معرفی کتاب دسته چهارم اثر ربکا یاروس مترجم مهرک ملک مرزبان

دسته چهارم

دسته چهارم

ربکا یاروس و 1 نفر دیگر
4.7
26 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

24

خوانده‌ام

46

خواهم خواند

75

شابک
9786228387017
تعداد صفحات
688
تاریخ انتشار
1403/1/2

توضیحات

        این داستان درمورد ویولت سورنگیل، دختر یک ژنرال عالی رتبه است. دختری بیست‌ساله که بیشتر عمرش را به‌خاطر عشقش به کتاب و هوشش در حال آموزش بوده تا به هنگ کاتبان ملحق شود. این درحالی است که مادر سرسختش همیشه از او انتظار داشته که راه خواهر و برادرش را دنبال کند و یک اژدهاسوار شود.

ویولت به‌هیچ‌وجه برای این کار آماده نیست، اما در نهایت مجبور می‌شود که به آکادمی نظامی بسگیاث برود تا دقیقاً همان کاری را که مادرش از او خواسته انجام دهد. برای تبدیل شدن به یک اژدهاسوار، ویولت باید تمام چالش‌های مرگباری که برای از بین بردن افراد ناشایست طراحی شده است را پشت سر بگذارد.

درحالی که ویولت تمام تلاش خود را می‌کند تا به یک اژدهاسوار تبدیل شود، او باید مراقب جذبه‌ی زیدن ریرسون، دشمنی که بارها به او گفته شده که از او فاصله بگیرد نیز باشد. اما چه اتفاقی می‌افتد که ناگهان زندگی او به زیدن گره می‌خورد؟

در آکادمی نظامی بسگیاث، تنها دو راه وجود دارد؛ یا فارغ‌التحصیل می‌شوی و زنده می‌مانی، یا می‌میری! به‌طور کلی، دسته چهارم یک داستان حماسی است که شما آن را خواهید بلعید! فانتزی دوستان اصلاً و ابداً در مطالعه‌ی کتاب دسته چهارم اثر ربکا یاروس شک نکنند.
      

لیست‌های مرتبط به دسته چهارم

نمایش همه

پست‌های مرتبط به دسته چهارم

یادداشت‌ها

بدون شک ار
          بدون شک ارزش خوندن رو داره و خریدنش هم پشیمونتون نمیکنه!
من کتاب عاشقانه‌ای جز سنگدل که یک تراژدی بود نخوندم و نمیتونم نظره خیلی حرفه‌ای بدم ، ولی درکل تو دل برو بود و من واقعا موقع خوندن کتاب داشتم لذت میبردم .
بدون شک زیدن شخصیته مورد علاقه‌امه ،  نه بخاطره چهره‌ش یا مثلا ددی بودنش😂 ، بلکه بخاطره معامله‌ای که کرده بود و به تعداد بچه‌های شورشی‌ها ۱۷۱ ضربه شلاق خورده و جونشون و زنده‌بودنشون رو معامله کرده بود با جون خودش.
به شخصه خودم میتونم ژانر سیاسی_اجتماعی رو هم به کتاب و سیر داستان اضافه کنم که با هنرمندی تمام گنجونده شده بود.
خوندن این کتاب تقریبا از من ۷ ساعت در کمتر از ۱ روز و نصفی زمان گرفت ، و ذره‌ای پشیمونی بابت اینکه با ارزش‌ترین چیزم که زمانه رو صرف خوندن این کتاب کردم ندارم .
ولی کلیت داستان از اول تا اخر بنظرم تغییر و تحولی انچنانی نداشت   و این واقعا قدرته که بدونه کش دادن و حوصله‌ی مخاطب رو سر اوردن بشه داستان رو انقد کش داد و ۶۸۸ صفحه‌ی ناقابل از توش دراورد😂
خلاصه ، این طولانی ترین یاد‌داشتیه‌ که تا حالا نوشتم و بنظرم در خور همچین کتابه قطور و جالبی هست.
امیدوارم این کتاب رو بخونید و لذت ببرید و موقع مطالعه حال دلتون خوب باشه❤.
.
پ.ن ، طرح جلد کتاب و چاپش واقعا ابهته خاص و جذابی به کتاب داده و از نشر مجازی خیلی ممنونم.
        

8

mahshid

mahshid

دیروز

          از اولاش که شروع کردمش تو ذهنم گفتم آیا ارزش این همه خوندنو داره یا نه؟ گفتم حالا بخونم ببینم چی میشه؛ شروع کردم به خوندن 
خیلی خوشم نیومد ولی بدم نبود میخواستم ببینم تهش چی میشه 
هعی خوندم خوندم تا دیگه دوسش داشتم حدودا میشد وسطای داستان دیگه دوسش داشتم ! هرچی می‌خوندم دلم برای زیدن بیشتر و بیشتر می‌سوخت دلم برای تمام بچه های آدمای شورشی بیشتر می‌سوخت برای همون 170 تا بچه تا اینکه رسیدم به جایی که جوری نوشته شده بود که انگار زیدن همۀ عشق و علاقه به ویولت دروغ بوده ازش بدم اومد و میخواستم خفش کنم اما قضاوتم زود بود و تمام این کار هارو برای حفظ عدالت کرده بود 😶‍🌫️
داشتم به آخراش نزدیک میشدم  دیگه ناراحت بودم که دار تموم میشه تازه داستان آخراش اوج گرفته بود و قشنگ شده بود انگار نویسنده تمام هنر ذهنشو برای صفحه های آخر گذاشته بود !!
به صفحۀ آخر که رسیدم شک شدم به حدی که برگشتم صفحه رو از اول خوندم آخرین صفحۀ نویسنده جوری منو شکه کرد که واقعا کپ کردم!!😐
اما باید منتظر جلد دوم باشم و اینو دوست ندارم خب ربکا خانم نمیشد همرو تو یه جلد بگی من الان باید وایسم جلد جدید بیاد بعد یه پول خیلی گنده رو بدم یه کتاب7۰۰ صفحه ای بخرم اما میخرمش تا ببینم بلاخره تهش چی میشه⁉️
اما من دوسش داشتم نسبت به فانتزی هوایی هایی که خونده بودم ضعیف تر بود ولییی من دوسش داشتم
        

0

hana

hana

1403/11/3

        پایانش تازه شروعش بود......
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1