معرفی کتاب آشوب روان 1 ؛ چاقوی سماجت اثر پاتریک نس مترجم اشکان کریمیان

آشوب روان 1 ؛ چاقوی سماجت

آشوب روان 1 ؛ چاقوی سماجت

پاتریک نس و 1 نفر دیگر
4.1
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

11

شابک
9786229667170
تعداد صفحات
504
تاریخ انتشار
1401/6/28

توضیحات

        پرنتیس‌آباد پُر از مرد است. از وقتی مهاجران به میکروب ولوله مبتلا شده‌اند، صدای افکار مردان شنیده می‌شود، حتی افکار حیوانات را هم می‌توان شنید. درحالی‌که یک ماه مانده تا تاد هیویت، تنها پسر پرنتیس‌آباد، مرد شود، به موجودی عجیب و ساکت برمی‌خورد: دختر! این دختر کیست؟ چرا او مثل زن‌های دیگر دنیای نو با آن میکروب کشته نشده؟ تاد وسط این گیرودار متوجه می‌شود که اهالی شهر چیزی را از او پنهان کرده‌اند؛ چیزی آن‌چنان وحشتناک که تاد را مجبور می‌کند با سگش از چنگ مردان خشمگین شهر فرار کند. این داستان ماجرای نفس‌گیر پسرکی است که در آستانه‌ی مرد شدن، باید هرچه می‌داند فراموش کند تا بفهمد واقعاً کیست...


      

لیست‌های مرتبط به آشوب روان 1 ؛ چاقوی سماجت

یادداشت‌ها

Teu

Teu

1403/4/19

          به معنای حقیقی واژه از این کتاب «لذت» بردم.
خوندنش واقعا مدت طولانی‌ای طول کشید (به دلیل وجود عاملی به نام درس) اما با اینکه خیلی کند می‌خوندمش، واقعا تجربه‌ی خوشایندی بود. صفحه به صفحه‌ی این کتاب برام با ارزشه چون زمانی که صرفش کردم برام ارزشمنده.
ایده‌ی کتاب خیلی جالب بود؛ طوری که بدون اینکه هیچ ریویو یا معرفی‌ای ازش بخونم، فقط با خوندن خلاصه‌‌ی پشت جلد، ترغیب شدم که بخونمش و  خیلی براش مشتاق بودم. چنین اتفاقی (اشتیاق زیاد برای مطالعه‌ی کتابی که آشنایی خاصی ازش ندارم) حقیقتا برای من عجیب بود.
من این کتاب رو از نشر هوپا و با ترجمه‌‌ی اشکان کریمیان خوندم اما توی گودریدز پیداش نکردم پس برای همین نسخه ریویو می‌نویسم.
برای من تمام گره‌ها و رمز و رازهای داستان سر موقع گشوده و آشکار شدند. این رو دوست داشتم که همون لحظه‌ای که نیاز داشتم موضوعی رو بفهمم -و دیگه صبر و طاقتی برام نمونده بود-، نویسنده من رو متوجه‌ی اون مسأله می‌کرد و می‌تونم بگم همین زمان‌بندی خوب باعث شد واقعا این کتاب لذتبخش باشه.
(-شاید- پاراگراف بعدی اسپویل کوچکی بر شخصیتی از کتاب هست و دیدگاهی رو از قبل برای این شخصیت در ذهنتون می‌سازه؛ اگر حساس هستید، نخونید...)
چقدر شخصیت‌ تاد رو دوست داشتم و دارم، چقدر اعصابم رو مثل بیشتر قهرمان‌ها خورد نکرد. به نظر من تاد هیویت به خودش ایمان داشت؛ حتی وقتی چاقو رو بالا می‌گرفت تا برای دفاع از خودش کسی رو بکشه، به خودش باور داشت و خودش رو می‌شناخت. می‌دونست که نمی‌تونه دست به قتلی بزنه اما هربار برای نجات خودش و دیگران، باور داشت که می‌تونه. تاد از اون شخصیت‌هایی بود که نمی‌خواست هیچوقت پشیمونی‌ای باقی بگذاره.(احتمالا به خاطر شباهت این بخش از شخصیتم با تاد هست که این‌قدر به دلم نشسته) تلاشش رو می‌کرد حتی اگه بعدش موفق نمی‌شد و پشیمونی دامانش رو می‌گرفت.
        

3

مُحیصا

مُحیصا

1403/11/2

          نمی دانم آیا تا به حال سریال مسافران( با بازی رامبد جوان، حمید معجونی، سحر دولت شاهی و...) دیده اید یا خیر؟
مسافران داستان چند آدم فضایی است که به زمین می آید تا انسان ها را بشناسند و درباره آن ها اطلاعاتی بدست آورند.
در یکی از قسمت های مسافران، فرید پس از فهمیدن اینکه آدم فضایی ها می توانند ذهن دیگران را بخوانند از آن ها می خواهد که به او توانایی خواندن افکار دیگران را بدهند و مسافران هم قبول می کنند.
اوایل زندگی برای فرید بهشت بود. او می توانست صدای افکار دیگران را بشنود و از نیت های درونی آن ها با خبر شود. دیگر گرگی نمی توانست لباس میش را بپوشد و او را گول بزند چون جناب گرگ تا به خود می آمد و می خواست لباس میش را به تن کند فرید از قصد او آگاه میشد.
اما از آن جا که هیچ بهشتی در این دنیا دوامی ندارد بهشت فرید هم پس از مدتی شروع به فروپاشی کرد. شنیدن انبوه صدای افکار دیگران نه تنها موهبت نبود، بلکه به نفرینی جهنمی تبدیل شده بود. پس از گذشت زمانی فرید با عجز و لابه از مسافران خواست تا این توانایی نفرین شده را از او بگیرند تا بتوانند با خیال راحت و آسوده به ادامه زندگیش بپردازد حتی اگر بهای خواسته اش گول خوردن از تمام گرگ های دنیا باشد.
حال شاید از خود بپرسید :« خب این فیلم چه ربطی به آشوب روان داره؟»
نکته اش هم دقیقا این جاست. آشوب روان داستان مردمانی است که برای داشتن زندگی بهتر زمین را ترک کرده و در سیاره ای که نام دنیای نو را بر آن گذاشته اند، زندگی می کنند.
چیزی که دنیای نو را خاص و منحصر به فرد می کند این است که در دنیای نو همه صدای افکار یکدیگر را می شنوند، در این سیاره حتی صدای افکار حیوانات نیز شنیده می شود.
پاتریک نِس( نویسنده ی آشوب روان) با بیانی ساده و خودمانی آرام آرام و قدم به قدم تو را همراه تاد هیویت(شخصیت اصلی داستان) با این دنیا آشنا می کند. دنیایی که دنیاپردازی خاصی ندارد😄به گونه ای که در آغاز متوجه تفاوت آن با زمین خودمان نمی شوی.
🥦هشدار: اگر دنیاپردازی های پیچیده و عناصر جادویی سنگین و «ذهن به سختی هضم کن» را می پسندید این کتاب برای شما نیست!😮‍💨
عوضش تا دلتان بخواهد ماجراجویی دارد از نوع ماجراجویی های بزن بکُشی و فرار و البته معما.😂 
شخصیت پردازی هم دلنشین و بامزه است. به خصوص شخصیت پردازی حیوانات.( آن قدر که  من فکر می کنم اگر قرار باشد حیوانات حرف بزنند و صدایی از خودشان در بیاورند شبیه همینی است که پاتریک نس در کتاب گفته.)
شخصیت، رفتار و حتی لحن تاد هیویت(شخصیت اصلی آشوب روان) با ویژگی هایی که کتاب از او توصیف کرده، همخوانی دارد.
همین ویژگی در مورد باقی شخصیت ها چه فرعی و چه غیر فرعی هم صادق است.
پایان کتاب هم خیلی «چشم درشت کن» و «وای خدا الان چی میشه» است.
با اینکه هیچ علمی درباره ترجمه ندارم اما به عنوان یه خواننده ساده، ترجمه کتاب را پسندیدم.
به نظرم آشوب روان شبیه استانبولی است که نویسنده تویش از ادویه های تاثیر گذار( ویژگی های یک کتاب خوب) یک ذره ریخته و در پایان هم غذای نسبتا خوبی در آمده.
من که از استانبولی آشوب روان خوشم آمد. امیدوارم شما هم خوشتان بیاید.
        

59