معرفی کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت مترجم صالحه ترابی نوا

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
56
خواندهام
1,428
خواهم خواند
252
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
دستم را انداختم دور کمرش و زور زدم.انگار شیری را بغل کرده بودم؛یک تن وزن داشت. کرنشا پنجه هایش را فرو کرده بود توی لحافی که بچگی ها،عمه بزرگه ام،ترودی،برایم یافته بود.ناامید شدم و ولش کردم. کرنشا پنجه هایش را کشید بیرون و گفت:«ببین!من نمی تونم تا وقتی کمکت نکرده،برم.دست من نیست که» «پس دست کیه؟» کرنشا با همان چشم های تیله ای و سبزش به من خیره شد؛پنجه هایش را گذاشت روی شانه ام.بوی کف صابون و نعناع می دادو گفت:«تو جگسون...دست توئه»
بریدۀ کتابهای مرتبط به پاستیل های بنفش
نمایش همهپستهای مرتبط به پاستیل های بنفش
یادداشتها