معرفی کتاب سنت شکن اثر ورونیکا راث مترجم هدیه منصورکیایی

سنت شکن

سنت شکن

ورونیکا راث و 1 نفر دیگر
3.9
39 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

83

خواهم خواند

32

شابک
9789647109529
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1393/4/9

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        کتاب حاضر، جلد نخست از مجموعه ای سه جلدی است که عنوان پرفروش ترین کتاب سال 2011 را در ادبیات آمریکا به خود اختصاص داده است. «بئاتریس پرایر»، قهرمان این داستان است که متعلّق به آینده ای دور از جامعة شهر شیکاگو است؛ شهری از هم پاشیده که به بخش های مختلفی تقسیم شده است. نام هرکدام از این بخش ها نماد خصیصة اخلاقی افراد آن بخش است: رک گویی، فداکاری، دلیری، رفاقت و هوشیاری. هر سال در یک روز مشخّص تمام شانزده ساله ها باید در آزمون استعدادسنجی شرکت کنند تا بدون توجّه به بخشی که در آن به دنیا آمده اند، بخش جدیدشان را انتخاب کنند. بئاتریس در بخش فداکاری به دنیا آمده، امّا خصلت ازخودگذشتگی در وجودش نیست. او در آزمون شرکت می کند، امّا نتیجة آزمون شگفت انگیز است؛ او یک سنّت شکن است.
      

لیست‌های مرتبط به سنت شکن

نمایش همه

پست‌های مرتبط به سنت شکن

یادداشت‌ها

          《هو الحق》
ناهمتا ، یک فانتزی پساآخرالزمانی!🤩
توی این سبک از فانتزی ما با دنیاهایی طرفیم که انگار بعد از یک انقلاب بزرگ در آینده به وجود اومده.برای همین علم بالا و نظام حکومتی خاصی‌دارن.
شهری که ماجراهای ما توش اتفاق‌میوفته به چند بخش(فرقه) تقسیم شده: شجاعت ،فداکاری ،صداقت ،صلح طلبی و دانش.
هر سال دانش‌آموزان شانزده ساله‌ی این شهر در یک آزمون استعدادسنجی شرکت میکنن تا بدون توجه به خانواده‌ای که درش متولد شدن فرقه‌ی جدیدشون رو انتخاب کنن.
کتاب چطوره بود؟ کتاب به شدت جذاب و پر کشش بود و من رو تا صبح با وجود خواب‌آلودگی بیدار نگه‌داشت ،ایده‌ی اولیه‌ی خوبی داشت ،به خوبی هم اجرا شده بود ، ترجمه‌ی آذرباد هم خوب بود (غیر از یک سری از فعل‌ها مثل می‌نمایم!😄 یا کت‌ورزشی (احتمالا منظورشون اسپرت بوده😄). من خیلی دوستش داشتم🥰
شبیه هانگرگیمزه؟
هر دو این مجموعه‌ها ایده‌های اولیه‌ی خیلی خاص و متفاوتی دارند ، خوب اجراشدن و محبوبن ،اما چون یک سری اِلمان‌های مشترک مثل نبرد ، شجاعت و... دارند هر دو هم جزو یک زیرژانر فانتزی میشن به نظر من بله در عین تمایز شباهت‌هایی دارن ، اما این شباهت دلیل ضعیف بودن هیچ‌کدوم نیست.
پیشنهاد میکنیم؟ اگر عاشق فانتزی و هیجانید ، وقتتون هم چند روزی آزاده حتماااا😄
۱بهمن ۱۴۰۰🫂 با آرزوی لبخند به پهنای صورت، فرجانه😊💛
        

4

Lucian

Lucian

1403/1/19

          کتاب بدی نیست. من به سختی تمومش کردم و فکر نمی‌کنم بقیه‌ی جلدهاش هم بخونم؛ ولی شاید به‌خاطر سلیقه‌م باشه. به عنوان یه کتاب تخیلی نوجوونانه، خب ایده‌ش واقعا باحال و بامزه‌ست و خیلی چیزها هم می‌شه ازش یاد گرفت! ولی سطحش هنوزم متوسطه. (رو به پایین؛ یا دست‌کم من این‌طور فکر می‌کنم) و دلیلش هم شخصیت‌پردازی نسبتاً ضعیف‌شه. پتانسیل خیلی بهتری داشت اما نقش‌ها (مخصوصا خود تریس) خام بودن و عواطف‌شون مقداری سطحی، و گره‌های داستان در حد دراماهای سر جوونی. (شاید برخی این آخری رو ویژگی مثبت قلمداد کنند. صرفاً برای من این‌طور نبود.) درباره‌ی رومنس‌ش هم که خدایی نمی‌دونم. امیدوارم تنها کسی نباشم که باور داره چیز آب‌دوغ‌خیاری‌ای بود. ولی با در نظر نگرفتن این‌جور نکات منفی‌ش، خب "سرگرم‌کننده"ست و جالبه. البته گمون نمی‌کنم اون‌قدر ارزش خوندن داشته باشه؛ حتی برای فقط "سرگرمی" هم انتخاب‌های باحال‌تری هست. [ با این وجود این نظر کسیه که فقط یه جلد مجموعه رو خونده، شاید در ادامه داستان پیشرفت کرده باشه. ]
        

2

یوتاب

یوتاب

1404/2/10

          سنت شکن 
خلاصه: 
جواب استعدادیابی بئاتریس درست در نیامده او یک (سنت شکن) است بین بخش خودش فداکاری و بخش دلیری کدام یک را انتخاب میکند؟ 
نظر شخصی:
من چون فهمیدم علاقه شدیدی به دیستوپیایی دارم یه نوجوانانه ی دیگه هم خوندم ولی راضیم نکرد اول کتاب رو خوندم بعد قسمت یک سه گانه رو دیدم پایبندی به داستان کتاب توی فیلم خیلی خوب بود ولی باز هم شخصیت تریس زیاد شبیه کتاب نبود توی فیلم خیلی بهتر دنیا درک میشد ولی توی کتاب اینطور نبود اصلاً نمی تونستم دقیقا تصور کنم قلم نویسنده چیز جذابی نداشت خیلی معمولی بود و اون حس کششی که هنگام خوندن باید باشه رو نداشت فکر کردم مشکل ترجمه است ولی توی متن اصلی هم همون حس و حال معمولی رو داشت .
بنظرم نویسنده نتوانسته بود دنیا رو کامل بسازه حس ام به کتاب بیشتر مثل یه پیش‌نویس اولیه است که بعداً کاملترش رو دریافت میکنم مثلاً دنیاشون هیچ اسمی نداشت نمی تونستم درک کنم کسی که سنت شکنه خب باید یکم کنجکاو باشه دلیل رو گذاشته بودن بر این مبنا که بی بخش و بی گروه میشی بد بخت میشی بنظرم بهانه بود و دوباره آخر کتاب خودشون رو محبوس توی دنیا ی کوچک کردن خیلی اتفاقات بی دلیل بود پلات های مسخره ی زیادی داشت و دوباره درست محیط رو توضیح نمی داد نصفه نیمه خب من چطور تصور کنم؟! 
بعدی شخصیت اصلی داستان تریس واقعیتش اینه یذره باهاش حس همدردی یا چیزی شبیه اون رو پیدا نکردم یا حتی درک شخصیتش چون خیلی انگار مغرور بود نمی تونستم باهاش دوست بشم و توی ذهنم ناخودآگاه با کنتیس مقایسه اش میکردم و خب کنتیس واضح بود دست بالا رو داشت .
اسپویل...
نویسنده آخر داستان مامان و بابای تریس رو کشت احساس میکنم انگار وظیفه اش بود که حتماً تریس یتیم شه و بدترین دشمن خودش و توبیاس زنده بمونن که جلد بعدی مارکوس رو ضد قهرمان کنه 
بعد خیلی عجیبه فکر کن کمتر از نیم ساعت قبل پدرت مرده و به اینکه توبیاس عاشقشه یا نه فکر کنه کل کتاب هم از ارزش پدر و مادرش تو زندگیش برامون وراجی کنه 
در واقع ده درصد آخر کتاب یهو داستان افتاد رو دور تند واقعا سریع جمع بندی کرد 
در کل من خوشم نیومد نه از شخصیت ها نه از فضا که البته بعد دیدن فیلمش نظرم درمورد فضای داستان عوض شد دوجلد دیگه هم هست که نمی دونم شاید بخونمشون.
        

14

          (این یادداشت رو بعد از خوندن هر سه جلد می‌نویسم.)

در این مجموعه هر انسانی در یکی از این پنج مسیر قرار می‌گیره: 
۱- فداکاری ۲- دانش ۳- صلح‌طلبی ۴- شجاعت ۵- صداقت
 هراز گاهی یه سری استثنا هم وجود داره که اتفاقا داستان‌ ما درباره همین یه سری‌هاست. بقیه‌اش رو هم باید خودتون بخونید چون نمی‌خوام تیک افشای داستان رو بزنم :)

تا آخر درگیرکننده می‌مونه. شاید یکم  کم و زیاد بشه اما حوصله‌سربر نمی‌شه.

 جواب‌هایی برای یه سری از سوالات داره. مثلا شجاعت چیه؟ فداکاری چیه؟ با هم یکی‌ان؟ یکی نیستن؟ اینکه بتونیم کلماتی که به دلیل استفاده مکرر بی‌معنی شدن رو دوباره تعریف کنیم خیلی خوبه.
 یه چیزی که خیلی دوست داشتم این بود که در طی داستان کاملا واضح می‌بینید چطور می‌شه از  فضیلت به رذلیت رسید.
در کل، می‌تونه مفید هم باشه.

پایان هم همونه که نویسنده می‌گه. می‌پذیریم :)

پیشنهادش می‌کنم و بهم چسبید. در ضمن جلد چهارم فرعیه و نیازی به خوندن‌اش نیست.
همین.
        

6