در ژرفای آب

در ژرفای آب

در ژرفای آب

پائولا هاوکینز و 1 نفر دیگر
3.3
43 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

79

خواهم خواند

28

ناشر
یوپا
شابک
9786226329088
تعداد صفحات
396
تاریخ انتشار
1398/2/25

توضیحات

        «پائولا هاوکینز» (نویسنده) در این رمان با 11 راوی مردم شهر بکفورد در حومه نیوکسل را مورد هدف قرار می دهد. شهری که در آن رودخانه ای در جریان است که آب آن قرن هاست پذیرای پیکر زنانی است که تصمیم به غرق شدن گرفته اند و یا افرادی آن ها را غرق کرده اند. ساکنان شهر به این موضوع بی توجه هستند تا اینکه دختری نوجوان به نام «نل ابوت» خود را در آب رودخانه غرق می کند. خواهر نل به بکفورد می آید تا علت مرگ خواهرش نل را کشف کند و ... .
      

یادداشت ها

          داستان«درون اب» درباره رودخانه ای در شهر است که سالها بستر پیکر زنانی ست که یا تصمیم به خودکشی گرفته اند ویا افراد دیگری انها را غرق کرده اند.این کتاب نیز مثل «د ختری در قطار» از دید چند راوی روایت میشود با این تفاوت که در ان کتاب ۳ راوی بود واینجا حدود ۱۰ راوی!! که به نظرم بعضی از انها خوب پرداخته نشده بودندواثر پر رنگی نیز بر ماجرا نداشتند وتنها باعث گنگی بیشتر خواننده می شد من باعلم به این موضوع کتاب راخواندم ومشکل کمتری داشتم اما اوایل کتاب کمی گنگ است که به نظر من از نقاط ضعف داستان بود.اما نسبت به« دختری درقطار» داستان مهیج تری داشت .ترجمه هم عالی بود. انچه که من دراین دوکتاب دوست نداشتم چهره افسرده وپر از مشکلات زنان بود که هیچ یک زندگی خوب وموفقی نداشتند.
*******
داستان با غرق شدن زنی به نام« نل» که مادر دختری نوجوان است اغاز میشودکه به گفته دختر، مرگ مادرش یک خودکشی ست اما خواهرش در پی کشف موضوع دیگری وارد ماجرا میشود.داستان جایی پیچیده میشود که دوست دختر جوان نیز چند ماه قبل در رودخانه غرق شده است. در روند داستان از ماجراهای بسیاری پرده برداشته میشود. داستان پر از شواهد وسرنخ بود بااین حال پایانی کاملا غافلگیر کننده داشت.
        

0

          تصور کنید، یه روز پلیس بیاد در خونتون رو بزنه و بهتون اطلاع بدی فردی که هم براتون عزیز بوده هم تحمل دیدنش رو نداشتین مرده.. این کتاب درباره همین موضوعه!
یه روزی از روزگار جولز آبوت در خونه ش رو باز میکنه و میبینه پلیس براش خبر مرگ کسی رو آورده و نمیدونه از این خبر شاد باشه یا خوشحال! مجبور میشه برگرده شهرش. و برگشتن به جایی که قبلا ازش فرار کرده بود ینی برگشتن تموم خاطراتی که جولز سعی داشت فراموش کنه:)
خب از اونجایی که من عاشق ژانر معمایی-کاراگاهی هستم کتاب برام روان بود و سریع خوندمش، کل داستان روی محور “چرا مُردن” میگذره، اگه بخوام دقیق بشم “چرا خودکشی!”
 البته پایان کتاب یه ذره ناامیدم کرد بخاطر همین 4تا ستاره دادم، انتظار بیشتری از پائولا هاوکینز داشتم یه انتظاری مثل دختری در قطار! 
حدس و گمان توی این داستان جواب گو نیس، وقتی حدس میزنید فلان کس اینکارو کرده، چند صفحه بعدش حدستون پوچ میشه و از بین میره، چون هرکسی مشغول قایم کردن ورژن خودش از اتفاقی که افتاده. هیچکس نمیدونه چیکار کرده حتی خود پلیس شهر هم نمیفهمه چیکار کرده و داره دور خودش میچرخه، ولی اخرش به زانو درمیاد...
ترجمه ش خوب بود، خیلی رووان بود، از بقیه نشرها نخوندم و نمیدونم اونا چجوری ترجمه کردن :))
        

0

          در ژرفای آب یک کتاب معمایی از نویسنده‌ی کتاب دختری در قطار و تقریباً به همون سبک و سیاق هست. در کتاب دختری در قطار شما داستان رو از زبان ۳ زن به طور متناوب می‌خوندید و ماجرا رو از دید اونها نگاه می‌کردید و همین باعث میشد مدام به یکی شک کنید و چند صفحه بعد به نفر بعدی. اینجا هم هدف همین بوده اما تعداد شخصیت‌ها از ۳ به نمی‌دونم چندتا افزایش پیدا کرده و فکر کنم همین الان هم از من بپرسید مثلا جولیا کی بود باید یکم فکر کنم تا قاطی نکنم پس پیشنهاد میکنم در صورتی که قصد خوندن این کتاب رو دارید یه کاغذ کنارتون بذارید و اسم کاراکترها رو با چند کلمه توضیح کنارش بنویسید. اما داستان در مورد یک آبگیر مرموز هست، قسمتی از یک رودخونه که جریان آب اونجا نسبتا ساکن میشه و چندین مورد مرگ و خودکشی رو به خودش دیده از زمان های گذشته سیصد سال پیش تا همین اواخر. نفر آخر نل در مورد تمام این مرگ‌ها تحقیق می‌کنه و می‌خواسته کتابی راجع به اون بنویسه و حالا آخرین قربانی این آبگیر خودش هست. در طول کتاب در مورد قربانی های دیگه، اهالی اون شهر، خواهر و دختر نل می‌خونیم، از زبان خیلی از اونها داستان رو می‌شنویم تا آخر ببینیم چه بلایی سر این افراد اومده. پایان کتاب رو من دوست نداشتم و به نظر کتابی نیست که به کسی توصیه کنم بخونه، نه به خاطر اینکه خیلی بده، چون در این ژانر کتابهای بهتری وجود داره.ه
        

0

هادِسْ

1402/5/29

        اسپویل‼️_خیلی از ماجراها قابل پیشبینی بود
و برای یه داستان معمایی چه ضعفی بزرگ تر از این!

_آخرش معلوم نشد جناب مارک مرده یا زندس

_داستان بطور تهوع آوری رابطه یه دختر۱۵ساله با یه مرد۳۰ساله رو مورد قداست قرار داده بود و همگان رو دعوت به درک این عشق میکرد😑
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0