یادداشت محمد ح. اوزایش
1402/11/5
الان دقیقا ساعت 4 بامداد روز 5 بهمن سال 1402 و توی این لحظه کتاب رو تموم کردم دنیا دنیا کتاب هست که بخوایی بخونی ولی این رمان (قلب سگی) با ترجمه آبتین گلکار یه دنیای دیگه است تو نمیتونی داستان یه سگ رو بخونی و با تمام اون چیزی که فکرش رو میکنی متفاوت باشه. قدم به قدم فصل به فصل که میگذره تو نمیفهمم چرا این اتفاق داره برات میوفته. من نمیخوام قدمی از کتاب رو فاش کنم توی ۴ روز میتونی راحت این کتاب رو بخونی فقط بخون و بیا و اینجا کامنت بزار و بگو این چه رمانی بود که من خوندم. مخلص همتون میم ح الف
(0/1000)
نظرات
1402/11/6
چندتا نکته هست یک اینکه مرفینی که نویسنده مصرف میکرد توی کتاب خودش به نام (مرفین) با دلیل بود و به مرور زمان ترک کرد کتاب قلب سگی شاید توی اون دوران نوشته شده باشه ولی در سال ۱۹۶۸ به چاپ رسیده و احتمال اینکه این کتاب اصلاحاتی از خود نویسنده داشته باشه بوده(نویسنده ۱۹۴۰ فوت کرده) اینکه خداوند خودش مخلوقات رو خلق کرده دلیل بر دست درازی های اخیر بشر توی موجودات و تغییر در ژنتیکشون نیست ولی تا این حد که سگ رو بخواییم به انسان تبدیل بکنیم خوب نیست و اینم جای لطف داره وگرنه معلوم نیست چه جنگهایی دولت مردان انجام میدادن. نویسندگان بزرگی مثل آلبر کامو و... هم مصرف مواد مخدر داشتن. قلب سگی جزو رمانهایی هست و خواهد بود که چشمها رو نسبت مسائل سیاسی فرهنگی باز میکنن ولی باید فهمید همانطور که باید مزرعه حیوانات رو فهمید خلاصه که من حرف شما رو نه تایید نه تکذیب میکنم چون هر کسی به مقدار درکش از کتابها و رمانها میفهمه و خب اینکه اون حس تنفر رو نسبت به سگ به شما داده خیلی جالبه چون بنده هم اولش اینجوری حس میکردم... مخلص میم ح الف
0
فرشته سجادی فر
1402/11/6
2