپل
      

        آقا خیلییییی کتاب باحالی بود. یعنی آنقدر خندیدم. خدا نویسنده رو خیر بده مهرداد صدقی رو کلی دعا کردم😂👌
قلم طنز نویسنده که بی نظیر بود خیلی جاها یهو از خنده منفجر میشه آدم. از نظر شخصیت پردازی هم خوب بود و واقعا شخصیت ها با چیزهایی که از دهه شصت هفتاد میگن تناسب داشت. 
فضاسازی ش هم یکی از بهترین فضاسازی هایی بود که خوندم. مختصر و مفید اما کاملا میتونستی اون موقعیت رو تصور کنی.
من به کمتر کتابی امتیاز کامل میدم و این کتاب واقعا ارزشش رو داشت.✨️
      

        کتاب قشنگی بود کلا دوستش داشتم. پایانش هم با اینکه تازه جلد اول بود ولی پایان جالبی داشت. در این جلد حالم از آرون وارنر بهم میخوره باید ببینم جلدهای بعدی چی میشه جون شناخت کاملی ندارم_ تو یه جلد که نمیشه شخصیت ها رو درک کرد_ ایشالله جلد های بعدی روش کراش میزنم😂🗿
شخصیت جولیت رو هم دوست داشتم . و کلا شخصیت پردازی ش عالی بود اما با متن های خط خورده اش یذره مشکل داشتم. خیلی جاها کمک می‌کرد متن جذابی بشه ولی گاهی هم آدم رو سر چیزهای متفاوت گمراه میکرد....
      

        از اون کتابا بود که نمیتونستی بزاریش زمین. و واقعا نویسنده _یا همون روانشناس_ تلاشی نداشت که شخصیت هارو بی نقص و کلیشه ای جلوه بده و این باعث می‌شد خواننده به خودش حس قضاوت شده نداشته باشه. 
کتابی بود که واقعا تصمیمات سخت رو برای افراد آسیب دیده نشون میداد و اینجوری بود که:" اشکال نداره، اشکالی نداره!" از اون داستان های درام پر از بدبختی یا از اون هایی که پایان گل و بلبل دارن نبود و در اصل کتاب خاکستری بود و باعث می‌شود بفهمی زندگی مطلقا خوب یا بد نیست.
عالی بوددددد یکی از بهترین کتاب های عمرم بود 
      

        درام اما عمیق و آموزنده‌. درسته که شخصیت های اصلی همه پسرن ولی برای منی که دختر بودم هم کتاب کاملا قابل درک بود و خیلی از قضایا راجب به همه از هر جنسیت و اصالتی صدق میکرد... 
      

        و در آخر نیل تنها کسی بود که واقعا یه انجمن شاعران "مرده" پیوست...
      

        کتاب باحالی بود. اولیت جنایی _ جنایی بزرگسال_ بود که خوندم و منو به این ژانر علاقه مند کرد. معمولا هر نویسنده ای نمیتونه یه شب رو انقدر طول بده چه برسه که اینقدر بتونه با هیجان بنویسه. دوستی های بد و زندگی مشکل آدمهایی که ناخواسته مشکل روانی دارن قشنگ و با جزئیات روایت شده.
هیجان و استرس خیلیییی باحال و شدیدی داشت و از خوندش لذت بردم
      

        کوی و ولا رو کاملا شیپ میکنم حتی به غلطططططط!
      

        تو بیست دقیقه تمومش کردم ولی هر جمله ش ارزش صدبار خوندن رو داره....
      

        روند کندی داره، ولی بجز اون داستانش جالبه 
      

        زندگی رولینگ واقعا خیلی جالب بوده و میشه توش کامل دید وقتی یه نفر تصمیم میگیره ایده هاش رو به بقیه نشون بده و ترس رو کنار بزاره چه معجزه هایی رخ میده...