معرفی کتاب غریبه ها و پسرک بومی اثر احمد محمود

غریبه ها و پسرک بومی

غریبه ها و پسرک بومی

3.4
18 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

16

ناشر
معین
شابک
9645643619
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/9/19

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        این کتاب شامل دو بخش است .بخش غریبه ها و بخش پسرک بومی" .غریبه ها "سه داستان را در برگرفته و پسرک بومی، هفت داستان را شامل می شود .در راه  دومین داستان پسرک بومی است" .احمد محمود"، در این داستان دولت آباد را  به تصویر می کشد و فقر و بیماری شخصیت اصلی داستان، "مستان "را" .مستان " می خواهد خودش را به دکتر برساند تا اندکی دل دردش کاستی گیرد .مرد موتور  سوار، او را بر ترک موتور نشانده، دائما با او گفت و گو می کند .مستان از  خودش می گوید :از گذشته، از زنش و از دل دردش .موتور می ایستد .مستان می رود  تا رفع حاجت کند .چندک می زند .سایه اش با سایه درخت قاطی شده بود که آهی  می کشد ;جستی می زند و بر زمین می افتد...مار مستان را زده بود .خون از  لثه هایش می جوشید و روی لب شکری اش دلمه می شد و کف، همراه خرخر از حلقومش  بیرون می زد ....
      

یادداشت‌ها

        سراسر تصویر بود،  زنده بود،  صحنه هارا حس می کردی،  انگار همانجا بودی و می دیدی
قلم فوق العاده و پرکششی داشت
نگو نشان بده اش عااالی بود
داستان ها نمادین و متنوع  بود، ولی  شاید محورکلی داشت، انگار  از رنج طبقه کارگر می گفت،  در روزگاری که توی این کشور نفت را اسان می بردند.  نفت به هموطنان خودش  رنج و فقر و زحمت کارگری بدون مزد می داد و به بیگانگانش آسایش و ثروت.  غریبه ها روزی توی این کشور، راه نفس پسرک بومی را  گرفته بودند. 

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

Homa Abbasi

Homa Abbasi

1403/12/29

          حیدو هدایتی وسط جاده می‌خواند و چند دقیقه قبل احمد محمود دست تو را گرفته با خودش برده کنار دریای جنوب و تو را رها کرده همانجا و بوی نفت رسوخ کرده در بینی ات و تو هم مثل احمد محمود به جای نقطه ی بین جمله‌ها یک "و" می‌گذاری و جمله بعد و جمله بعد و جمله بعد…
سفر با یکی سفره در پیچ و تابی … با همان لهجه جنوبی که تو را دوباره پرت می‌کند کنار ساحل. پیرزن نشسته پشت تابه عجیب غریبش و از تمام پوششش یک چادر پیداست و چادر را به رسم خودشان بسته دور سرش. تو دستت را می بری سمتش نان مهیاوه را که اسمش را تازه یادگرفته ای از او می گیری …
 احمد محمود تو را با شهرو در خلیج فارس غرق می کند و تو دست شهرو را که میگیری، دستت آتش می‌گیرد… دستت می سوزد و او معلوم نیست در عشق بتی می سوزد یا در آتش … کارت آسش را نگه داشته برای انتهای بازی … احمد محمود را می گویم … 
 حیدو را آن لحظه کجای دلم بگذارم که می خواند به دریا بیفتم… دریا، چه اسم قشنگی … به دریا بیفتم به بندر بیفتم … 
اصلا انگار بهمن را نوشته‌اند که یکی دو روزی هم شده به نوای جنوبی و هوای شرجی جنوب بگذرد … حال می‌خواهد روی خاک سرخ هرمز باشی با آهنگ های چاووشی و… یا وسط تهران با احمد محمود و آهنگ‌های حیدو …

پ.ن: شهرو شخصیت اصلی داستان کوتاه پسرک بومی نوشته احمد محمود است. 
پ.ن۲: حتی اگر حوصله خواندن کل کتاب "غریبه‌ها و پسرک بومی" احمد محمود و رمان های بلندش را ندارید داستان پسرک بومی اش را بخوانید.

        

0

          مجموعهٔ ۱۰ داستان از آقای محمودِ عزیز.
قلم احمد محمود پر از تصویر است ایماژ. سرشار از قاب‌های تصویری ناب و غیرتکراری و درجه‌یک. اما تصویری بودنِ داستان، وقتی سهم خودش را درست ایفا می‌کند که داستان در گام اول دو چیز داشته باشد:
۱. شخصیت‌های درست
۲. ماجرا
غیر از داستان پسرک بومی، در نه داستان دیگر ما با شخصیت‌های ابتر و ناقص روبرو هستیم. شخصیت‌هایی که لازم بود فقط چند قُلِ دیگر بخورند تا جا بیفتند، شخصیت‌هایی که باید در زمستان هرس می‌شدند تا بهار به شکوفه بنشینند، شخصیت‌هایی که رها شده‌اند و چه حیف.
ماجراهای هر ده داستان هم در حد یک خرده‌داستان هستند.... در مجموع، این ده داستان بیشتر شبیه پیش‌نویس یک رمان هستند تا یک مجموعه‌داستان قابل قبول.
بعد! داستان‌ها در بوم و جغرافیای جنوب کشور روایت می‌شوند. ولی چرا هیچ خبری از لهجه نیست؟! مگر می‌شود؟...
ضمن ادای احترام به آقای احمد محمود عزیز و دوست‌دارانِ پرشمارشان، من توقعم بسیار بسیار بیشتر بود.
و البته که درست‌ترین بخشِ این کتاب، اسامیِ داستان‌ها بود. محشر. عالی و تکان‌دهنده. یک میکروکلاسِ نام‌گذاری داستان کوتاه.
        

22