یادداشت مسعود آذرباد
1401/8/12
درباره حرکت در مه حرف زیاد زده شده است. برخی تند رفتهاند و کتاب را متهم به سادهسازی کردهاند و برخی هم کتاب را تا اوج قله آموزش نویسندگی بردهاند. به نظرم این کتاب ناشی از نگاه صفر و یکی ما به مقوله آموزش داستاننویسی است. قبل از اینکه دنبال پاسخ قطعی باشیم باید چند نکته را بدانیم. ۱. حرکت در مه، جدیدترین و بهروزترین کتاب آموزش داستاننویسی به فارسی است و از این جهت تحولات داستانی را در نظر گرفته است. ۲. کتاب علاوه بر روشهای کارآمد روز، به متون کهن هم ارجاع داده است و سعی کرده رابطه نویسنده امروزی را با گذشتهاش قطع نکند و اتصالش را برقرار کند. ۳. کتاب هم تالیف است هم جمعآوری. بسیاری از نکاتی که در کتاب آمده را میتوان در کتاب بزرگان این حوزه دید. کسانی مثل جوزف کمپل، جان تروبی، سید فیلد و دیگران. ۴. مخاطب این کتاب استخوانخُردکردههای داستاننویسی نیستند. کسانی هستند که میخواهند الفبای نویسندگی را به صورت جدی و اساسی و یاد بگیرند. ۵. مشکل اصلی کتاب این است که مسئله دین و دینداری را و جایگاه تمدنیاش در داستان ایرانی را حل نکرده است. بالاخره باید له یا علیهاش موضع گرفت اما نویسنده از آن به راحتی گذشته است. ۶. درباره کهنالگوها، نویسنده هيچگاه ادعا نکرده است فقط باید به سراغ اصلیترین کهنالگو برود بلکه باید نسبت به میان آنها را سنجید و متناسب با آن سنجید. ۷. حرکت در مه کتاب خوبی است ولی اولین قدم است. قرار نیست همه مشکلات نویسندگی را حل کند.
(0/1000)
مسعود آذرباد
1401/8/14
0