baraniaam

baraniaam

@ftm.ansarian
عضویت

مرداد 1402

45 دنبال شده

43 دنبال کننده

        من تصور کرده ام بهشت یک جور کتابخانه است 
      
fateme_ansariaan

یادداشت‌ها

نمایش همه
baraniaam

baraniaam

1404/7/15 - 08:26

        اگه تصمیم دارید یه رمان زرد صرفا عاشقانه بخونید حتما آناکارنینا رو مطالعه کنید . البته نسخه خلاصه شده و بد ترجمه شده ی این کتاب رو ...کتابی من چند سال پیش به خاطر عشق و تب روسی خون بودن  خوندمش و همون صفحات اولش دلمو زد ...رمانی پر از رویدادهای و و پرش هایی با دیالوگ های عاشقانه و با خودم گفتم این بود انا کارنینا؟! به طرفی انداختمش و با خودم زمزمه کردم همینه که من به عاشقانه علاقه ای ندارم 
ولی چند روز پیش تصمیم گرفتم ترجمه آقای حبیبی و رمان رو به صورت کامل بخونم و با شاهکاری روبرو شدم که از مواجهه قبلی ام با کتاب و قضاوت ام شرمنده شدم و قدری منو شیفته خودش کرد که ظرف چند روز تمامش کردم 

بله یک رمان جامعه شناختی با شخصیت های ناب واقعی پر از گعده ها و محفل های اجتماعی ...رمانی که نه فقط عاشقانه بلکه در جهت معرفی جامعه روس و سیستم اداری و طبقاتی حاکم بر جامعه صحبت می کنه 
من به شخصه علاقه ای زیادی به دیالوگ های اجتماعی شخصیت های دور میز شام یا دیدار های صمیمانه داشتم 
اصلا فکر می کنم قرار دادن این کتاب در قسمت عاشقانه جفای بزرگی به این اثر هست 
شخصیت های متقابل و موازی در این رمان به زیبایی و خلق شده انا و  لوین ...جهان بینی هر کدوم از شخصیت ها و به خصوص دو شخصیت اصلی  و البته که جهان بینی شخصیت لوین به شدت منو درگیر کرد و همون‌طور که در ابتدای جلد دوم با لوین و تناقض فکری این شخصیت روبرو هستیم 
می شه گفت حتی در انتخاب عنوان کتاب و شخصیت اصلی داستان خواننده این سوال رو از خودش می پرسه که حضور شخصیت های مکمل بسیار پر رنگ تر هست و شاید چالشی برای خواننده ایجاد می کنه 
توصیف های روانشناختی دقیقی در مورد شخصیت ها پرداخته شده طوری حالت صورت و حس درونی  توصیف شده گویی که شخصیت روبروی تو نشسته و خواننده مثل روانشناس از بالا به دقت بهش نگاه می کنه ...این تجربه ای که من کمتر در رمانی احساسش کردم 
در کل اگه واقعا می خواهید از رمان های خارجی لذت ببرید هر ترجمه ای نخونید و ابدا ابدا خلاصه نخونید 
برای این رمان بی نظیر تولستوی جای صحبت و نقد بسیار زیاده البته که با سواد کم من قابل بازگویی نیست 

      

12

baraniaam

baraniaam

1402/6/22 - 01:39

        کتاب خاطرات تبعید زندان ساواک یا عراق یا اسرائيل رو از زبان راوی های دیگه زیاد خوندم و عمده فرق این کتاب با کتاب های این دست با این موضوع در اینه که حضرت آقا در این کتاب به جز دو سه مورد کوتاه و اشاره ای به شکنجه ها و نوع شکنجه نمی پردازن و خیلی در قید تفصیل و تعریف نوع شکنجه ها نیستن که البته خدارو شکر می کنم چون همون دو سه مورد کوتاه هم قلب ادمو به درد میاره 
در عوض بیشتر از اخلاق خوب زندانی ها یا پلیس های همراه تعریف می کنن و این خودش به نوعی بزرگی شخصیت و کرامت انسانی یه رهبر رو نشون می ده 
یا در جایی که به اون شکنجه گر می رسن بعد از انقلاب با اینکه در موضع قدرت بودن ولی اون شکنجه گر رو رها می کنن که این کار برای هر انسانی دشوراه  
در کل این کتاب به خاطر ترجمه از عربي به فارسی ، متن ساده و معمولی داشت به شخصه دوست داشتم  بیشتر از زندگی شخصی حضرت آقا مطلب بخونم که می دونم بر طبق میل آقا نیست این امر 
و در آخر بر خلاف کتاب های از این دست در این روایت بسیار روح بزرگ مردی و صلابت رو می شه احساس کرد در جای جای کتاب 
از زمان دستگیری ها تا زیر شکنجه تا زمان تبعید 
      

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نشده است.

چالش‌ها

این کاربر هنوز به چالشی نپیوسته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.