یادداشت ضحی مختارزاده 🇮🇷

        داستان جالبی دارد. وقتی چند صفحه خواندم، یادم آمد چندین سال پیش فیلمی هم از این داستان ساخته شده که از چنین ایده جذابی، یک فیلم به شدت معمولی ساخته بودند!
من نسخه ترجمه مانی فرخی انتشارات آذرباد در فیدیبو را خواندم.
تا  حدود دو سوم کتاب، مسحور این ایده ناب و جریان کتاب بودم و بی وقفه ادامه دادم، اما از یک جایی به بعد به نظرم شرح بدبختی و تقلا تاد بی نوا در بقا در این دنیای بی رحم و در نهایت بی کسی، خیلی زیادی و کش آمد و کو کم حوصله ام را سر  برد، به طوری که وقتی کتاب را تمام کردم، یک «آخیش تمام شد» بزرگ  بود برایم!
سپس با یک گفتگوی درونی با خودم به این نتیجه رسیدم که واقعا آدم این نیستم که بشینم چند جلد دیگه را هم بخوانم و به نظرم ارزش وقتم را ندارد و در نتیجه تنها گزینه معقول این بود که دست به دامان هوش مصنوعی شوم و  آخر داستان را بفهمم و راجع به سرنوشت تک تک شخصیت ها هم  اطلاع پیدا کنم و خداحافظ☺️
البته نباید بی انصافی کنم و با وجودی که جلد یک، کش پیدا کرد، اما تا لحظه آخر هیجان انگیز بود. با توجه به انتهای کتاب که از چت جی بی تی فهمیدم،  خوشحالم که جلدهای بعد را نخواندم.
      
187

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.