«سوءتفاهم» داستانیه که با یه ماجرای ساده شروع میشه، ولی خیلی عمیقتر از اونیه که به نظر میاد. توش از پوچی و بیمعنایی زندگی میگه و این که وقتی آدما نتونن همدیگه رو درست بشناسن یا با هم ارتباط واقعی برقرار کنن، چه فجایعی میتونه پیش بیاد. تراژدی داستان اینه که همه چیز از یه سوءتفاهم ساده شروع میشه، ولی عواقبش خیلی سنگینه. پایان تلخش هم انگار میخواد بگه تو دنیایی که هیچ چیز معنا نداره، این اتفاقا اجتنابناپذیره. این کتاب آدمو وادار میکنه فکر کنه که چقدر تو زندگی خودش دچار این جور سوءتفاهمها شده.