معرفی کتاب حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم اثر محمدحسن شهسواری

حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم

حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم

محمدحسن شهسواری و 1 نفر دیگر
4.3
41 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

47

خوانده‌ام

79

خواهم خواند

117

شابک
9786002296856
تعداد صفحات
720
تاریخ انتشار
1399/4/30

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
حرکت درمه گرچه کتابی که در دست دارید به طور مشخص بر داستان نویسی (داستان کوتاه، داستان بلند و رمان) متمرکز است اما آگاهانه به گونه ای تنظیم شده است که بخش اعظم آن برای فیلم نامه نویسان در دوحوزه ی طراحی شخصیت و پلات، . نیز برای نمایش نامه نویسان در امر خطیر شخصیت پردازی ، کاملا قابل استفاده باشد.

      

لیست‌های مرتبط به حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم

نمایش همه

یادداشت‌ها

          گفتم خیلی هم #حرکت_در_مه رو قبول ندارم. گفت دروغ نگو. هزاربار عکسش رو تو صفحه‌ات دیدم. گفتم اون طبقه‌ی کتابخونه‌ام زاویه‌ی خوبی برای عکس انداختن داره.
البته وقتی این کتاب چاپ شد داشتم پولهام رو برای خریدنش جمع می‌کردم. 😀😀😊😄
ولی یکی از دوستانم محبت کرد و کتاب رو بهم هدیه داد. بخش عمده‌ئ کتاب درباره شخصیت‌پردازیه. اون هم بر اساس کهن‌الگو‌ها...
نویسنده هم‌زمان با مباحث یه طرح رمان هم ارائه می‌ده. از صفر تا صد رمان. 
همون وقتی که داشتم کتاب رو می‌خوندم به نظرم داستان، داستان جذابی نبود. 
یه ایده‌ی ابتدایی و تکراری.
اما کهن‌الگوها جذاب بودن.
و چقدر برای خودم بد می‌دونستم که همه‌ی کهن‌الگوها رو از حفظ نیستم. بعدش حتی رفتم یه کتاب کهن‌الگوی دیگه هم خریدم.
اما چه اون موقع چه بعد از اون باز هم نمی‌تونستم برای شخصیت‌های داستانیم از کهن‌الگوها استفاده کنم.
چون هرچی اطراف خودم رو نگاه می‌کردم هیچ آدمی رو نمی‌دیدم که دقیقا مطابق با یه کهن‌الگو باشه. حتی حداقل هفتاد درصد.
همه آدم‌ها از  خصوصیات همه اونها بهره بردن. یکی درونگراییش شبیه یکیه ولی عصیانگریش شبیه یکی دیگه. 
به نظر من کهن‌الگوها فقط به درد اقتباس و ایده‌های داستانی می‌خورن. نه اینکه شخصیت‌های داستانی‌مون رو بر اساس اونها شکل بدیم.
من برای شخصیت‌پردازی به آدم‌های اطرافم نگاه می‌کنم و هیج‌وقت از کهن‌الگوها بهره نبردم.
این نکته رو می‌تونید بعدها در نقد‌ها علیه من استفاده کنید.
        

15

          درباره حرکت در مه حرف زیاد زده شده است. برخی تند رفته‌اند و کتاب را متهم به ساده‌سازی کرده‌اند و برخی هم کتاب را تا اوج قله آموزش نویسندگی برده‌اند. به نظرم این کتاب ناشی از نگاه صفر و یکی ما به مقوله آموزش داستان‌نویسی است. قبل از اینکه دنبال پاسخ قطعی باشیم باید چند نکته را بدانیم.
۱. حرکت در مه، جدیدترین و به‌روزترین کتاب آموزش داستان‌نویسی به فارسی است و از این جهت تحولات داستانی را در نظر گرفته است.
۲. کتاب علاوه بر روش‌های کارآمد روز، به متون کهن هم ارجاع داده است و سعی کرده رابطه نویسنده امروزی را با گذشته‌اش قطع نکند و اتصالش را برقرار کند.
۳. کتاب هم تالیف است هم جمع‌آوری.‌ بسیاری از نکاتی که در کتاب آمده را می‌توان در کتاب بزرگان این حوزه دید. کسانی مثل جوزف کمپل، جان تروبی، سید فیلد و دیگران.
۴. مخاطب این کتاب استخوان‌خُردکرده‌های داستان‌نویسی نیستند. کسانی هستند که می‌خواهند الفبای نویسندگی را به صورت جدی و اساسی و یاد بگیرند.
۵. مشکل اصلی کتاب این است که مسئله دین و دین‌داری را و جایگاه تمدنی‌اش در داستان ایرانی را حل نکرده است. بالاخره باید له یا علیه‌اش موضع گرفت اما نویسنده از آن به راحتی گذشته است.
۶. درباره کهن‌الگوها، نویسنده هيچ‌گاه ادعا نکرده است فقط باید به سراغ اصلی‌ترین کهن‌الگو برود بلکه باید نسبت به میان آنها را سنجید و متناسب با آن سنجید.
۷. حرکت در مه کتاب خوبی است ولی اولین قدم است. قرار نیست همه مشکلات نویسندگی را حل کند.
        

29

          ✍🏼 دو ماه و یک هفته‌ای خواندنِ این کتاب، تمرینِ صبر است و کیف تدریجی است و زجرِ مزمن!

شروع بسیار انگیزه‌بخش و محرکی داشت. راست هم بود که در حین خواندن کتاب می‌توانستی حرکت کنی در اوضاع مه‌آلود نوشتن، ولی آخر کتاب نوشتم؛
«همه چیز را می‌گوید و تو را با همه‌چیز تنها می‌گذارد». تا نوشتن طرحِ رمان (فقط رمان شخصیت محور) دستت را می‌گیرد، بعد می‌گوید: «به سلامت، برو بنویس.»
خب ما اگر اهل نوشتن بودیم که حرکت در مه نمی‌خواندیم برادرِ من. :))
بیا بگو چطور فصل‌بندی کنیم، صحنه‌پردازی کنیم.

یک نقد جدی هم داشتم به انتخاب عنوان برای برخی مفاهیم، مثلِ «چگونش»، «پیش‌گویی کام‌بخش» و... . در مواجهۀ اولیه می‌گفتم: «یا ابالفضل! این چه مبحث پیچیده‌ایه؟!» بعد که می‌خواندم، می‌فهمیدم یک مفهوم ساده بود که قبلاً هم راجع‌بهش اطلاعاتی داشتم، ولی برگردانِ نام علمیش شده این‌ها. برعکسِ مثال‌ها که خیلی ملموس و خوب و روان و جابنداز بودند.

نقطۀ قوت کتاب، شخصیت‌پردازی است. مفصل بهش پرداخته است؛ سنتی و صنعتی. من که کهن‌الگوها را بلد نبودم و خیلی آموختم.


اما امروز صبحِ دل‌انگیزی است که دیگر مجبور نیستی در آن مثل یک نویسنده فکر کنی. چون هزار و خورده‌ای کلمه از کتابت را نوشته‌ای و حالا داری مروری بر کتاب حرکت در مه می‌نویسی.

صبح به خیر آقای شهسواری و فعلاً خدانگهدار. ✋🏼
(با خوشحالیِ مرموز)


ممنون از جمع پایه‌ای که همراهی کردند در خواندنش. با شما خیلی کیف داد. 🌱


#پنجاه‌وچهار_از_صد بود.

#کتابخانۀ_اتاق_کناری 
@anbarivaotaghekenari
        

19

          محمدحسن شهسواری در کتاب حرکت در مه، همراه با خواننده شروع به نوشتن یک رمان می‌کند. در واقع هر کاری که برای نوشتن یک رمان است را، جز نوشتن کامل آن،  روی یک سوژه با قابلیت رمان شدن، پیاده می‌کند. همین مثال منسجم است که این کتاب را میان کتب آموزشی متمایز می‌کند: احساس می‌کنید در یک کلاس مکتوب هستید. 
از دلایل دیگر علاقه‌ی من به این کتاب، تمرکز شهسواری بر شخصیت، یکی از ابعاد مهم داستان، است. تقریبا نیم بیشتر کتاب حول محور چگونکی پرداخت شخصیت، روابط افراد و ... بر اساس اصول روان‌شناسی است. نویسنده اگرچه کتب متعددی را برای درک بیشتر این موضوعات ارائه کرده اما در بخش ضمیمه‌ها، به حد کافی اطلاعات خلاصه‌ای شده‌ای از منابع مذکور داده که بتوان بدون خوانش آن منابع کتاب را درک و حتی شروع به نوشتن کرد، هرچند شهسواری تاکید بسیار بر خوانش آن منابع دارد. 
شاید خوانش کتاب، برای کسی که اصول مقدماتی داستان را بلد نیست کمی سخت باشد: با توجه به سابقه‌ی اطلاعاتی‌ام در حوزه داستان‌نویسی نمی‌توانم این را با اطمینان بگویم. اما با اطمینان می‌گویم که کتاب، بسیار شیرین و خوش‌خوان است، به ویژه بخش‌هایی که در مورد چگونگی ساخت شخصیت است، اطلاعاتی ارائه می‌کند که برای خواننده‌ی غیر نویسنده هم جذاب است و می‌تواند در خودشناسی و ارتباطات به او کمک کند. همین برای من، کتاب را به چیزی فراتر از یک کتاب آموزش رمان‌نویسی تبدیل کرد. کتابی که حتی ممکن است برای بررسی انسان‌ها از دیدگاه چند نظریه روان‌شناسی به آن مراجعه کنم.
این کتاب را به همه کسانی که سودای رمان نوشتن دارند و بی‌تجربه یا کم‌تجربه هستند، توصیه می‌کنم. هرچند به نظرم خوانش آن برای افراد باتجربه هم خالی از لطف نخواهد بود.
این کتاب توسط نشر چشمه چاپ شده است.
        

43

خیلی فرق ا
          خیلی فرق است بین مطالعه گذرا با مطالعه با شناخت اصول و تکنیک یک اثر
کتابخوانان غالبا نوع اول را انتخاب کرده‌اند در نتیجه هنگام معرفی کتاب حتی مشاهده می‌کنیم که شرحی از ماجرا می‌دهند و در نتیجه بسیاری از معرفی ها به نوعی اسپویل( افشای داستان) را به همراه دارد. نهایت اینکه سعی می‌شود تا آمپول رخ ندهد.
اما به نظر می‌رسد اگر بنا باشد تا اثری را که می‌خوانیم اثری عمیق بگذارد و فهم ما نیز به دنبال آن تاثیر عمیق از یک عمق مناسب برخوردار باشد لازم است تا با اصول نویسندگی اقلا در مرحله ابتدایی آشنایی داشته باشیم.
و غالبا آثار نظری نوعی خستگی را به همراه دارند چرا که علمی بودنشان باعث می‌شود از لذت کافی برخوردار نشویم.
"حرکت در مه" با مهارتی مثال زدنی موفق به این مهم شده است. جناب شهسواری با اشرافی خوب و مناسب نسبت به آثار داستانی ابعاد مختلفی از تکنیک نویسندگی را در این‌کتاب به رشته تحریر در آورده است.
و علی رغم نظری بودن کتاب اما چون تطبیقاتی بسیار برای تکنیک های مختلف از آثار آورده شما خسته نمی‌شود. در عوض در نهایت مطالعه کتاب شما نگاهی دقیق‌تر و نقادانه‌تر به آثار داستانی و حتی شاهکارهای جهانی خواهید داشت.
گرچه مخاطب خاص کتاب نویسندگان عرصه داستان‌و رمان است ، اما کتابخوانان باید این اثر را مطالعه کنند.


        

8