معرفی کتاب تحیر اثر سیدحمیدرضا برقعی

تحیر

تحیر

4.7
62 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

123

خواهم خواند

9

شابک
9786004051491
تعداد صفحات
92
تاریخ انتشار
1396/7/1

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
تازه این اول قصه ست حکایت باقی ست 
ما همه زنده برآنیم که رجعت باقی ست 
رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد 
عرش را غرق تحیر کند و برگردد

      

لیست‌های مرتبط به تحیر

نمایش همه

یادداشت‌ها

sin_alef

sin_alef

1403/12/30

خبر این اس
          خبر این است به سردار بگو برگردد 
از دم خیمه‌ی کفار بگو برگردد
خبر این است که کر می‌کند آدم را ؛ کر
طبل تو خالی این فرقه‌ی سرسام‌آور
خبر این است که پیمان شکنی‌ها علنی‌ست
داستان اُحد و تنگه و پیمان‌شکنی است
لشکر اهل حق از وادی حق برگشته
رو به روی تو کسی نیست؛ ورق برگشته 
آه برگرد که پیکار میان خود ماست
پسر هند جگرخوار میان خود ماست
آه برگرد که پشت سرِ تو دشمن توست 
و جهاد تو در این لحظه نجنگیدن توست
مکر دنیا نکند ختم به خیرت نکند
بر حذر باش که تصمیم، زبیرت نکند
گاه باید که در آشوب زمان پنهان ماند
بین خاکسترِ خاموش شده، سوزان ماند
مثل آن روز که در کوچه علی هیچ نگفت
مثل آن روز که می‌سوخت ولی هیچ نگفت
مثل مقداد که شمشیر به کف توفان بود
چشم در چشم علی منتظر فرمان بود
قصّه‌ی فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست
مثل دستان یدالله زبانم بسته‌ست
آن‌چه این طایفه خواندند بگو قرآن نیست
آن‌چه بر نیزه نشاندند بگو قرآن نیست
آن که در شعله‌ی در سوخت، همان قرآن بود
همچنان شعله می‌افروخت، همان قرآن بود
آه برگرد که پیمان‌شکنی پیرش کرد
داغ عمّار و اویس قرنی پیرش کرد
می‌رود قصه‌ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ...

💚💚💚💚

تازه این اول قصه است حکایت باقیست
ما همه زنده برآنیم که #رجعت باقیست
رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد
عرش را غرق #تحیر کند و برگردد
دیر یا زود ولی می‌رسد از راه آخر
یک نفر عین #علی میرسد از راه آخر
مینویسم که شب تار سحر می‌گردد
👈یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد ...

#‌اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲

.

#کتاب
#تحیّر
#مثنوی #غزل_علوی#
حمیدرضا_برقعی#
فصل_پنجم
        

0

مظفری

مظفری

1401/8/22

          بسم‌الله الرحمن الرحیم
وقتی برای اولین بار قاب تلویزیون در قرار شاعرانه بیت رهبری، روی جوان قمی زوم شد و ترکیب‌‌بند عاشورایی‌اش امام امت و حاضرین را به تحسین وا داشت، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد چندسال بعد همین جوان گمنام قمی یکی از شاعران طرازاول آئینی کشور شود.
حالا دیگر کمتر کسی است که نام او را نشنیده باشد...

کتاب چهارم شعرش، شانزده مثنوی و غزل است که به سبک سیدحمیدرضا برقعی، زندگی حضرت پدر را به تصویر می‌کشد. تعابیرجدید، دقیق، ساختار محکم شعرش، او را از بسیاری همقطارانش، متمایز می‌سازد.

دعوتتان می‌کنم به شعر و شور و اشک...
این بار روایت منظوم و رنجنامه امام اول

... می‌رود قصه ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام


پ.ن۱: نفستان حق آقاسید... ان‌شاءالله همیشه زبان، فکر، قلم و شعرتان در مسیر اهل‌بیت باشد.

پ.ن۲: قطعات شعر را بارها در مراسم‌های متفاوت شنیده بودم. خیلی دنبال متن کاملش گشتم که سرانجام جوینده، یابنده است.

پ.ن۳: تعمدا غزلی در میان این مثنوی بلند، با وزن متفاوتی تحریر شده‌است. وزن انتخابی مثنوی، ضرباهنگی تند دارد، اما فصل سکوت  بیست و پنج‌ساله حضرت، آرام می‌شود... مانند رودی که پشت سد، از نفس می‌افتد.

پ.ن۴: می‌دانم بعضی از ابیات گیر می‌کند که کمی با دقت‌نظر می‌شود درست خوانده شود، اینها اختیارات شاعری است، چند بیتی نیز در میان مثنوی، قافیه قطعه دارد که فقط در اشعار حمیدرضا برقعی دیده می‌شود. گاهی مضمون مهم‌تر از قافیه است.
        

6