معرفی کتاب سگ ولگرد اثر صادق هدایت

سگ ولگرد

سگ ولگرد

3.9
100 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

260

خواهم خواند

77

شابک
9789645732033
تعداد صفحات
148
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب سگ ولگرد، اثری نوشته ی صادق هدایت است که اولین بار در سال 1942 به چاپ رسید.در داستان سگ ولگرد، با سگی اسکاتلندی به نام پات آشنا می شویم که می توان در پس چشمانش، شعور و درکی انسانی را مشاهده و حس کرد. پات، دلش خیلی برای گذشته تنگ شده؛ زمانی که می توانست بی هیچ سختی و دغدغه ای، شیر گرم و زندگی بخش مادرش را بخورد، و با برادرش و پسر صاحب خود بازی کند. روزی، صاحب پات به همراه دو نفر دیگر سوار ماشین می شوند و پات را نیز کنار خود در ماشین می گذارند. آن ها چند ساعت بعد، به میدان ورامین می رسند و از ماشین خارج می شوند. پات ناگهان متوجه بویی می شود؛ بوی سگی ماده که او را تا آستانه ی جنون پیش می برد. پات به دنبال منشأ بو می رود اما زمانی که بازمی گردد، دیگر خبری از صاحبش و ماشین او نیست. زندگی سخت و جهنم گونه ی پات از این لحظه آغاز می شود. ساکنین آن منطقه، رفتار بسیار متفاوتی با او دارند و پات اکنون، باید واقعیتی را تجربه کند که بیشتر شبیه یک کابوس است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سگ ولگرد

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به سگ ولگرد

نمایش همه

یادداشت‌ها

نسا قاسمی

نسا قاسمی

1402/10/16 - 08:56

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

سارا

سارا

1404/4/17 - 08:11

          کتاب سگ ولگرد ، نوشته‌ی صادق هدایت 
از چند داستان کوتاه مختلف تشکیل شده بود که عنوان کتاب‌مربوط به داستان اولش بود . 
اول نقدی به نشر جاویدان کنم که خود کتاب‌ سر جمع ۱۴۰ صفحه می‌شد ولی کتاب حدود ۱۰ ۱۵ صفحه به تبلیغات خودش اختصاص داده بود که تقریبا دزدی محسوب‌ می‌شه .
با توصیفاتی که از هدایت شنیده بودم و جملات قصاری که جاهای‌مختلف ازش خونده بودم توقع داشتم خیلی فضای تلخ و سردی توی‌کتاب حاکم باشه ولی اینطور‌ نبود. هدایت لطافت و احساسات خاصی داشته . همه چیز‌رو خیلی خوب درک می‌کرده.  گاهی اوقات پیش‌میاد تو اینستا به یک سری خاطرات کودکی مشترک می‌رسیم،  یا یک عادت جمعی داریم که ازش زیاد صحبت نمی‌کنیم.  هدایت کلی از این عادت ها تو چنته داشت و خوندن این بخش ها برام خیلی‌لذت بخش بود . فکر‌ می‌کنم لقب بهترین نویسنده‌ی دوران خودش ، برازنده اش باشه . ساده و با جزئیات از چیزهایی حرف می‌زد که کمتر‌می‌شنویم.  من از این کتاب بسیار لذت بردم . می تونه احساساتی رو در شما بیدار کنه که مدت ها فراموشش کرده بودین .
خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم.
        

4

بردیا طهماسبی

بردیا طهماسبی

1404/6/22 - 22:00

          به دنبال تاریکی می‌گردین، همراه من بشین!

🖊️ اولین مجموعه داستانی که از صادق هدایت خوندم و تا اواسط کتاب داشتم از خوندنش پشیمون می‌شدم. چرا؟ چون اصلا موافق شخصیت‌های همیشه مست، تماما افسرده، از زندگی دست کشیده و بی‌هدف داخل داستان‌هاش نیستم. متن قدیمی و سخت‌خوان از لحاظ قدیمی بودن و تفاوت علائم نگارشی داشت. پایان داستان‌ها جای خالی چیزی رو حس می‌کردم که باید داستان بهم می‌داد و نداده بود. وجود سه داستان بود که باعث شد این اثر برای من جذاب باشه و حداقل فکر کنم وقتمو تلف نکردم: «تخت ابونصر» و «تاریکخانه» و «میهن‌پرست». که هر کدوم از این‌ها به دلایل متفاوتی برام جالب بودن.

📌 «تخت ابونصر» بخاطر داستان عاشقی سیمویه و خورشید و اتفاقی که در نتیجه‌ی این عشق برای سیمویه افتاده بود. و اولین پایان خوب از نظر من بین داستانای این کتاب رو داشت. 
📌 «تاریکخانه» بخاطر شخصیت صاحب‌خونه و افکاری که به زبون آورد. و نوع ارتباط بین افکار و اتاقش. همچنین پاسخ داده شدن به سوال شخصیت اول و گنگ بودن بجای پایان داستان.
📌 «میهن‌پرست» بخاطر طنز تلخ و خیلی جاها مستقیمی که داستان داشت و شخصیت سیدنصرالله که یه جورایی بازیچه‌ی نویسنده بود تو این داستان. و البته خب بهتره بگم که این داستان کاملا نشون دهنده یک سمت از افکار هدایت هست که برای من جالبه ولی شاید برای خیلیا غیرقابل تحمل باشه: واقع‌گرایی نسبت به مشاهیر خود ساخته. 

🖇️ در کل اگه این سه داستان نبودن، این مجموعه جزو لیست کتابایی که هرگز پیشنهاد نمی‌کنم قرار می‌گرفت ولی خب این سه تا نظرمو عوض کردن. اگه عاشق سبک دازای و کافکا باشین به احتمال زیاد این مجموعه به دلتون بشینه.
        

11