معرفی کتاب فن گرل اثر رینبو راول مترجم نوشین حیدری

فن گرل

فن گرل

رینبو راول و 1 نفر دیگر
3.5
24 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

44

خواهم خواند

16

شابک
9786008537250
تعداد صفحات
464
تاریخ انتشار
1397/6/19

توضیحات

        کتاب فن گرل، رمانی نوشته ی رینبو راول است که اولین بار در سال 2013 وارد بازار نشر شد. کت، طرفدار سایمون اسنو است. خب البته باید گفت کل دنیا طرفدار سایمون اسنو است اما طرفداری از این نویسنده، تمام زندگی کت به حساب می آید. او و خواهر دوقلویش، رِن، از زمان کودکی در دنیای پرتخیل کتاب های سایمون اسنو زندگی می کرده اند و همین کتاب ها بودند که به این دو دختر کمک کردند تا با غم رفتن مادرشان بهتر بتوانند کنار بیایند. رِن با گذشت زمان و با بزرگتر شدن، از این دنیای طرفداری فاصله می گیرد اما کت نمی تواند و البته نمی خواهد این جهان جذاب را فراموش کند. حالا که این دو خواهر به کالج می روند، رِن به کت گفته که نمی خواهد با او هم اتاق باشد. کت حالا خود را تنها در دنیایی کاملاً ناآشنا احساس می کند. آیا کت می تواند بدون کمک رِن از پس خود برآید؟ آیا او برای شروع زندگی مستقل خود آماده است؟ و اگر زندگی مستقل به معنی رها کردن طرفداری از سایمون اسنو باشد، آیا کت اصلاً می خواهد این کار را انجام دهد؟
      

لیست‌های مرتبط به فن گرل

یادداشت‌ها

          یه کتاب درباره طرفداری! نه دقیقا. 
سانسور بسیار زیاد داشت یه جاهایی نمیفهمیدم چی شد! ترجمه و زیرنویس ها مقبول نبود، اطلاعات بدرد بخوری نمیداد.
 کل داستان فرعی ساختگی بود انقدر نویسنده خوب این داستان و طرفداری و سایت های  فن فیکشن و جوانب کار رو عالی از آب دراورده که بارها سرچ کردم ببینم داستان سیمون اسنو واقعیه؟ 
رابطه عاشقانه در دو سوی پیوستار خیلی باز و خیلی بسته از طرف دوقلو ها خوب به تصویر کشیده شد. و محور اصلی داستان، به نظر من تبدیل پیله به پروانه ست.
« کت »دور خودش پیله تنید و تنید و تنید، کم کم اومد بیرون و یاد گرفت فن فیکشن ارزش ادبی نداره! خلق شخصیت و خلق داستانه که ارزش داره و کت داره این استعداد خلاق رو با فن فیکشن نویسی باطل میکنه، از بار مسئولیت خلق شخصیت جدید شونه خالی میکنه و زیر سایه شخصیت های از پیش موجود قایم میشه. برای اینکه میترسه از مواجه شدن با چیزهای جدید که البته بارها و بارها توی داستان اشاره کرده که کت از مواجهه با چیزای جدید خوشش نمیاد.
با یک چیزهای فرهنگی و جغرافیایی آشنا میشدیم مثل مرتع داری، غذای مکزیکی، کمپس ها ی دانشگاهی، اما بیشتر داستان حول محور دنیای درونی کت و فن فیکشن میگذشت.
        

3

Soli

Soli

1404/4/14

          من به فن‌فیکشن‌ها علاقه ندارم، مگر اینکه منبعشون رو نشناسم. این موضوع درمورد این کتاب هم صدق می‌کرد، من هرگز کتاب‌های سیمون اسنو رو نخونده بودم، پس از فن‌فیک‌هایی که کت نوشته بود، بیشتر از بخش‌هایی که از کتاب جدا شده بود خوشم اومد.
جدای از بحث کتاب اصلی، فکر می‌کنم نشر آذرباد و میلکان کلا به سانسور اعتقادی ندارن، و نمی‌دونم چه طور می‌تونن مجوز بگیرن از ارشاد. چرا، سانسور بود، اما فقط درمورد کلمه‌ها، نه مفاهیم کلی. مثلا یه مقدار طول کشید تا من بفهمم منظور از فردی که "با هم‌نوع خودش می‌گرده" چیه، اما چیزای دیگه‌ای توی کتاب بود که  من رو شوکه کردن و اصلا باورم نمی‌شد همچین کتابی تو ایران چاپ شده.
درمورد داستان کتاب، باید بگم که جالب بود،اما از اون کتابایی نبود که بخوام برم و بارها بخونمش‌، چرا، شاید یکی دو بار دیگه اما نه بیشتر. من" لوی" رو از کل کتاب بیشتر دوست داشتم. یعنی اگر این شخصیت نبود، به احتمال قوی از این کتاب زیاد هم خوشم نمی‌اومد.
اگر همذات‌پنداری‌تون با شخصیت‌های کتاب زیاده، نرید سراغ فن‌گرل، چون بعضی جاهاش اذیتتون می‌کنه. مثلا اون اتفاقی که اواخر ترم یک با نیک افتاد، باعث شد من حدود چهل دقیقه از شدت فشار عصبی‌ای که بهم وارد شده بود معده‌درد گرفتم:)
        

0

          『هو النور』
"- آیا رها کردن گاهی وقت‌ها مجاز نیست؟ آیا بهتر نیست بگیم، این موضوع واقعا آزاردهنده‌ست؛ بنابراین من می‌خوام دست از تلاش کردن بردارم؟ 
_ این کار، رسم خطرناکی رو متدوال می‌کنه.
_ برای اجتناب از درد کشیدن؟
_ برای اجتناب از زندگی."

بخوام صادق باشم کتاب خیلی عمیقی نیست و قسمت عاشقانه‌اش هم خیلی ساده‌اس و مشکلاتی هم باهاش داشتم ولی....

شخصیت‌پردازی کت بسیار زیباست.
کت دختری درونگراست که دچار اضطراب اجتماعیه و کلا فقط با خواهر دوقلوش(رن) و پدرش ارتباط نزدیکی داره که خب از وقتی که وارد دانشگاه میشن کمتر می‌تونه پدرش رو ببینه و رن هم تصمیم میگیره که زندگی مستقلی از کت داشته باشه و کت می‌مونه و دنیای بزرگی که نه تنها ازش می‌ترسه بلکه هیچ دلش نمی‌خواد باهاش ارتباط داشته باشه.

کت نمی‌تونه خودش رو راضی بکنه تا از بقیه کمک بخواد، نه بخاطر حس غرور بلکه بخاطر احساس سربار بودن و خب این کمک نخواستن‌ها و سکوت‌ها فقط به ضررش تموم میشه.

حس ناکافی بودن، ترس و بی‌اعتمادی‌ای که توی وجودِ کت هست به خوبی برای خواننده به تصویر کشیده شده تا با شخصیت اصلی همدردی کنه.

این ۲/۵ ستاره‌ی متمایل به ۳ هم فقط برای شخصیت کت...

امیدوارم در آینده بیشتر به آدم‌هایی مثل کت فرصت داده بشه که دیده بشن، درک بشن‌ و رشد کنن. شاید اینجوری دنیا کمتر براشون ترسناک باشه.
_چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۱
        

0