یادداشت مهدیه اسدی

        نورا سید پا به کتابخونه‌ای می‌ذاره که می‌تونه کتاب حسرت‌هاش رو ببینه.
از اونجا می‌تونه وارد زندگی‌هایی بشه که حسرتشون رو داشته. زندگی‌هایی که در اون‌ها کاری رو انجا داده که الان حسرتش رو می‌خوره.
نورا سی و پنج سالشه.
اگر نورا توی بیست و سه سالگی وارد این کتابخونه می‌شد چه واکنشی داشت؟
.
.
.
مهم نیست که قبلا چه انتخاب‌هایی کردیم. مهم اینه که حتی اگر یک سال هم از عمرمون مونده باشه می‌تونیم همون جور که می‌خوایم، همون جوری که حسرتش رو می‌خوردیم بنویسیمش...
همین الان هم بی‌نهایت احتمال وجود داره که زندگی‌مون چطوری تموم می‌شه.

جایگاهی که انسان برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده، با جایی که یک عمر از آن فرار کرده یکی است...
.
.
.
لازم نیست زندگی رو درک کنی. فقط باید اون رو زندگی کنی.
      
93

17

(0/1000)

نظرات

آفرین ... کوتاه و گويا 💚❤️💚

1