یادداشت Samira Words
6 روز پیش

"به نام خالقانی که با آثارشان باعث تقویت فکرمان شدند" گاهی وقتها که زندگی اون روی سیاه و تاریکش رو بهت نشون میده تموم چیزی که دلت میخواد وجود یه نفره که بهش تکیه کنی. مهم نیست که اون شخص چقدر به تو نزدیک باشه. خانواده یا دوستان؛ یه سلبریتی؛ شخصیت فیلم یا کتاب، و حتی شاید یه موسیقی ملایم. واقعی یا غیرواقعی بودنش هم اهمیتی نداره. - «کت» و «رن» دوقلوهایی که برای فرار از مشکلات به کتاب پناه آورده بودن. توی دنیای جادویی کتاب به همراه سیمون اسنو و باز و.. غرق ماجراهای شگفتانگیزی میشدن. این تنها چیزی بود که این دو تا خواهر رو به هم نزدیک میکرد. - اما زندگی جریان داره، مگه نه؟ علایق دوران کودکی همیشه قرار نیست باقی بمونن. «کت» اینطور فکر نمیکرد. اون نمیخواست هیچوقت از سیمون و باز -شخصیتهایی که اونها رو میپرستید- جدا بشه. برای همین با نوشتن فن فیکشن اونها رو کنار خودش به سمت آینده نامعلوم حرکت میداد. چون میخواست تا ابد پیششون بمونه. - توی این مسیر «کت» قراره متوجه بشه که بعضی آدما لیاقت فرصت رو دارن. افرادی هستن که تو رو همونطور که هستی میپذیرن. ممکنه زمانبر باشه اما رابطهای که در نهایت شکل بینشون میگیره قطعا ارزشش رو داره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.