معرفی کتاب بانو گوزن اثر مریم حسینیان

بانو گوزن

بانو گوزن

مریم حسینیان و 1 نفر دیگر
3.2
37 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

70

خواهم خواند

17

شابک
9786220107477
تعداد صفحات
186
تاریخ انتشار
1400/4/5

توضیحات

کتاب بانو گوزن، نویسنده مریم حسینیان.

لیست‌های مرتبط به بانو گوزن

پست‌های مرتبط به بانو گوزن

یادداشت‌ها

Elias

Elias

1403/7/5

          نام کتاب: بانو گوزن 
نویسنده: مریم حسینیان 
ژانر: رئال ( سر ژانر کتاب بحثا بوده ولی همون رئاله ) 
تعداد صفحات: ۱۸۶
سال انتشار: ۱۴۰۳
ناشر: چشمه 
⚠ اون قسمتی که اسپویلر داره رو اگر حساس هستید باز نکنید و مابقی متن رو بدون اون میشه به راحتی خوند.
خلاصه داستان: 
داستان روایت زنی به نام طاهره‌ست. زنی که درست زمانی که میخواهد با راضی کردن شوهرش امیرعلی  کارگاه سفالگری خودش رو بزنه متوجه اتفاقی میشه که همه چیز رو دگرگون میکنه...

بررسی: 
مریم حسینیان به خوبی توانایی پیچیدن داستان رو داره که حرف اصلیش در لا به لای نماد کم رنگ بشه و با همه اینا باز هم خواننده متوجه بشه که چی داره میگه. 
بانو گوزن داستان زنی‌ست که سایه گذشته همچنان روی سرش سنگینی میکنه و گذشت سالها و دوری از خانواده‌اش هنوز هم درگیر گذشته خودشه تاجایی که رحمی داخل وجودش نمونده. 
درد و رنج و تاثیراتش روی زندگی دختر بچه‌ایی که بعدها به طاهره تبدیل میشه در هرفصل کتاب توسط افکار طاهره برای خواننده شرح داده میشه و داستانی که تو خلاصه کتاب به ظاهر داستان ساده‌ایی‌ست پیچیدگی‌هایی پیدا میکنه.
قاتل کیه؟ 
چطوری ادمها تبدیل به قاتل میشن؟ 
روان ادمی تا کجا دوام میاره؟ 
حقیقت چیه؟ 
قاتل دختری کوچک بود یا خانواده‌ و افراد نزدیکی که تکه تکه از وجود دختر کندن.
بانو گوزن درواقعه طاطاست زمانی که گوزنی از هسته هلو بیرون میاد و همدم تنهایی‌های طاهره میشه. 
گوزنی با چشمانی شبیه به طاطا و هیچ کس جز اون نمیبیندش.
و طاهره زنی که در میان گره‌هایی که خودش به زندگی دیگران میزنه گرفتار میشه. 
همونطور که گفتم ژانر کتاب مشخص نیست و حرف زیاد راجع بهش هست، فانتزی، سوررئال یا رئالیسم جادویی ولی خب هیچکدوم از اینها نیست داستان درواقعه با ژانر رئال اغاز میشه و همونجوری تمام میشه چون گوزن و اتفاقات عجیب درواقعه بخشی از ببماری اسکیزوفرنی طاطاست. 
اگر با کتابهایی که انگار روشون لایه سیاه کشیدن و سردن ارتباط میگیرید حتما پیشنهاد میشه.
        

21

            بهتر آنست که پس از خواندن کتاب این یادداشت را بخوانید. 
اما اگر قبلش هم خواندید شاید در درک بهتر داستان یاری تان کند . 🙃🌱


کتاب جمع و جور است و خوش خوان.
قلم نویسنده را دوست داشتم. 
داستان ایده جالبی داشت ، بنظرم نقطه قوت این اثر شخصیت پردازی ست . بیان گذشته شخصیت اصلی بدون آنکه مخاطب را خسته و کسل کند نیز هنر دیگر نویسنده است.

 درباره حضور گوزن ها یا درخت ها در داستان صریحا اشاره ای نمی شود اما می توان گفت 
گوزن ناخودآگاه خشمگین طاطا است و درخت وجدان اوست ، 
طاطا از تروماهای کودکی ش به اینها پناه برده است

هر گاه احساس تنهایی می کرد و نیاز به پناهگاهی برای التیام زخم هایش داشت گوزن را کنار خودش می دید ...! گوزنی که می خواست از او در برابر دیگران دفاع کند ....
و درخت  پاکی روح طاطا ست  یا وجدان ش که  هرزگاهی او را به سمت خود می خواند.
فرشاد هم شبیه طاطا ست با این تفاوت که او صدای درخت ها را بهتر شنیده تا گوزن را ...
فرشاد گوزن یا همان گذشته تلخ و خشم ش  را رها کرده 
کاری که طاطا تا آخرش نتوانست انجام دهد ....

        

1

ن/ل

ن/ل

1403/6/17

          داستانی رئال با رگه‌های فانتزی که سعی کرده، سبک‌زندگی تهران معاصر رو با ترکیب شیرینی از واقعیت و خیال ببافه، رج‌به‌رج بالا ببره و اثر  رو شکل بده.
شخصیت طاطا زنی رنج کشیده و خودخواه که حس انسان دوستی درونش حداقلی هست اما بخاطر صداقتش در بیان احساسات طول داستان حس همذات پنداری نسبی رو به مخاطب میده‌

از این جهت که ثابت میکنه همه‌چی ریشه در کودکی داره شاید بشه گفت روانشناسانه است اما حقیقتا در این زمینه هم چیزی برای یاد دادن‌ به مخاطب  نداره.

نثر‌روان، اطلاعات قطره چکانی و ترکیب خلاقانه حقیقت و مجاز ممکنه تا حدی سر گرم کننده باشه اما نه در ایجاد کشش داستانی  موفق عمل کرده و نه در درونمایه و محتوا

کاملا بی‌هدف، تلخ، پوچ و تاریک با  پایانی غیر قابل قبول.

مسائل متعددی در طول قصه مطرح میشه که ته هیچ کدومشون مشخص نیست
 بارداری، پرویز، سارا و فرشاد، زندگی با همسرش، کارگاه سفال و...
بیشتر از داستان میتونیم بگیم شبیه دفترچه خاطرات بود.
خاطراتِ زنی روان‌پریش و آسیب دیده در آستانه بارداری ناخواسته و خانه نشینی که با توهماتش فانتزی شده.

به نظر میاد برای کاشت نمادهایی در قصه تلاش شده بود اما قرارداد های نویسنده با خواننده در طول داستان‌ متغییر هست که این مخاطب رو حتی در تطبیق نماد هم مثل قصه گیج می‌کرد.


        

21