معرفی کتاب کتاب فروشی کوچک بروکن ویل اثر کاتارینا بیوالد مترجم محدثه مظاهری

کتاب فروشی کوچک بروکن ویل

کتاب فروشی کوچک بروکن ویل

کاتارینا بیوالد و 1 نفر دیگر
3.3
73 نفر |
28 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

116

خواهم خواند

65

ناشر
شانی
شابک
9786003727182
تعداد صفحات
580
تاریخ انتشار
_

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        «کتاب فروشی کوچک بروکن ویل»، کتابی ست درباره کتاب ها. همه جور کتابی؛ از زنان کوچک و هری پاتر گرفته تا  جودی پیکولت و جین آستین، از استیگ لارسن و  جویس کارول اوتس گرفته تا  مارسل پروست. کتابی ست درباره لذت و شعف کتاب خواندن، درباره آموختن از کتاب ها و گریختن به آنها، و حتی شاید پنهان شدن پشت آنها. درباره این سؤال که کتاب ها بهترند یا زندگی واقعی. این کتاب داستانی ست درباره دختری سوئدی به نام سارا و دوست مکاتبه ای آمریکایی اش، اِیمی. و یک کتاب فروشی کوچک و متفاوت که صاحبش بر این عقیده است که برای همه آدم های روی زمین حداقل یک کتاب مخصوص به خودشان وجود دارد. کتاب فروشی کوچک بروکن ویل کتابی ست با حال و هوای کتاب هایی چون: خیابان چرینگ کراس شماره 84، انجمن ادبی گُرنزی و پای پوست سیب زمینی و رمان شکلات؛ همراه با نوآوری ها و زیبایی هایی منحصر به خودش.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به کتاب فروشی کوچک بروکن ویل

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به کتاب فروشی کوچک بروکن ویل

یادداشت‌ها

        بعضی ها کتاب میخونن برای سرگرمی بعضی ها برای پرکردن وقت و وقتگذرانی بعضی ها برای بالا بردن اطلاعات بعضی ها برای کسب یک مهارت و حرفه بعضی ها برای بالا رفتن سطح تحصیلات بعضی ها بر حسب عادت زیاد کتاب میخونن و بعضی برای فرار از تنهایی و پنهان کردن ترس هاشون ، شما چطور ؟ اصلا کتاب میخونید ؟
📚📚📚📚📚📚📚📚
این کتاب راجع به یک دختر سوئدی ست به نام سارا که از نوجوانی تا حال هزاران کتاب خونده و برای فرار از ترس هاش و پر کردن تنهایی پشت کتاب ها قایم میشه ، چندین سال در یک فروشگاه کتاب کار کرده و دوستی و رابطه ای به جز با همکارهاش نداره و با خانواده اش هم ارتباط نزدیکی نداره تا اینکه در یک سایت نقد و خرید کتاب با یک خانم مسن آمریکایی آشنا میشه _اِیمی_و شروع میکنن به نامه نگاری و ارسال کتاب برای همدیگه ، بعد از مدتی که فروشگاه تعطیل و بیکار میشه تصمیم میگیره به روستای کوچیک محل زندگی ایمی بره تا هم ایشون رو ببینه و هم خودش رو بهتر بشناسه چون تا حالا جرئت سفر کردن و به خصوص به تنهایی رو نداشته ، ولی وقتی به اونجا میرسه ایمی مرده و با ی روستای کوچیک که فقط دو تا خیابونه و ساکنین کمی داره روبرو میشه 
ولی ساکنین و اقوام ایمی ازش استقبال میکنن و اجازه میدن در خونه ی ایمی بمونه.
سارا با کتابهای ایمی و در مغازه ی ایمی یک کتاب فروشی کوچک و دلنشین باز میکنه با امتیاز شورای شهر و کم کم عاشق شهر و ساکنین و البته برادرزاده ی ایمی _تام_میشه و دوست داره آرامشی که پیدا کرده رو برای همیشه داشته باشه علیرغم اینکه شهر کوچیکه و بدون آینده،  ساکنین نیز با وجود سارا و کتاب فروشی در شهر شون احساس آرامش دوباره ای رو تجربه میکنن و سعی در گرفتن اقامت برای سارا دارن ، و تام رو برای ازدواج با ایمی انتخاب میکنن ولی تام و سارا قبول نمیکنن چون هر کدوم فکر میکنن که عشقی وجود نداره در حالیکه هر دو عاشق هم هستن ولی به خاطر دلایل شخصی به همدیگه نمیگن ولی در آخر پس کلی ماجرا به عشق شون اعتراف و با هم ازدواج میکنن و در همون شهر به خوشی زندگی میکنن .

شاید پایان های خوش رو همه دوست داشته باشن ،ولی گاهی پایان های کلیشه ای جالب نیستن و گاهی کلی سوال توی ذهن ایجاد میشه مثلا وقتی که سارا به پدر مادرش گفت دیگه برنمیگرده چه واکنشی داشتند ،خوب بعد از ازدواج روابط بین سارا و اهالی و تام و سارا چطور میشه 
چه اتفاقی برای شهر میفته و کتاب فروشی و خیلی سوالات دیگه

#لیلا_کرد
#نشر_کوله_پشتی

#Katarina_Bivald
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

16

          کتاب در مورد یک کتابفروش به شدت درونگرا به نام ساراست که به قصد دیدن یک دوست مکاتبه‌ای، ایمی، از سوئد راهی یک شهر کوچک در آمریکا میشه. متاسفانه ایمی قبل از رسیدن سارا فوت می‌کنه و سارا موفق به دیدنش نمی‌شه؛ اما مهربانی زیادی از مردم شهر میبینه و تصمیم می‌گیره برای جبران محبت‌ها یک کتابفروشی در شهر کوچک بروکن ویل باز کنه. 
تا اینجا همه‌چیز عالیه، اما شخصیت‌پردازی‌ها ضعیفه و ارتباطات بین شخصیت‌ها در نیومده. مثلا سارا خیلی یکهو و بی دلیل عاشق یک‌ نفر میشه، کلا نه عشق در نگاه اوله، نه کشش خاصی بینشون هست، اما سارا عاشقش میشه؛ مشخص نیست تام چشه، هر بار یک جور رفتار می‌کنه؛ تغییر ناگهانی کارولین اصلا در نیومده؛ و همینطور جاش که معلوم نیست چطور یکهو علایقش صد و هشتاد درجه تغییر می‌کنه. باقی شخصیت‌ها هم، مثلا گریس و جرج و جن، کاملا کلیشه‌ای هستن. 
در کل کتاب بسیار متوسطیه و به نظر می‌رسه صرفا به این خاطر مطرح شده که در مورد کتاب‌ها و کتابفروشیه. البته تبلیغات اینستاگرامی مترجم هم در این قضیه بی تاثیر نیست. ترجمه هم ایراد زیاد داره، اما در کل خوبه.
        

7

          دوستش داشتم
سلیقه کتابیم با نویسنده کتاب تا حدی جور بود، کتابهایی رمانتیک با شخصیت های اصلی دختران و زنان مثل زنان کوچک، غرور و تعصب، جین ایر و ... 
و اشاراتی که توی گفتگوها به این مدل کتابها میشد رو دوست داشتم. یه سری کتابهایی که اسمش اومده بود رو هم علامت زدم که بعدا برسم سراغش احتمالا.

اما اصل کتاب، داستان یک دختر سوئدیه که میره آمریکا تا با خانم میانسالی که دو سال باهم نامه نگاری درباره کتاب‌های محبوبشون داشتن، آشنا بشه.

با اینکه این کتاب معاصره، ولی شبیه کلاسیک هاست تا حدی. آروم و بدون جنجال و هیاهو وارد داستان میشه و شخصیت ها رو معرفی می‌کنه و از یه جایی به بعد گمانه زنی هایی برای علاقه های بین افراد شکل میگیره. اتفاق خارق العاده ای نمی افته ولی همین روند نرم و لطیف زندگی و وقایعش توی یه شهر کوچیک، جالبه.

مثل اکثر کتابهای معاصر، همجنس گرایی توی کتاب وجود داره هرچند تلاش شده توی ترجمه تا حدی پوشانده بشه! روابط خارج از چارچوب ازدواج هم وجود داره 
ولی یه عشق ساده و پاک هم وسط این داستان‌ها هست.

داستان خوبی داشت با طعم کتاب و کتابخوانی و کتابفروشی!
 بهش ۳.۵ از ۵ میدم.
        

7

          رویای یه کتاب فروشی! 😍
فکر نکنم کسی باشه که عاشق کتاب خوندن باشه و داشتن یه کتاب فروشی یا مثل خودم ، کار کردن توی یه کتاب فروشی ، یکی از رویاهاش نباشه 🔮😍
#کتابفروشی_کوچک_بروکن_ویل
یه داستان ساده و قشنگه از یه دختر به اسم سارا که عاشق کتابه .
وقتی کتاب رو شروع میکنین ، با پی نوشت هایی جذابی مواجه میشین که من به شخصه خیلی ازشون کیف کردم 😍
و به نظرم از نقطه قوت های کتاب هستش .
چرا؟
چون شما رو با یه لیست بلند بالا از نویسنده ها و کتابهایی آشنا میکنه که ممکنه تا به حال اسمشونم نشنیده باشین.
از اول تا وسطهای داستان رو یکم سخت خوندم و برای من خیلی طول کشید چون شخصیت داستان یکی از اون دخترای آروم کتابخونه و اتفاقات خاصی هم براش نمیفته ولی خیلی یهو از وسط داستان ، قضیه جذاب میشه و دلت میخواد یهویی کتاب رو تموم کنی ببینی چی میشه :)
کتاب ترجمه ی #لیلا_کرد دوست داشتنی هستش و برای من ترجمه خوبی داشت و خسته م نکرد .
از خوبی های دیگه ای که میتونم بهش اشاره کنم اینه که بعضی جملات کتاب در عین سادگی بیانشون ، به شدت توی فکر میبرتتون و باعث میشه به چیزای جالبی فکر کنین ...
.
اگر از یه داستان ساده و روون و دوست داشتنی خوشتون میاد و صدالبته عاشق کتاب هستین ، این کتاب به دردتون میخوره 👌🏻
.
📌 قشنگ ترین جمله کتاب از نظر من :
" همیشه براى هر کسى کتابى است و براى هر کتاب کسى "
        

0

homa

homa

1402/5/6

        ○○داستان دختری به اسم سارا که از سوئد میاد آمریکا دیدن دوست مکاتبه ایش ولی وقتی می رسه اونجا ایمی مرده! و حالا داستان از اینجا شروع می شه...●●🪻📙
☆خب درسته خیلییی ها این کتاب رو دوست داشتن، خود من هم مدتها بود که دنبالش بودم و دوست داشتمش بخونمش؛ درسته که داستان دوستداشتنی ای بود و تقریبا کتاب رو از خودم جدا نمی کردم اما یکسری ایرادات هم داشت که می گم:
 داستان برای نوجوانا خوب بود چون پیچیدگی نداشت و همه چیز رو بود...ولی خب نظر خودم: خیلی آبکی بود و درباره ی همه چیز حرف زده بود...مشکلاتی که خیلی شخصیت ها رو درگیر کرده بود اصلا مشکل به حساب نمی اومد (البته از نظر من). وقتی می خوندمش خیلی به نظرم شبیه به شکلات ژوآن هریس بود با این تفاوت که اونجا شکلات بود و اینجا کتاب. فکر می کنم اگر به جای کتاب از یه چیز دیگه استفاده می کرد مشکلی پیش نمی اومد.  و یه چیز دیگه که اذیتم می کرد این بود که احساس می کردم نویسنده سعی داره افکارش و نظرش رو توی این داستان جا بده و در قالب اندرز از زبون شخصیت ها بیان کنه... ☆
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

17

          خوندن کتاب‌هایی که در مورد کتاب‌ها و کتابفروشی‌هاست، همیشه برام لذت‌بخشه. انگار آرامشی که توی خوندن کتاب‌ها وجود داره، حتی توی داستان‌هایی در موردشون هم پیدا می‌شه.
پایان خوش داستان رو خیلی دوست داشتم. سرنوشت شخصیت‌ها، حتی جدی‌ترینشون، خیلی خوب تموم شد. عشقی که توی کتاب بود، به زیبایی به تصویر کشیده شده بود. اگه یه داستان خوندنی و آروم میخواین، بهتون این کتاب رو پیشنهاد می‌کنم.
خلاصه داستان بدون اسپویل: داستان این کتاب در مورد دختری به نام ساراست که در سوئد زندگی می‌کنه و از طریق مکاتبه، با زن مسنی به نام ایمی اشنا شده که ساکن شهر کوچکی به نام بروکن ویله. سارا به دعوت ایمی، برای گذروندن تابستون به این شهر کوچیک سفر می‌کنه اما با حقیقت تلخی روبرو میشه. ایمی فوت کرده.
سارا که دلتنگ چیزی در سوئد نیست، تصمیم می‌گیره تابستون رو در بروکن ویل سپری کنه و کم‌کم عاشق این شهر کوچیک با مردم عجیبش میشه که بهم اهمیت میدن و  همیشه هواش رو دارن.
سارا به کمک اهالی شهر، کتابفروشی کوچیکی باز می‌کنه تا کتاب‌های ایمی رو در اختیار علاقه‌مندان به مطالعه قرار بده  و به تدریج این کتابفروشی، نقل محافل و شهرهای اطراف میشه. شهر سوت‌وکور بروکن‌ویل کم‌کم شلوغ و پرسروصدا میشه و همه‌ی اینا به لطف ساراست.
آیا بعد از اتمام تابستون، سارا به سوئد برمی‌گرده؟ سارا با دلتنگی و احساس تعلقی که به بروکن‌ویل پیدا کرده باید چی‌کار کنه؟
امتیاز در گودریدز:  3.56
        

1

        سارا دختری تنها و منزوی است که دوستی به نام ایمی دارد که در شهر دیگری است و از طریق نامه با هم در ارتباط اند‌ و از دنیای اطراف خود که با کتاب ها عجین شده است مکاتبه می کنند.
در این میان سارا به دعوت ایمی تصمیم می گیرد به بروکن ویل ، شهری که ایمی در آن زندگی می کند، برود. 
زمانی که سارا به این شهر می رسد، با موضوع عجیبی رو به رو می شود. ایمی مدتی قبل فوت کرده و تازه مراسم خاکسپاری اش به پایان رسیده است.
حالا سارا باید تصمیم مهمی بگیرد، به شهر خودش بازگردد یا در بروکن ویل و در کنار مردمان عجیبش بماند و دنیایی که ایمی برایش توصیف کرده بود را از نزدیک لمس کند، اتفاقاتی عجیب را پشت سر بگذارد و از خودش‌و نقاط قوت و ضعفش شناخت بیشتری کسب کند.
کتاب فروشی کوچک بروکن ویل پیشنهاد من به شماست اگر دنیای کتاب ها و آدم های درون کتاب ها را بیشتر دوست دارید، اگر از ارتباط برقرار کردن با آدم های اطرافتان فراری هستید و اگر به قدرت متحول کردن دنیای خودتان شک دارید.📙
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7