یادداشت رضا درگاهی فر

                با این کتاب بیش از بیست سال پیش، که دانشجوی مهندسی بودم، آشنا شدم و همان اوان خواندمش. نویسنده برداشت های نسبتا تازه و نظام مندی از روایات مربوط به نشانه ها و رویدادهای زمان ظهور عرضه کرده، که جالب توجه اند؛ به ویژه که نقش ایرانیان را در آن زمان مهم نشان داده است، و ویژه تر اینکه برخی مطالبش قابل تطبیق بر حدوث و بقای انقلاب اسلامی ایران است، به همین دلیل در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت. یادم هست که برخی سخنرانان در دانشگاه بر اساس مطالب همین کتاب برای ما از آینده انقلاب اسلامی با اطمینان زیادی حرف می زدند.
کتاب البته ارزش خواندن دارد، اما واقعا جای نقد جدی دارد. نویسنده از روایات ضعیف استفاده کرده است و نیز برخی برداشت های ایشان از روایات، ناقص یا قابل تردید جدی است. خواننده محقق و فرهیخته به آسانی به مطالبی این چنین، که بر اساس منقولات قرون گذشته درباره آینده جهان مطالبی را استوار می کنند، نباید یقین پیدا کند. به نظر من کتاب آمیخته ای از درست و نادرست است. بحثهای علمی زیادی درباره مبانی و روش پذیرش و استنباط از چنان منقولاتی باید صورت پذیرد. به نقدهای وارد شده به مطالب این کتاب توجه کنید. با جستجوی ساده ای به برخی دست می یابید. در مجلات علمی تاریخ و حدیث و مهدویت هم نقدهایی در دسترس اند.
توصیه می کنم کتاب نقد تاریخی نشانه های ظهور را نیز مطالعه کنید.
مهم است که جامعه شیعه باورهای مهدوی و آخرالزمانی خود را درست و معقول فراهم آورد و دچار توهمات جمعی نشود.
برای نمونه روایات و منقولاتی که سخن از سید خراسانی یا نقش ایرانیان در شکل گیری دولت اهل بیت دارند، بر این پایه که اصلا جعلی نباشند و ساخته طرفداران بنی العباس برای سرنگونی امویان نباشند، که علی الظاهر برخی یا همه شان این چنین اند، نمی توانند با قطع و یقین بر دوره خاصی از حکومت ایران تطبیق شوند. ببینید که علامه مجلسی در بحار، جایی روایتی دال بر زمینه سازی ایرانیان را برای ظهور نقل می کند، بعد می گوید امید دارم دولت سرفراز صفویه مراد باشد. حال امروزیان امید دارند جمهوری اسلامی چنین باشد. البت چنین بادا، چه خوش خواهد بود که ظهور بقية الله الاعظم در زمانه ما باشد، اما سخن در این نیست که ما چه آرزویی داریم، سخن در مفاد واقعی و درست منقولاتی است که بر آنها تکیه می کنیم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.