معرفی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران اثر مرتضی مطهری

خدمات متقابل اسلام و ایران

خدمات متقابل اسلام و ایران

4.4
123 نفر |
22 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

36

خوانده‌ام

263

خواهم خواند

99

شابک
0000000072384
تعداد صفحات
688
تاریخ انتشار
1364/1/5

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در این نوشتار، ترجمه ای از کتاب "خدمات متقابل اسلام و ایران نوشته شهید مرتضی مطهری "به زبان آلمانی فراهم آمده است .نگارنده در این کتاب نخست  مراحل و نحوه شکل گیری تمدن اسلامی و ایرانی را شرح می دهد، سپس تاثیرات  متقابل این دو تمدن را بر یک دیگر بررسی می کند .وی همچنین علوم متعددی  را برمی شمارد که در اثر همکاری این دو فرهنگ کهن شکوفا شده و از سوی  اندیشمندانی چون :ابن سینا، فارابی، مولوی، حافظ و رازی به اوج خود  رسیده اند .نحوه صدور این علوم به غرب و تاثیر برخی علمای ایرانی ـ اسلامی  بر دانشمندان غرب از دیگر مطالب کتاب است .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به خدمات متقابل اسلام و ایران

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 20

«مفهوم ناسیونالیسم با شکل فعلی و مرسومش در جهان از اوایل قرن نوزدهم در آلمان پیدا و مطرح شد و اصولاً یکی از تبعات و واکنش‌هایی است که در برابر انقلاب کبیر فرانسه در اروپا به وجود آمد. انقلاب کبیر فرانسه خود واکنش و عصیانی بود در برابر طرز فکر اشرافی کهن که بکلی برای توده مردم و عامه خلق ارزشی قائل نبود از آن زمان به بعد بود که تم اصلی در سخنان گویندگان و آثار نویسندگان و فلاسفه «ملت» و توده مردم گردید و آزادی و برابری آحاد آن. آزادی و برابری که تنظیم کنندگان اعلامیه حقوق بشر مدعی به ارمغان آوردن آن برای بشریت بودند - در ذات خود مرز و ملیتی نمیشناخت بدان جهت بود که شعاع انقلاب فرانسه بزودی و در عرض یک دهه از مرزهای فرانسه گذشت و اروپا را فرا گرفت و بیش از همه آلمان را. در آلمان، فلاسفۀ سیاسی و نویسندگان آنچنان شایق و شیفته افکار آزادیخواهانه شدند که خود را به طور دربست وقف نشر و تبلیغ آن کردند. فیخته فیلسوف آلمانی، از پیشروان این شوق و انتشار بود. بزودی بر آلمانی‌ها چنین معلوم شد که آزادی ادعا شده در اعلامیه حقوق بشر در آلمان، مخصوص خود فرانسوی‌ها شده و مردم آلمان را از آن سهمی نیست. فیخته اولین کسی بود که در برابر این تبعیض فریاد اعتراض برداشت. او ضمن چهارده کنفرانس مشهور خود که در آکادمی برلین ایراد کرد به عنوان عصیان و اعتراض بر این استثنا و واکنش علیه فرانسوی بودن آزادی و برابری «داستان ملت آلمانی» را به عنوان یک واحد واقعی و تفکیک ناپذیر پیش کشید که بنا به ویژگی نژادی، جغرافیایی و زبان و فرهنگ و سنن خود دارای نبوغ ذاتی و استقلال و حیثیت مخصوص به خود است. بدین ترتیب ناسیونالیسم آلمان که بعدها زاینده تز ناسیونالیسم در دنیا گردید - به وجود آمد. ناسیونالیسم یا ملت‌گرایی، در اندیشه واضعان غربی‌اش یعنی مردمی را که در قالب مرزهای جغرافیایی معین، نژاد و سابقهٔ تاریخی و زبان و فرهنگ و سنن واحد گرد آمده‌اند، به عنوان یک واحد تفکیک ناپذیر مبنا و اصل قرار دادن و آنچه را در حیطهٔ منافع و مصالح و حیثیت و اعتبار این واحد قرار گیرد خودی و دوست دانستن و بقیه را بیگانه و دشمن خواندن. در قرن نوزدهم سه واکنش یا گرایش اساسی در برابر شعارهای انقلاب فرانسه ظهور کرد: .۱ واکنش ناسیونالیستی. ۲. واکنش محافظه‌کارانه. ۳. واکنش سوسیالیستی.»

2

بریدۀ کتاب

صفحۀ 27

«در اجتماعات استعمار زده و عقب‌مانده، عادتاً روشنفکران هستند که می‌خواهند یا می کوشند که این شعور و وجدان جمعی را در مردم وطن خود بیدار کنند. از آنجا که زبان و سنن و فرهنگ ملی در ذهن این روشنفکران مرادف است با واقعیت فعلی ملت که آمیخته ای است از گرفتاری‌ها و بدبختی‌ها و عقب ماندگی‌های و محرومیت‌ها، روشنفکر از تبلیغ روی این سنت سر باز می‌زند و به سوی الگوهای دنیای پیشرفته و حاکم رو می آورد و می‌کوشد آن الگوها را برای ملت خود سرمشق تشکیل و تکوین شعور ملی قرار دهد. فرانتس فانون، جامعه شناس و روانشناس بیداردل آفریقایی که در فصل «دربارهٔ فرهنگ ملی» در اثر مهم و جاودان خویش «نفرین شدگان زمین» ظهور این حالت و احساس را در میان روشنفکران جامعه استعمار زده، مرحله ابتدایی و خام تبلور وجدان ملی در میان این قشر می‌خواند. به نظر او روشنفکر جامعهٔ استعمار زده در این مرحله در عین تلاش و کوشش برای گسترش وجدان ملی کاملاً در فرهنگ استعماری حل شده است،آثار این روشنفکر نکته به نکته» با آثار همکارانش در کشور استعمارگر میخواند. به عبارت دیگر در این مرحله فکر روشنفکر جامعه استعمار زده گرچه از مقوله اندیشه است ولی یک کالای وارداتی است که از وراء مرزها و از سوی کشورهای مسلط غرب آمده است. او در این مرحله تنها «ترجمه ای میاندیشد و ترجمه ای عمل میکند اعتماد به معلومات و محفوظات و غروری که عادتاً به سبب جهل و عقب ماندگی نوعی توده مردم روشنفکران اینگونه سرزمینها دارند مانع نقادی دقیق و تحلیل حوادث و واقعیات است. سالها و قرنها حوادث دردناک لازم است تا اینگونه روشنفکران از خواب خرگوشی بیدار شوند و حقیقت و ارزش عقاید آنها بر مردم فریفته شده روشن .گردد از این گذشته اینچنین روشنفکران تنها در مراحل اولیه حرکت فکری و عملی خود است که بیدار کردن وجدان ملی را وجهه همت خود قرار میدهند در اندک زمانی به دلیل ماهیت روحیات و افکاری که دارند الگوهایی از ظواهر تمدن و طرز زندگی غربی برای خود میسازند که بزودی آنان را به سوی زندگانی راحت و مرفه اروپایی میکشاند و این کشش هم در ذات خود مستلزم سکوت و احیاناً سازش با عوامل ظلم و فساد زمانه شده، حل شدن در دستگاه استعماری و خدمتگزاری آن را ایجاب می.کند مرحله دوم در تحلیل ،فانون آن زمانی است که روشنفکر جامعه عقب مانده تصمیم گرفته است با صمیمیت بیشتری به ملت خود بپردازد، ولی چون موجودی ملت را آمیخته با بدبختی و پریشانی و جهل و عقب ماندگی مییابد به سوی روزگاری از تاریخ ملت خود می رود که در آن جلال و شکوه و مجد و عظمتی یا حداقل زرق و برقی سراغ بگیرد. بدین ،جهت یکباره جامعه حالیه را با تمام دلبستگیهایش رها میکند و از فراز قرنها (قرنهایی که همراه با آدمهای خود زنجیروار سلسله علت و معلول روزگار فعلی را ساخته است پرواز می کند و به هزاران سال قبل خیز بر میدارد و اگر در تاریخ واقعی ملت خود چنین روزگاری را نیابد به سوی افسانههای کهن رو می آورد. ارزش کار و اندیشۀ این دسته از روشنفکران نیز همان قدر است که در کتابها بماند و یا جماعتی معدود را برای مدتی محدود دلخوش و سرگرم نگه دارد...»

3

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» یکی از آثار ارزشمند و راهبردی استاد مطهری است؛ تلاشی صادقانه و هوشمندانه برای روشن‌کردن رابطه‌ی عمیق و متقابل میان یک حقیقت آسمانی (اسلام) و یک تمدن ریشه‌دار زمینی (ایران). این کتاب در زمانه‌ای نوشته شد که هجمه‌ها و شبهات بسیاری درباره‌ی نسبت ایرانیت و اسلام مطرح بود، و استاد، با بیانی پرحرارت، مستدل و ریشه‌دار، به دفاعی خردمندانه از هر دو پرداخت.

اما از حیث نگارشی، کتاب رنگ و بوی دوران خود را دارد؛ یعنی وفادار به سبک خطابه‌ای و شفاهی، و بیشتر حاصل سخنرانی‌های مکتوب شده تا نوشته‌ای با ویرایش ساختاری مدرن. همین ویژگی، در عین اینکه به کتاب طراوت و صمیمیتی خاص بخشیده، گاهی باعث پراکنده‌گویی یا نوسان در انسجام مباحث شده است. خواننده‌ی امروزی که عادت دارد با متون فصل‌بندی‌شده و منظم‌تر مواجه شود، ممکن است در برخی بخش‌ها دنبال مسیر بحث بگردد.

زبان استاد، پرشور، پرارجاع، و مملو از اشارات تاریخی، دینی و فلسفی است؛ که این، برای خواننده‌ای اهل تأمل بسیار دلنشین است، اما ممکن است برای نسل امروز، که به اختصار، وضوح، و ابزارهای بصری بیشتر خو گرفته، کمی سنگین یا کلاسیک به نظر برسد.

با این‌همه، آنچه این اثر را ارزشمند می‌سازد، نه فقط استدلال‌هایش، بلکه روحی است که در پسِ کلمات جریان دارد؛ روحی سرشار از عشق به حقیقت، به ایران، و به اسلام. بی‌تردید، بازخوانی این اثر با زبان امروزی، یا تبدیل آن به قالب‌های آموزشی‌تر (مثلاً با نمودار، خلاصه‌سازی یا تدوین جدید)، می‌تواند نسل جوان را بیشتر با آن پیوند دهد.

در یک کلام: این کتاب، یادگاری از گفت‌وگوی صمیمانه‌ی تاریخ و ایمان است؛ اگرچه زبانش قدری از آن‌چه امروز رایج است فاصله دارد، اما قلبش هنوز هم گرم است و زنده.
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          ﷽
قبل از روبرو شدن با این کتاب ،
 تجربه ی مطالعه ی کتاب های ۵۰۰ صفحه ای
تا ۱۰۰۰ صفحه ای رو چندین بار داشتم ،
اما نمی دونم چرا هر سری نگاهم به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران میوفتاد در برابر مطالعه ش احساس عجز می کردم...
با دیدن قطر کتاب و صفحاتی که پر شده از جملات 
تصور می کردم اگر شروعش کنم توی همون صفحات ابتدایی متوقف شم و نتونم درکش کنم و ادامه ش بدم !
خب اصلا تمایل نداشتم این کتاب رو بخونم و
 با ضعف خودم مواجه شم، 
اما یه روز تصمیم گرفتم شروعش کنم ...
که از قضا همون روز اول ۵۰ صفحه شو خوندم 
خیلی کیف کردم از جملات و سخنان استاد مطهری؛ 
دیدم کاملا برخلاف تصوراتمه و 
من چقدر به اطلاعات این کتاب نیازمندم!
در طول کتاب به بسیاری از شبهاتی که این روزا تو فضای مجازی موجوده پاسخ داده شده ، اعم از احکام دین زرتشت ، ورود اسلام به ایران ، وضعیت مردم ایران در حکومت ساسانیان ، دلیل پذیرش اسلام توسط مردم ایران و عدم ارتداد به دین زرتشت و.و.و...
حدودا تا ۳۵۰صفحه ی این کتاب توضیحات تاریخ ایران با منابع مستند هست و مابقی کتاب نام و معرفی اشخاص مشهوری ست که به اسلام خدمت کردند...
این کتاب مشوقی شد برای مطالعه ی باقی آثار و سخنان استاد مطهری 
        

11

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

 زینب

زینب

1403/9/6

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          سال‌های دبیرستان،  شیفته‌ی ادبیات و فرهنگ و تاریخ ایرانی بودم، گاهی با چشمانی دلخور به سوابق اسلام نگاه می‌کردم. احساس می‌کردم فرهنگ و تمدن درخشانی داشتیم که به هر دلیلی نگذاشتند بماند. خاطرم هم هست که همیشه در بحث‌هایی که اسلام و روند گسترش آن را در جایگاه متهم می‌‌گذاشتم، یکی از منابع استنادم کتاب دو قرن سکوت بود، احساس می‌کردم یک فاجعه انسانی و یک ظلم وحشتناکی بر مردم ادب دوست ایران روا داشتند که این‌گونه دو صده را در بهت و سکوت گذراندند. شهید مطهری در این کتاب به سراغ نقد و پاسخ مسائل دوقرن سکوت می‌رود و زرین‌کوب نیز متواضعانه انتقادات وارده را می‌پذیرد و در نوبت بعدی چاپ کتاب، تا حد زیادی آن را اصلاح می‌کند. استاد مطهری با صبر و حوصله و با روشی مثال‌زدنی تک تک این لایه‌های ابهام را مطرح می‌کند، بعد با استناد به صدها منبع و کتاب، با خط به خط استدلال و یک سیر منطقی، شما را می‌رساند به نقطه‌ای که بیش از پیش شیفته‌ی اسلام و ایران و ماحصل ترکیب این دو عزیز دوست‌داشتنی می‌شوید. استادِ شهید، برخی تعاریف را از ذهن شما پاک می‌کند و آن را مجدد شکل می‌دهد، تعاریف از مفاهیمی مانند ملیت. او گاهی برای اثبات مطلبی آنقدر مثال می‌زند و آن‌قدر توضیحات کافی و مستند می‌آورد که باورتان نمی‌شود. با چنان دقتی در منابع اوضاع مسیحیت، یهودیت، زرتشتیان، مانویان و مزدکیان را بررسی می‌کند که واقعا متعجب می‌شوید. در نتیجه‌ای که از تمامی استدلال‌ها در ذهن شما نقش می‌گیرد، تازه می‌توانید ببینید اسلام چطور غباری که بر فرهنگ ایرانی نشسته بود را زدود، به خوبی‌های آن ضریب داد و از دل جانی که به ایران و ایرانی بخشید، چه استعدادها و تمدنی رویید و در آسمان آن چه ستارگانی درخشیدند . با خواندن این کتاب می‌توان بیش از پیش به این ترکیب ارزنده بالید و با چراغی در دست، نقاط ابهام را کمرنگ و واضح کرد.
        

3