یادداشت
1402/4/18
سوفیا پتروونا... این رمان کوچیکه باعث شد به عنوان یه مرد حس مادر بودن رو تا حدی بفهمم. دل نگرانی هایی که یک مادر میتونه تحمل کنه. رمانی که بهش رسیدگی نشده بهش پرداخت نشده انگار حزبی خواسته که این رمان بی سر و صدا باشه حقش بود خیلی زودتر بخونمش ولی دیر نشده بود ما اول راهیم خیلی کتاب زیبایی بود کتابی که واقعا به سختی میتونید کنار بزاریدش لذت بردم...همین قدر بگم کفایت میکنه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.