پیکر فرهاد
در حال خواندن
6
خواندهام
58
خواهم خواند
34
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
پیکر فرهاد که برندهی جایزهی سال ۲۰۰۲ بنیاد ادبی آرنولد تسوایگ است، یک تکگویی بلند از زبان زن تابلوی نقاشی است که مؤلفههای پستمدرنیسم را دارد. هنجارشکن است و انگار در رویا نوشته شده است و در رویا باید خوانده شود. دیالوگها را یک مرد نوشته است اما چنان از عمق درد تاریخی زنان که همانا مادر نشدن است، میگوید که گویی یک بار زنانه زیسته است. این کتاب را عباس معروفی برای «صادق هدایت» نوشته است. عباس معروفی زادهی ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ تهران رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است. او در دهه شصت با چاپ رمان «سمفونی مردگان» در عرصهی ادبیات ایران به شهرت رسید. داستان پیکر فرهاد را زنی روایت میکند که در داستان «بوف کور» اثر «صادق هدایت» یک نقاشی روی قلمدان بود. در این کتاب زنی که داستان را روایت میکند؛ روی تابلوهای نقاشی و قلمدانهای مختلف میرود و هر دفعه در نقش زنان مختلفی که در طول تاریخ حضور داشتهاند، شروع به صحبت میکند. یک بار در نقش زن دورهٔ ساسانی میرود، یک بار دختری عینکی میشود، بار دیگر یک مدل، او نقش زنانی را بازی میکند که سرنوشت مشترکی داشتند، فقط در دورههای مختلف زندگی کردهاند، شخصیتهایی که مدام به دنبال خوشبختی میدوند ولی به آن نمیرسند و دور میشوند. در این داستان، اصل عدم قطعیت بهوضوح مشخص است. داستان در رؤیا و ابهام و با گذر به شخصیتهای تاریخی حرفهای زیرین خود را میزند. سرنوشت زن در «پیکر فرهاد» به قدمت تاریخ و تمام ستمهایی که بر او رفته است تعریف میشود. زن در این داستان عاصی و معترض است، عصیان میکند و البته بسیار ماهرانه بزرگترین رنج زن را در جامعهای سنتی به تصویر میکشد.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پیکر فرهاد
یادداشتها