معرفی کتاب هابیت اثر جی. آر. آر. تالکین مترجم شاهده سعیدی

هابیت

هابیت

4.3
180 نفر |
51 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

29

خوانده‌ام

297

خواهم خواند

155

شابک
9789643620653
تعداد صفحات
376
تاریخ انتشار
1382/1/31

توضیحات

        کتاب، پیش درآمدی است بر داستان "ارباب حلقه ها ."ماجرای داستان با ورود "گندالف "پیر ـ جادوگری که هر از چندگاه دیده می شود ـ به شهر  هابیت ها آغاز می شود .گندالف با "بیلبو بگینز"، شخصیت اصلی داستان  مواجه می گردد .این آشنایی به کلی زندگی بیلبو و افراد بسیاری را  تغییر می دهد ;زیرا ناخواسته به ماجراهایی کشیده می شوند و" ....هابیت ها " مردمان کوچولویی هستند که نصف انسان های معمولی قد دارند .آنان لباس هایی  به رنگ روشن می پوشند ;اما کفش به پا نمی کنند ;زیرا کف پاهایشان به طور  طبیعی پوستی چون چرم دارد .آنها به غذا خوردن و استراحت بسیار علاقه مند  بوده از ماجراجویی بیزارند ....
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

پست‌های مرتبط به هابیت

یادداشت‌ها

          "هابیت" شرح ماجراجویی های هابیت جوانی است به نام بیلبو بگینز که با گندالف و دورف ها راهی تنها کوه می شود و در راه، حلقه قدرت سائورون را به دست می آورد و از این جهت مقدمه ارباب حلقه ها محسوب می شود. هابیت عموماً به عنوان داستان کودکان شناخته می شود و واقعا لحن و کلماتش تفاوت چشم گیری با ارباب حلقه ها و سیلماریلیون دارد. همین مسئله هم باعث شده بود که در دوازده، سیزده سالگی هابیت را بیشتر از ارباب حلقه ها دوست داشته باشم (الان البته نظرم تغییر کرده و سیلماریلیون را بیشتر از تمامی کتاب های تالکین دوست دارم). 
مشهور است تالکین، که استاد دانشگاه بوده، روزی موقع تصحیح اوراق دانشجویان، بالای یکی از برگه های سفید می نویسد: داخل سوراخی توی زمین یک هابیت زندگی می کرد. و بعد همین یک خط را تبدیل می کند به یک کتاب. البته تالکین دو سه سال روی نوشتن هابیت کار کرده و از زمانی هم که درفت اولیه را برای دوستش سی. اس. لوییس فرستاده، تا زمان چاپ هابیت، سه چهار سال فاصله هست، یعنی تبدیل یک خط به یک کتاب چندان هم کار ساده ای نیست. به علاوه تالکین موقع نوشتن هابیت قصدی برای نگارش ارباب حلقه ها نداشته و وقتی چنین تصمیمی می گیرد، تغییرات کوچکی در چاپ های بعدی هابیت می دهد. 

پ.ن.: اینکه تالکین می تواند از دل ایده اش برای سیلماریلیون هم دنیا بیرون بکشد، هم زبان، هم اسطوره، هم افسانه، هم تاریخ و هم کتاب کودک، به شدت تحسین برانگیز است و من دقیقاً برای همین دوستش دارم.
        

11

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/1/13

ویدئو در بهخوان
          🧙‍♂️ نتیجه تمام آنچه در ادامه خواهم گفت، این است: تالکین را بخوانید، نه با چشم سر بلکه با دل و جان. خواندش اما و اگر ندارد.
تالکین نیازی به اضافه‌گویی و تعریفات من ندارد. خودش آنقدر بزرگ است که فقط نامش برای خرید یک کامیون کتاب کافی است. اما اجازه بدهید چند خط در مورد این کتاب بنوسیم.
🧙‍♂️ ابتدا باید بدانید که تالکین در زمان حیات خود، یک جهان فانتزی کامل خلق کرد. جهانی که روز اول خلقت، انواع نژاد و خطوط و زبان، سرزمین های متعدد و افتان و خیزان دارد. جهانی با تاریخچه کامل و دقیق. بعدا یک پست مفصل خواهم نوشت. ان‌شاالله.
🧙‍♂️ داستان هابیت، یکی از ماجراهای مهم این جهان است. سال‌هاست که از فروپاشی حکومت باشکوه دورف‌ها در اره‌بور می‌گذرد. اتفاقات شومی آرام آرام در حال وقوع است که به چشم هر کسی نمی‌آید. سیاهی‌هایی که قبلا شکست خورده بودند، در حال بازگشت هستند. در این میان، شاهزاده دورف‌ها، ثورین سپر بلوطی، قصد بازپس‌گیری سرزمین خود را می‌کند. گروهی از دورف‌ها آماده می‌شوند تا خانه و ثروت خود را با کمک جادوگر معروفی به نام گَندالف پس بگیرند. اما این گروه یک نیرو کم دارد. یک عیار.
اینجاست که هابیت جوان ما وارد داستان می‌شود. (هرچند که خودش هم اوائل داستان از این اتفاق خبر ندارد) هابیتی که دلبسته زندگی آسوده خود است. نه از آنچه در جهان می‌گذرد خبر دارد، نه می‌داند عیاری چیست. این داستان، ماجرای هابیتی به نام بیلبو بَگینز است که یک قهرمان شد. این کتاب را باید قبل از سه‌گانه ارباب‌حلقه‌ها بخوانید. بهترین حالت این است که این کتاب را پیش از هر کتابی دیگری که تالکین درمورد این جهان نوشته بخوانید.

⚠️️بخش بعدی یادداشت یک کوچولو اسپویل دارد و مخصوص عاشقان سینما و فیلم‌های این اثر است.
🧙‍♂️یکی از تفاوت های بزرگ کتاب و سه‌گانه سینمایی هابیت، نوع پرداخت به شخصیت ثورین است. ثورین در کتاب آنقدری مرکز توجه نیست که در فیلم نورافکن رویش روشن شده. اما همانقدر هم که ازش صحبت شده، رهبری با کفایت و کمالات نشان داده می‌شود. برعکس فیلم، ثورین مشکل کنترل خشم ندارد. صبور و دقیق است. در لحظه حمله ارتش آزوگ، از همان ابتدا گروهش را به میدان نبرد می‌برد و مانند فیلم، درگیری‌های دراماتیک ندارد.
هرچند تو فیلم‌ها هم دوست داشتنی است و صحنه مرگش، از دراماتیک‌ترین سکانس‌های سینما است؛ اما کتاب بازنمایی بسیار بسیار مثبت و سفیدتری از او دارد.
🧙‍♂️ برعکس، کاراکتر بیلبو تقریبا عالی درآمده. هرچند کمی روی شجاعت و سرعت تغییر و تحولاتش غلو سینمایی شده.
تفاوت‌های دیگری هم وجود دارد اما در کل اقتباس‌های سینمایی هابیت و ارباب حلقه ها جزو بهترین فیلمهای سینمایی جهان است.🤌
🧙‍♂️ این ترجمه (رضا علیزاده از نشر روزنه) جزو بهترین ترجمه‌های فارسی تاریخ است. روان، زیبا و دقیق.
این کتاب را در نوجوانی خواندم و اخیرا کتاب زبان اصلی، چاپ خود انتشارات تالکین، را بازخوانی کردم.
🧙‍♂️ این متن را اینجا تمام می‌کنم. یک یادداشت هم برای نسخه زبان اصلی نوشته‌ام که کمی با این یادداشت متفاوت خواهد بود. (از بخش یادداشت‌های صفحه می‌تونید پیداش کنید) آن را هم بخوانید بدک نیست ؛)
        

8

24

          داستان این کتاب واقعا از یک سوراخ هابیتی شروع نشد  با جمله ی اول توی برگه ی امتحانی یکی از شاگرد های تالکین که استاد اکسفورد بود شروع شد ... در داخل سوراخی در زمین هابیتی زندگی میکند
...

هابیت داستان رفتن به آنجا و بازگشت دوباره است اما این صرفا خلاصه ماجراست ... در این کتاب بیلبو بگینز از تونل غیر محقر و مجللش به ماجراجویی برای پس گرفتن گنج ها از اژدهایی میره و ماجرایی رو آغاز میکنه که فکرشرو هم نمیکرده .
......

از نظر من این کتاب برای همه نیست و حتی برای کسانی که دنبال خوندن ارباب حلقه ها هستند واجبش نمیدونم اما اگه دنبال یک کتاب خیلی ریلکس و دوست داشتنی هستید که برای گرم کردن قلبتون بخونید این کتابیه که برای شماست از اون سمت هم باید در نظر گرفته بشه که این کتاب کودکه و روند تندی نداره و از اون سمت میتونید بدون خوندنش سراغ ارباب حلقه ها برید اما دلایل دیگه ای هم برای خوندنش وجود داره ... شما رو با سرزمین میانه بیشتر اشنا میکنه و انتقال تون به ارباب حلقه ها رو اسون تر میکنه و باعث میشه بیشتر تاثیر تاریکی در ارباب حلقه ها رو حس کنید.سرجمع بدون شک هابیت کتاب ارزشمندیه و ما توی همخوانی از خوندنش بسیار لذت بردیم اما این غیر قابل انکاره که به دلیل کتاب کودک بودنش بعضی از گره ها خیلی سریع و اسون حل شدند . به طور خلاصه اذیت کننده ترین چیزی که از نظر من داخل هابیت دیده میشه اینه که مدام به ما حسی داده میشه که وعده ی مبارزه و اتفاق خیلی خاصی میده اما در نهایت ما گرسنه میمونیم و مجبوریم خودمون رو با خوردن فینگر فود قانع کنیم.



https://taaghche.com/book/89301
        

0