محمد ح. اوزایش

تاریخ عضویت:

خرداد 1402

محمد ح. اوزایش

@Ozayesh

27 دنبال شده

34 دنبال کننده

                | روای کلمات در بند | جستجوگر |
«سحرگاهی بود که از خود گذشتم و در کتابی پیدا شدم»
.
هر کتاب، روایت یک میراث زنده است 📚
              
https://www.goodreads.com/ozayesh
iamozayesh

یادداشت‌ها

نمایش همه
        زیرزمین؛ جایی که انسان در برابر خودش می‌ایستد

وقتی اسم داستایوفسکی میاد، معمولاً ذهنمون می‌ره سمت شخصیت‌های عجیب‌وغریب، سوال‌های فلسفی سخت و دنیایی که توش هیچ چیز ساده نیست. توی «یادداشت‌های زیرزمینی»، داستایوفسکی دستت رو می‌گیره و می‌بره به دنیای یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌هایی که تا حالا ساخته: یه مردی که توی زیرزمین خودش زندگی می‌کنه. ولی این زیرزمین، فقط یه اتاق زیرزمینی واقعی نیست؛ بلکه نمادیه از ذهنی که پر از تناقض‌ها، حسرت‌ها و شورش‌هاست.

یه شخصیت که شبیه هیچ‌کس نیست

داستان با یه اعتراف عجیب شروع می‌شه. راوی، که حتی اسمش رو هم نمی‌دونیم، خودش رو «یه آدم بد» معرفی می‌کنه. اون نه قهرمانه، نه ضدقهرمان. یه جورایی همزمان هم از خودش متنفره و هم به خودش افتخار می‌کنه. این تناقض، قلب رمانه. وقتی به حرف‌هاش گوش می‌دی، انگار داری به ذهن خودت نگاه می‌کنی؛ همون لحظه‌هایی که داری با خودت دعوا می‌کنی یا خودت رو سرزنش می‌کنی، ولی باز هم دست از کارات برنمی‌داری.

چرا زیرزمین؟

زیرزمین، یه نماده. نماد انزوا، فرار از دنیا و البته مقاومت در برابر چیزی که بهش می‌گن «عقلانیت» یا «هنجارهای اجتماعی». شخصیت اصلی، از دنیای بیرون فراریه. چرا؟ چون دنیا براش خسته‌کننده‌ست، پر از آدم‌هایی که انگار فقط دارن طبق یه سری دستورالعمل زندگی می‌کنن. زیرزمین جاییه که اون می‌تونه خودش باشه، هرچند این «خود» خیلی اوقات دردناک و زجرآوره.

آزادی یا خودویرانگری؟

یکی از بزرگ‌ترین سوال‌های رمان اینه: آزادی یعنی چی؟ راوی ما معتقده که آدم‌ها باید آزاد باشن حتی اگه این آزادی باعث نابودی خودشون بشه. اون از ایده‌های علمی و منطقیِ زمان خودش متنفره، چون فکر می‌کنه اونا می‌خوان انسان رو به یه ماشین تبدیل کنن. برای اون، آزادی یعنی توانایی انتخاب چیزی که می‌دونه براش مضره، فقط برای این که ثابت کنه هنوز انسانه.

تناقض‌های انسانی

داستایوفسکی توی این رمان، یکی از عمیق‌ترین بررسی‌های روانشناختی از تناقض‌های انسانی رو ارائه می‌ده. راوی ما یه لحظه از خودش متنفره و لحظه بعد، به خودش می‌باله. یه جا احساس می‌کنه قربانی جامعه‌ست و جای دیگه، جامعه رو سرزنش می‌کنه. این تناقض‌ها، شاید توی نگاه اول عجیب باشه، ولی وقتی عمیق‌تر فکر کنی، می‌بینی که خیلی از ما دقیقاً همین طوریم.

یه سؤال فلسفی بزرگ

«یادداشت‌های زیرزمینی» پر از سوال‌های فلسفی عمیقه. مثلاً: آیا واقعاً می‌شه انسان رو تغییر داد؟ آیا علم و منطق می‌تونن جایگزین احساسات و شهود بشن؟ یا این که آزادی، حتی در بدترین حالت خودش، باارزش‌تر از یه زندگی بی‌دردسره؟

چرا بخونیمش؟

این کتاب، یه تجربه‌ست. نه فقط یه داستان برای لذت بردن یا وقت گذروندن. اگه حاضر باشی باهاش درگیر بشی، ممکنه چیزهایی درباره خودت یاد بگیری که هیچ‌وقت بهشون فکر نکرده بودی. ممکنه بفهمی که چرا گاهی وقتا، به جای این که راه درست رو انتخاب کنی، عمداً یه اشتباه می‌کنی. یا این که چرا گاهی وقتا از چیزایی که دوستشون داری، فرار می‌کنی.
هرچند می‌خوام بگم دو سه باری باید خونده بشه که عمیق‌تر درک بشه 
خالص همتون محمدحسین اوزایش 

راستی من این رمان رو با ترجمه آقای بابک شهاب از نشر وال خوندم
« ترجمه مستقیم از زبان روسی هست»
      

6

        تصور کنید در دنیایی زندگی می‌کنید که هر روزش پر از ماجراهای کوچک و بزرگ است، اما هیچ‌کس جز شما به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد. این دقیقاً همان دنیایی است که چارلز پاتر، قهرمان بی‌ادعای رمان *روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل*، در آن زندگی می‌کند. چارلز، مردی ساده و معمولی، با همسرش کری در خانه‌ای کوچک در لندن ویکتوریایی زندگی می‌کند و هر روز با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شود که شاید برای دیگران بی‌اهمیت باشد، اما برای او به اندازه یک ماجرای بزرگ اهمیت دارد.

تصور کنید صبح از خواب بیدار می‌شوید و اولین چیزی که می‌بینید، همسایه‌ای است که به نظر می‌رسد قصد دارد با شما وارد جنگی بی‌پایان شود. یا مثلاً وقتی که تصمیم می‌گیرید برای شام مهمانی بگیرید و همه چیز به طرز فاجعه‌باری به هم می‌ریزد. چارلز با نگاهی دقیق و طنزآمیز به این مسائل می‌پردازد و شما را به دنیای خود دعوت می‌کند، دنیایی که در آن هر اتفاق کوچکی می‌تواند به یک بحران بزرگ تبدیل شود.

یکی از جذابیت‌های این رمان، توانایی نویسندگان در خلق موقعیت‌های طنزآمیز و گاه مضحک است. چارلز با تمام ضعف‌ها و کاستی‌هایش، شخصیتی دوست‌داشتنی و قابل همدردی است که شما را به خنده وامی‌دارد. او در تلاش است تا در جامعه‌ای که به ظاهر و جایگاه اجتماعی اهمیت زیادی می‌دهد، جایگاه خود را پیدا کند و این تلاش‌ها گاه به موقعیت‌های خنده‌داری منجر می‌شود.

کتاب به صورت یک روایت فردی نوشته شده و به خوانندگان اجازه می‌دهد که با جزئیات زندگی چارلز و ماجراهای روزمره‌اش آشنا شوند. این رمان نه تنها سرگرمی خوبی است، بلکه به نوعی آینه‌ای از جامعه و فرهنگ آن دوران را به نمایش می‌گذارد. شاعرانگی و نثر دلنشین این اثر باعث شده تا حتی در قرن بیست و یکم نیز محبوبیت خود را حفظ کند.

بیوگرافی نویسندگان
جورج گروس‌اسمیت و ویدون گروس‌اسمیت دو برادر بودند که هر دو در زمینه‌های مختلف ادبی و هنری فعالیت داشتند.

جورج گروس‌اسمیت (۱۸۴۷-۱۹۱۲) بیشتر به عنوان یک بازیگر و کمدین شناخته می‌شود. او در تئاترهای مختلف در لندن فعالیت می‌کرد و توانایی‌های خاص خود در کمدی را به نمایش می‌گذاشت. استعداد او در نوشتن و اجرای سکانس‌های کمدی به‌خصوص در نمایش‌های ویکتوریایی، او را مشهور ساخت.

ویدون گروس‌اسمیت (۱۸۵۱-۱۹۱۲) نیز نویسنده و هنرمند بود. او در کار نویسندگی و طراحی نقاشی‌های کاریکاتور و طنز توانایی بالایی داشت. این دو برادر به همراه یکدیگر، با خلق روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل دست به کار شدند و با مهارت خود در نوشتن و خلق شخصیت‌های قابل باور، یک اثر ماندگار و تاثیرگذار به دنیای ادبیات تقدیم کردند.

این دو برادر با همکاری یکدیگر نه تنها دنیایی جذاب و خنده‌دار را خلق کردند بلکه نقدی اجتماعی بر جامعه عصر ویکتوریا نیز ارائه دادند که همچنان پس از بیش از یک قرن، مورد توجه و مطالعه قرار می‌گیرد.

اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به دنیای طنزآمیز و در عین حال دقیق زندگی روزمره ببرد، *روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل* انتخابی عالی است. این رمان با شخصیت‌پردازی قوی و سبک نوشتاری جذابش، می‌تواند شما را به دنیای چارلز پاتر و ماجراهایش ببرد. پس اگر آماده‌اید که با چارلز و دردسرهایش همراه شوید، این کتاب را از دست ندهید!

14/آبان/1403
4/November/2024
      

13

        "دست تکیده" اثر تامس هاردی یکی از اون داستان کوتاهاست که حس و حال تاریک و رازآلودی داره و حسابی من مخاطب رو توی فضای روستایی انگلیس قدیم غرق می‌کرد. داستان درباره‌ی یه مزرعه‌دار، همسر جدیدش و زنی که قبلاً معشوقه‌ی اون مرد بوده می‌چرخه. همین سه نفر، با یه جور حسادت و کینه‌توزی، باعث می‌شن اتفاقات عجیبی توی زندگی‌شون بیفته.

نکته‌ی جالب اینجاست که نویسنده توی این داستان به چیزهایی مثل خرافات ، جادو جنبل و باورهای قدیمی که بین مردم روستا بوده خیلی خوب پرداخته. انگار خود ما وسط اون روستا هستیم و داریم حسادت‌ها و خرافات رو با تمام وجود حس می‌کنیم. چیزی که این کوتاه داستان رو از یه قصه ساده جدا می‌کنه همون بخش روان‌شناختی و احساسی ماجراست.
خیلی راحت می‌فهمیم که حسادت و نفرت چطور می‌تونن زندگی آدم‌ها رو تحت تأثیر بذارن و حتی نفرین به دنبال داشته باشن.

"دست تکیده" یه داستان کوتاه ولی عمیقِ که باعث می‌شه تا مدت‌ها بهش فکر کنم، تا بفهمم چطور آقای تامس هاردی "نویسنده رمان" از یه موقعیت ساده، یه ماجرای پیچیده و تاریک خلق کرد.

این کتاب رو نشر تجربه "زیرمجموعه نشر چشمه" در قطع جیبی پالتویی کوچک با تعداد صفحات 54 چاپ کرده که الان نسخه الکترونیکیش در برنامه ها میشه پیدا کرد. اینکه کتاب درست ویراستاری نشده از بدی های مجموعه است ولی ایراداتی که موجود بود به متن کتاب و خوانش مخاطب اسیبی وارد نمیکنه.
اگر میخوایید قلم نویسنده رو بدونید فکر میکنم گذینه مقرون به صرفه ای باشه.

"محمدح. اوزایش"
      

12

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.