یادداشت سمیه علی اکبر پور

تعمیرکار
        رمان تعمیرکار روایت مردی یهودی به نام یاکوف است که در جهت دستیابی به محاکمه ای عادلانه هرگونه تحقیر و شکنجه ای را تحمل می کند و در ازای آزادی حاضر به اقرار به گناه نمی شود حتی وقتی به او پیشنهاد عفو می دهند حاضر نمی شود به عنوان یک گناهکار مشمول بخشش شود و ترجیح می دهد در همان وضع بماند تا از او رفع اتهام شود. یاکوف که بعد از خیانت و فرار همسرش برای دستیابی به زندگی بهتر دهکده خود را ترک می کند پس از اقامت در محله ممنوعه برای یهودیان به اتهام قتل کودکی مسیحی دستگیر می شود. یاکوف که در ابتدای کتاب معتقد است از سیاست هیچ نمی‌داند و فرد سیاسی نیست بعد از تحمل رنجی که در زندان متحمل شده تبدیل به انسان دیگری می شود که معتقد است انسان غیر سیاسی وجود ندارد و تعریف او از آزادی دستخوش تغییر می شود و به این نتیجه می رسد آزادی او باید به درد بقیه هم بخورد آن وقت است که این آزادی مهم است. از نظر او تاریخ برای رخدادهایش به دنبال افراد مناسب می گردد و بعد از شنیدن تاریخچه اتهامی که اصرار به نسبت دادن آن به او دارند از زبان وکیلش تصمیم می گیرد نقش خود را در تاریخ ایفا کند.
      
5

25

(0/1000)

نظرات

از یهودی ها اصلا خوشم نمیاد نمیدونم چرا
1

0

اسب

1402/9/16

چون نژادپرستی :)) 

0