ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

4.0
109 نفر |
69 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

35

خوانده‌ام

230

خواهم خواند

126

کتاب ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی، نویسنده محمدعلی حبیب اللهیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به ستاره ها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی

            رمانی خواندنی با محوریت نگاه دنیا به زن و حقوق او. ماجرای دختری نیویورکی که در یک موسسه‌ی حمایت از بانوان ایران کار می کند و روزی پایش به جلساتی با عنوان "برای همه‌ی زنان دنیا" باز می شود. شاید از لحاظ داستانی خیلی قوی نباشد اما مطالبی در این نشست ها بیان می شود که همه خانم های دنیا باید بدانند (و همچنین برای آقایان هم خالی از لطف نیست). یکی از ویژگی های مثبت کتاب آن است که نظرات اقوام و ملل مختلف در آن بیان شده است. این کتاب از دو جهت برای شخص من مفید بود. اول آنکه نظم خوبی به جهانِ ذهنم داد و دوم باعث شد نسبت به مسیری که برای زندگی انتخاب کرده ام مطمئن تر باشم.
توجه: این کتاب فقط رمان نیست، بلکه یکسری سخنرانی در قالب رمان گنجانده شده است.

* برشی از کتاب: جان آدامز، دومین رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا در تاثیر شگفت زنان روی یک ملت میگه: با مطالعه تاریخِ دولت ها و زندگی و رفتار آدم‌ها، به این نتیجه رسیده ایم که رفتار زنان قابل اطمینان ترین شاخص برای تعیین میزان پای بندی یک ملت به اخلاقیات و پاکدامنی است. یهودی ها، یونانی ها، سوئیسی ها و آلمانی ها زمانی هویت ملی و استقلال دولت‌هایشان را از دست دادند که پاکدامنی خانوادگی و حجب و حیای زنان‌شان از بین رفت.
          
            کتاب ستاره ها چیدنی نیستند شبه داستانی‌ست درمورد یک دختر مسیحی آمریکایی که در گروه های ضد ایرانی ضد دینی فعالیت دارد. و برای نوشتن مطالب بیشتر به سلسله های نشست هایی بنام "برای همه خانم های دنیا" در مرکز مطالعات اسلامی نیویورک وارد می‌شود تا از مطالب ارائه در نشست ها علیه آنها استفاده کنند‌. اما مجذوب سخنرانی خانم مسلمان ایرانی بنام خانم دکتر مجیدی می‌شود. و آهسته آهسته متوجه اشتباهات خودش می‌شود و مسیر زندگی اش عوض می‌شود. 
ظاهر کتاب بسیار گیراست و صورتی بودن طراحی آن موید زنانه بودن محتوای آن است اما وقتی از ظاهر کتاب عبور میکنیم و وارد باطن‌اش می‌شویم این کتاب را پر از نقاط مثبت و همچنین پر از نقاط منفی و ضعف میبینم،که به ذکر چند مورد محدود آنها بسنده میکنم. 
اولین نقطه قوت کتاب علمی و پژوهشی بودن مطالب آن درمورد زنان و حجاب بود، واین مطالب بسیار سیر منطقی و منظمی هم داشتند که اثر آنها در پی نوشت منبع‌شان ذکر شده بود. و به بسیاری از سوالات و شبهات پیرامون این موضوع پاسخ کامل میداد. نگاه تعصبی چه از دید ملی چه از دید دینی وجود نداشت ومطالب تکراری در کتاب دیده نمیشد. نقل  قول های فراوان و متنوع هم مقداری جذابیت به مطالب علمی کتاب اضافه کرده بود. و استفاده کم از آیات و روایات هم از طرفی نقطه قوت و از طرفی نقاط ضعف بود.
اما در بررسی نقاط ضعف کتاب اولین و مهم ترین نکته این است که این کتاب با توجه به اینکه یک اثر داستانی معرفی می‌شود اما فاقد عناصر لازم داستان است. و ما حتی در همان داستان کوتاه صفحات محدود آن قصه‌ای بسیار کلیشه ای داریم. مورد بعدی اینکه با توجه به اینکه کتاب در مورد زنان است و شخصیت ها اکثرا آقا هستند اما متن مردانه‌ای دارد و دیالوگ های بسیار لوس و تصنعی هستند.گمان می‌شود این اثر یک پایان‌نامه علمی بوده که به طور غیر هنرمندای داستانی شده که در اختیار عموم مردم قرار بگیرد. و در متن داستان ما ۸۰ درصد متن سخنرانی خانم دکتر مجیدی را می‌خوانیم که ۱۰ درصد آن همراهی مصنوعی شنوندگان نشست برای همه‌ی خانم های دنیا است. واین روند باعث می‌شود از نیمه های کتاب احساس تکراری بودن محتوا به مخاطب دست بدهد در حالی که مطالب تکراری نیست قالب تکراری است؛ و از سه چهارم کتاب به انتها، خواننده خسته می شود .در کتاب به اتفاقات و حتی سرنوشت پایانی بعضی از افراد و شخصیت های داستان توجهی نمی شود و همه‌ی تاکید روی محتوای آموزشی و پژوهشی کتاب است. و در آخر داستان هم ما پایان بندی جالب و قشنگی نداریم، حتی می شود گفت قابل پیش‌بینی وقابل تخیل بود وهیجان داستان بسیار کم بود‌‌. درنهایت به نظر شخص بنده بهتر است این کتاب را به عنوان اثر داستانی معرفی نکنیم، مقاله-رمان عنوان بهتری ست.