تعمیرکار

تعمیرکار

تعمیرکار

برنارد مالامود و 2 نفر دیگر
3.4
11 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

12

ناشر
چشمه
شابک
9786220105589
تعداد صفحات
320
تاریخ انتشار
1399/9/30

توضیحات

        برنارد مالامود (1986 - 1914) یکی از غول های داستان نویسی آمریکاست در قرن بیستم. او هم نابغه ای در داستان کوتاه است، هم رمان نویسی خبره. مشهورترین رمانش، تعمیرکار، در سال 1967 برنده ی جایزه ی پولیتزر شده است، رمانی که ترجمه ی فارسی اش در دستان شماست. تعمیرکار مثل عمده ی آثار مالامود به بخشی از زندگی یهودیان می پردازد. منتها مکان داستان در اروپای ابتدای قرن بیستم و روسیه است. مرد جوان یهودی، که تعالیم مذهبی را نیز فراگرفته، برای کار به شهری بزرگ می آید. پاکدست است و بی سروزبان و طی حادثه ای متهم به ارتکاب جرمی بزرگ می شود. اتهامی که او را روانه ی زندان می کند و این تازه شروع ماجرایی است که لحظه به لحظه اش جان مخاطب را نشانه می رود. برخورد آدم ها در زمانه ی سختی، مفهوم ایمان، تنهایی و تلاش برای اثبات خود، از مؤلفه های این شاهکار ادبیات آمریکاست. همچنین در پس زمینه می توان صدای آرام انقلاب روسیه را شنید که دارد شکل می گیرد. مالامود تحولات درونی قهرمان بی چیز و ظلم زده اش را با انواع رخدادهای اجتماعی زمانه و خرده شخصیت هایش گره زده تا شمایلی از یک یهودی سرگردان بسازد که هیچ کس علاقه ای به او ندارد؛ انگار و گویا همه ی کائنات فراموشش کرده اند. مردی که در نهایت تصمیم می گیرد خود را نجات بدهد ولو به هر مشقتی...
      

لیست‌های مرتبط به تعمیرکار

یادداشت‌ها

          مالامود یهودیت را در مرکز درام‌هایش وارد می‌کند. در تعمیرکار هم قهرمان رمانش یهودی فقیر و ساده‌ای است که هدف توطئه‌ی سیاست‌های یهودستیزانه‌ی آواخر دوران روسیه‌ی تزاری می‌شود. قهرمان مالامود با وجود منتسب بودن به یهودیت بارها خود را آزاداندیش و غیرمذهبی می‌خواند. با این وجود به هیچ وجه حاضر نمی‌شود به جرم ناکرده تحت شکنجه‌های وحشیانه در زندان اقرار کند و در برابر ظلم و افترا سر خم کند. دیالوگ‌های او با پدرزنش اشموئل که فردی بسیار مذهبی و فقیر است بسیار جذاب و خواندنی است. تعمیرکار اسپینوزا می‌خواند و تحت فشار حتی دیگر خدا را هم باور ندارد. با وجودی که در زندان می‌ماند اما این زندانی شدن خود باعث آزادی و بزرگی روح تعمیرکار می‌شود. تناقضی قوی و زیبا که یکی از ویژگی‌های هنری این رمان است. او در همان زندان می‌تواند زنش را هم که او را با مردی دیگر ترک کرده ببخشد و با نوشتن چند کلمه برایش او را از شرایط دشوار زندگی نجات دهد. نویسنده، تعمیرکار یهودی را به عنوان قهرمان رمان در سخت‌ترین و بدترین شرایط ممکن قرار می‌دهد و علاوه بر نقل برهه‌ای از تاریخ و معرفی آیین‌های یهودیت، درامی هنری را شکل می‌دهد.
        

14

          تعميركار

1)
"تعميركار" (The Fixer) داستاني بلند است نوشتۀ "برنارد مالامود" (Bernard Malamud)، نويسندۀ آمريكايي، كه در سال 1966 ميلادي نگاشته و برنده جايزه "پوليتزر" (Pulitzer) براي بهترين داستان شده است. "جان فرانكنهايمر" (John Michael Frankenheimer)، كارگردان آمريكايي، در سال 1968 فيلمي اقتباسي از اين داستان ساخت. داستان كتاب و فيلم الهام گرفته از داستان واقعي زندگي يك يهودي به نام "منهم مندل بليس" (Menahem Mendel Beilis) است كه در سال 1913 و در شهر "كيف" (Kiev) در اوكراين و تحت حاكميت روسيه تزاري به جرم قتل آييني محاكمه و سرانجام تبرئه شد. البته انتهاي داستان كتاب باز است، و گمانه‌زني در مورد سرنوشت شخصيت اصلي داستان به نام "ياكوف بُك" (Yakov Shepsovitch Bok) به عهده خواننده نهاده شده. اين كتاب در سال ۱۳۹۹ توسط "شيما الهي" ترجمه‌ و در "نشر چشمه" به چاپ رسيده است.  ظاهراً در ترجمۀ فارسی بخش‌هایی از کتاب حذف شده. 

2)
"قتل آييني" (Ritual Murder Libel) ادعايي خرافي عليه يهوديان بود كه بر اساس آن، یهودیان را به كشتن مسيحيان (به‌ويژه كودكان مسيحي) و استفاده از خون آنان در مراسم ديني متهم مي‌ساخت. اين خرافه نمونه‌اي از مفهوم "سوگيري" (Bias) است و درعین‌حال، رواج چنين ايده‌اي در كشوري مانند روسيه تزاري و در انتهاي سدۀ نوزدهم و ابتداي قرن بيستم، نشان از وسعت و گسترۀ عقايد نژادپرستانه و قوم‌گرايانه در اروپا دارد. ادعا مي‌شد یهودیان از خون قربانيان براي پخت "مصا" (Matzah) كه نوعي نان فطير است و در تعطيلات "عيد پسح" (Passover Festival) تناول مي‌شود، استفاده مي‌كنند. "عيد پسح" شكرانه‌اي است به‌مناسبت عبور از نيل و آزادي بني‌اسرائيل از بردگي فرعون مصر. 

3)
"ياكوف بُك"، شخصيت اصلي داستان، به دين يهود اعتقاد محكمي ندارد، اگرچه با آياتي از كتاب مقدس دمخور است. انجيل مسيحيان را هم كه به توفيق اجباري در زندان مي‌خواند، چندان مطلوب نمي‌يابد. اما يك فيلسوف و يك كتاب هست كه ذهن او را مشغول كرده: "اخلاق" (The Ethics) نوشتۀ "باروخ اسپينوزا" (Baruch Spinoza). "اسپينوزا" يهودي‌زاده‌اي بود كه به‌خاطر عقايد الهياتي‌اش از ميان يهوديان طرد شد، از مسيحيان آزار ديد و ديدگاه‌هاي سياسي‌اش به مذاق اروپاييان سدۀ هفدهم ميلادي خوشايند نيامد. "ياكوف بُك" با سلاح ذهني "اسپينوزا" به جنگ فساد و بي‌عدالتي روسيه تزاري رفته و روايت كتاب به صورتي پس‌زمينه‌اي جامعه‌اي را تصوير مي‌كند كه كاملاً مستعد يك انقلاب است. انقلابي كه در عالم واقع رخ داد و سوسياليست‌ها را به قدرت رساند و بيش از هفتادسال حكومتي كمونيستي و عجيب و وحشتناک را بر ويرانۀ فساد و ظلم تزاري حکم‌فرما ساخت. 

4)
"آزادي" در نگاه "اسپينوزا" و پيرو او يعني "ياكوف بُك" عبارت است از شناخت علت و ضرورت وقوع رخدادها و پي بردن به اينكه جز اين نمي‌توانست باشد. چنين باور و شناختي انسان را از كنترل عوامل بيروني و اتفاقات محتوم خارج خواهد ساخت و این‌گونه است كه "بُك"  تسليم نمي‌شود. مجموعۀ تلاش‌هاي عوامل حكومتي روسيه و حتي شخص خود تزار براي وادار ساختن او به اعترافي دروغين بي‌فايده است. نه عهد عتيق و نه عهد جديد نمي‌توانند چنين تواني را براي يك زنداني بي‌گناه و در آستانۀ محكوميت به مرگ يا حبس ابدي مهيا سازند. درنهایت و در صفحۀ پاياني كتاب، "بُك" با اقتدا به "اسپينوزا" به اين نتيجه مي‌رسد كه: "اگر دولت رفتارهايي مغاير با ذات انساني داشته باشد، صلاح آن است كه نابودش كنيم". 
        

5

          رمان تعمیرکار روایت مردی یهودی به نام یاکوف است که در جهت دستیابی به محاکمه ای عادلانه هرگونه تحقیر و شکنجه ای را تحمل می کند و در ازای آزادی حاضر به اقرار به گناه نمی شود حتی وقتی به او پیشنهاد عفو می دهند حاضر نمی شود به عنوان یک گناهکار مشمول بخشش شود و ترجیح می دهد در همان وضع بماند تا از او رفع اتهام شود. یاکوف که بعد از خیانت و فرار همسرش برای دستیابی به زندگی بهتر دهکده خود را ترک می کند پس از اقامت در محله ممنوعه برای یهودیان به اتهام قتل کودکی مسیحی دستگیر می شود. یاکوف که در ابتدای کتاب معتقد است از سیاست هیچ نمی‌داند و فرد سیاسی نیست بعد از تحمل رنجی که در زندان متحمل شده تبدیل به انسان دیگری می شود که معتقد است انسان غیر سیاسی وجود ندارد و تعریف او از آزادی دستخوش تغییر می شود و به این نتیجه می رسد آزادی او باید به درد بقیه هم بخورد آن وقت است که این آزادی مهم است. از نظر او تاریخ برای رخدادهایش به دنبال افراد مناسب می گردد و بعد از شنیدن تاریخچه اتهامی که اصرار به نسبت دادن آن به او دارند از زبان وکیلش تصمیم می گیرد نقش خود را در تاریخ ایفا کند.
        

26

          🔅 برنارد مالامود، نویسنده‌ی آلمانی‌الاصل یهودی‌تبار است که تمام آثارش پیرامون مظلومیت قوم یهود نگاشته شده و جایزه‌های متعددی را در ایالات متحده‌ی آمریکا تصاحب کرده است. حال من از شما می‌پرسم در کشوری که علنا با صهیونیسم جهانی درافتاده و بنابه شعار بسیاری، در خفقان گسترده به سر می‌برد، چگونه چنین آثاری در مدح و مرثیه‌ی یهود و صهیونیسم، در تیراژهای گسترده منتشر می‌شوند؟! 

🔅 داستان این کتاب، ماجرای «یاکوف بُک»، تعمیرکار یهودی است که طی ماجراهایی اسیر یک تهمت گزاف و سنگین می‌شود و بهای آن را به سخت‌ترین شکل ممکن در زندان‌های تزاری می‌پردازد. داستانی که در فضای اوایل قرن بیستم و در روسیه‌ی تزاری و در اوج درگیری‌های سیاسی اتفاق می‌افتد. باید بگویم که الحق و الانصاف رمان قوی، پرکشش،  جذاب و خواندنی است و به راستی که اینگونه باید اندیشه را به مخاطب انتقال داد! لکن با محتوا مشکل داریم.

🔅 یک سبک مشخص را به شخصه درون تمام داستان‌های اینچنینی یافته‌ام و آن این است که شخصیت داستان آنقدر از درد‌ها و رنج‌های خود می‌گوید و یا دانای کل آنقدر رنج‌های مختلف را پشت هم می‌چیند تا در پایان روایت رنج‌ها و درست در اوج شکل‌گیری واکنش احساسی و هیجانی برای مخاطب، از او سوال فلسفی بپرسند که «آیا با وجود تمام این‌ها خدا وجود دارد؟». یعنی در زمانی که مخاطب به اوج احساس هم‌دردی و دل‌سوزی برای مظلومانِ داستان می‌رسد، با عمیق‌ترین کنکاش تاریخ بشر مواجه می‌شود و پیرو واکنش‌های احساسی، ناچار است استدلال داستان را بپذیرد! این موضوع هم که «لیبرالیسم» مرهم تمام زخم‌های بشر است از بدیهیاتی است که تحت عنوان «آزادی» در تمام این داستان‌ها یافت می‌شود. مالامود به شدت تحت تاثیر اسپینوزاست و از بیان مکرر آن هم ابایی ندارد.

🔅 انسان مدرن موجود عجیبی است! هم‌زمان هم اومانیست و آتئیست و خداناباور است و هم تمام درد و رنجش را به دوش خداوند می‌اندازد! هم‌زمان هم منکر خداست و هم همچون اسپینوزا نیاز فطری خویش به معبود را در طبیعت جستجو می‌کند! انسان عجیبی است که هم می‌خواهد بدون خدا زندگی کند و هم نمی‌تواند! «دئیسم» حاصل همین تطور است. رمان «تعمیرکار» ریشه‌ی نفرت جهان مدرن از «دین» را به خوبی در تحریفات کلیسا به تصویر می‌کشد و بر آن صحه می‌گذارد، منتها این را فراموش می‌کند که مواجهه‌ی غرب با افراط و دگم‌اندیشی کلیسا، یک مواجهه‌ی افراطی و عصبانی بود. همان‌طور که کلیسا عقل را حذف کرد و از آن ضربه دید، غرب جدید هم معنویت را حذف کرد و از آن ضربه می‌بیند.

💥 نکته دیگر اینکه مالامود حتی از به کار بردن لفظ گوی (معادل حیوان در فرهنگ عبری) که عموما یهودیان برای غیر یهودیان استفاده می‌کنند ابایی ندارد و در نسخه اصلی کتاب به زبان انگلیسی نیز بارها به توجیه اقدامات اسرائیل در فلسطین پرداخته که در نسخه فارسی مشمول سانسور شده است.

خواندن این کتاب را توصیه نمی‌کنم...
        

3