سال پیش کتاب ۱۹۸۴ جرج اورول را از نشر سبو خواندم. ویراستاری کتاب آنقدر بد بود که بارها و بارها کتاب را کناری انداختم و هر بار به خودم گفتم محال است این کتاب را با این ویراستاری افتضاح بخوانم، اما خواندم.
این کتاب را هم از نشر دارینوش سال پیش برای تولدم هدیه گرفتم.
امشب برش داشتم که بخوانم. اما همان صفحه اول درش را بستم.
این یکی را حتی اگر تهدیدم کنند نمیخوانم. خرابکاری محض است.
نمیدانم درین انتشارات چه میگذرد یا در مغزهایشان چه میگذرد که راضی میشوند این کتاب را با این وضع ویراستاری چاپ کنند و بدهند دست مردم.
با این اخباری که این روزها از گوشههای ایران خودمان و کشورهای همسایه به گوش میرسد بیشتر روی فارسی و نوشتنش و گفتنش حساس میشوم.
یک لیست ساختهام از مقتولینی که برای اشتباهاتشان جان به جانآفرین تسلیم کردهاند. مرگ حق است و من فقط وسیلهام.
عکس صفحه اول کتاب را همینجا منتشر میکنم.
ویراستار این کتاب را هم در ردیف پنجم آن لیست مینویسم.
ویراستارش حسن علیشیری بود.