عصر ظهور

عصر ظهور

عصر ظهور

علی کورانی و 1 نفر دیگر
3.8
16 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

32

خواهم خواند

7

این کتاب دارای بشارتی خوشحال کننده برای قوم سلمان(ایرانیان)است که با نگاهی به تاریخ گذشته و سابقه آنان در اسلام و گرایش به آل محمد و در آخر با به وجود آوردن انقلاب کبیر اسلامی نشان داده اند که به حق شایسته چنین بشارتی می باشند. بشارت به اینکه آنان رسالت مهمی در ایجاد شرایط برای ظهور و ادامه آن دارند و در بین 313 تن اصحاب خاص آن حضرت جایگاهی تعیین شده خواهند داشت.

یادداشت‌های مرتبط به عصر ظهور

کورانی و م
            کورانی و مهدویت‌گرایی در الاهیات سیاسی جمهوری اسلامی


شیخ علی کورانی عاملی، روحانی، نویسنده و محقق مشهور لبنانی (۱۳۲۳-۱۴۰۳)، ۳۰ اردیبهشت، در روزی که توجه همه‌ی رسانه‌ها و افکار عمومی معطوف به سانحه‌ی سقوط بالگرد رییس ‌جمهور و همراهانش بود، درگذشت. مشهورترین کتاب کورانی، «عصر الظهور» بود که انتشار ترجمه‌ی فارسی آن در ایران در اواخر دهه‌ی شصت (و تجدیدچاپ‌های متعدد آن) بازتاب‌های گسترده‌ای داشت. عصر ظهور یکی ازتأثیرگذارترین کتاب‌هایی است که در دوره‌ی معاصر در موضوع مهدویت نوشته شده است. اهمیت این کتاب، رویکرد آخر‌الزمانی نویسنده و گرایش او به برجسته‌کردن نقش شیعیان ایران و یمن در وقایع ظهور موعود است. در روایت کورانی، پیروی انقلاب اسلامی یکی از علایم مهم نزدیکی دوره‌ی ظهور قلمداد می‌شود؛ آن‌اندازه مهم که کورانی در همان سال‌های نخست پس از پیروزی برای همیشه رحل اقامت در ایران افکند. توصیفات و روایت کورانی از برخی شخصیت‌های نقش‌آفرین در روایت شیعی ظهور نظیر سید خراسانی و شعیب بن صالح و انتساب آن‌ها به ایران، بسترساز گمانه‌زنی‌هایی برای تطبیق آن ویژگی‌ها بر برخی شخصیت‌های سیاسی نظامی ج.ا. شد. مشهورترین این موارد، انطباق «سید خراسانی» به آیت‌الله خامنه‌ای است؛ انطباقی که در ادبیات غیررسمی مذهبی ج.ا. هم بدان دامن زده می‌شود. دوره‌ی نخست دولت احمدی‌نژاد سال‌های اوج این ادبیات بود و کتاب عصر ظهور یکی از مهم‌ترین منابع مورد استناد در این ادبیات به‌شمار می‌رفت. بااین‌اوصاف کورانی و کتابش نقشی بی‌بدیل در الاهیات سیاسی ج.ا. و نیز ترویج ادبیات مهدویت سیاسی در دهه‌های اخیر ایفا کردند.
          
            با این کتاب بیش از بیست سال پیش، که دانشجوی مهندسی بودم، آشنا شدم و همان اوان خواندمش. نویسنده برداشت های نسبتا تازه و نظام مندی از روایات مربوط به نشانه ها و رویدادهای زمان ظهور عرضه کرده، که جالب توجه اند؛ به ویژه که نقش ایرانیان را در آن زمان مهم نشان داده است، و ویژه تر اینکه برخی مطالبش قابل تطبیق بر حدوث و بقای انقلاب اسلامی ایران است، به همین دلیل در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت. یادم هست که برخی سخنرانان در دانشگاه بر اساس مطالب همین کتاب برای ما از آینده انقلاب اسلامی با اطمینان زیادی حرف می زدند.
کتاب البته ارزش خواندن دارد، اما واقعا جای نقد جدی دارد. نویسنده از روایات ضعیف استفاده کرده است و نیز برخی برداشت های ایشان از روایات، ناقص یا قابل تردید جدی است. خواننده محقق و فرهیخته به آسانی به مطالبی این چنین، که بر اساس منقولات قرون گذشته درباره آینده جهان مطالبی را استوار می کنند، نباید یقین پیدا کند. به نظر من کتاب آمیخته ای از درست و نادرست است. بحثهای علمی زیادی درباره مبانی و روش پذیرش و استنباط از چنان منقولاتی باید صورت پذیرد. به نقدهای وارد شده به مطالب این کتاب توجه کنید. با جستجوی ساده ای به برخی دست می یابید. در مجلات علمی تاریخ و حدیث و مهدویت هم نقدهایی در دسترس اند.
توصیه می کنم کتاب نقد تاریخی نشانه های ظهور را نیز مطالعه کنید.
مهم است که جامعه شیعه باورهای مهدوی و آخرالزمانی خود را درست و معقول فراهم آورد و دچار توهمات جمعی نشود.
برای نمونه روایات و منقولاتی که سخن از سید خراسانی یا نقش ایرانیان در شکل گیری دولت اهل بیت دارند، بر این پایه که اصلا جعلی نباشند و ساخته طرفداران بنی العباس برای سرنگونی امویان نباشند، که علی الظاهر برخی یا همه شان این چنین اند، نمی توانند با قطع و یقین بر دوره خاصی از حکومت ایران تطبیق شوند. ببینید که علامه مجلسی در بحار، جایی روایتی دال بر زمینه سازی ایرانیان را برای ظهور نقل می کند، بعد می گوید امید دارم دولت سرفراز صفویه مراد باشد. حال امروزیان امید دارند جمهوری اسلامی چنین باشد. البت چنین بادا، چه خوش خواهد بود که ظهور بقية الله الاعظم در زمانه ما باشد، اما سخن در این نیست که ما چه آرزویی داریم، سخن در مفاد واقعی و درست منقولاتی است که بر آنها تکیه می کنیم.