کارآگاه سبیل فابریک بلژیکی تو این پرونده سن و سالی ازش گذشته و در طول داستان کاملا میتونین حسش کنید. آره، هرکول پوآرو با کوله‌باری از تجربه پرونده قتل پیرزنی معمولی رو قبول میکنه. قاتل از همون اول داستان مشخص و تو زندان قرار داره و قراره اعدام بشه.
دوست قدیمی پوآرو به سراغ کارآگاه ما میاد و بهش میگه: فکر میکنم کسی که به عنوان قاتل دستگیر شده یعنی مستاجر پیرزن در اصل قاتل نیست و یه احمق بی عرضس که نمیتونسته همچین قتلی و مرتکب بشه.
با اینکه خودش کلی وقت گذاشته برای این پرونده با اینحال چیزی دستگیرش نشده و همچنان نتونسته قاتل دیگه ای رو به غیر از مستاجری که قاتل شناخته شده پیدا کنه.
پس از پوآرو میخواد که یه بار دیگه از اول رو این پرونده وقت بزاره و پوآرو هم قبول میکنه و تحقیقاتش رو شروع میکنه که قاتل آیا همین مستاجر هست؟ یا نه و آگاتا خانم هم هنرنماییش رو در ۳۰۰ صفحه از مسیری که سبیل فابریک طی میکنه به رخ میکشه هر چند میتونست کوتاه تر بشه اما باید بدونین که کشش زیاد داستان مانع از این میشه که بگین ای کاش کوتاه تر بود.
و اما قاتل. میتونین پیداش کنین؟ بله
من تونستم؟ معلومه دیگه 
نه
چطوری پیدا کنین؟ اونقدرا سخت نیست فقط باس تک تک جزئیات رو با شخصیت های داستان مقایسه کنین و در نهایت پیروز میدان میشین. قسمت سخت ماجرا اینه که ۳۰۰ صفحه پر از جزئیات در انتظارتونه پس دفتر و خودکار یادتون نره.
در ضمن من نسخه صوتی این اثر رو از نشر خوب ماه آوا گوش دادم. خوب بود ، میتونست بهترم باشه.
        

          اولین تجربه 
آگاتا کریستی خوانی.
        

          1. محتوا و موضوع کلی 7/10
📝 آیا ایده اصلی جذاب یا کاربردی بود؟ موضوع تازه‌ای داشت؟
قتل طبق معمول
2. ساختار و انسجام متن 9/10
📝 آیا متن منظم، پیوسته و بدون پراکندگی بود؟
خوب و با جزئیات و داستان کاملا مطابق پیدا کردن شواهد پیش میرفت  
3. سبک نگارش / لحن نویسنده 9/10
4. شخصیت‌پردازی (در داستان‌ها) / عمق مفاهیم (در غیرداستان‌ها) 7/10
📝 شخصیت‌ها یا مفاهیم چقدر باورپذیر و پرجزئیات بودن؟
کاراگآه،جیمز خانم پواارو و چند شخص دیگر با جزئیات توصیف شده بودند ولی در اخر  دوست داشتم جزئیات بیشتری در مورد قاتل بدانم
5. کشش و ریتم روایت 7/10
📝 آیا کتاب درگیرکننده بود یا کند و خسته‌کننده؟
از صفحه 150 به بعد درگیر کننده میشه تقریبا
6. احساس نهایی / تأثیر احساسی 6.5/10
📝 بعد از بستن کتاب چه احساسی داشتی؟
حقیقتا به قاتل شک نکرده بودم😄
7. آموزنده بودن / ارزش فکری یا تحلیلی 7.5/10
📝 چیزی یاد گرفتی؟ باعث تفکر یا نگرش تازه‌ای شد؟
جهت سرگرم شدن خوندم:)
8. تجربه‌ی شخصی و لذت مطالعه 7/10

امتیاز کلی:60/80


        

          استاد بلامنازع کشف سرنخ های ریز از دل مدارک بارها زیر و رو شده توسط پلیس: پوآرو!
کتاب در یکی از روستاهای کوچک انگلستان دور میزند و مثل بقیه روایتهای این چنینی چالش اصلی مخاطب فارسی زبان تشخیص شخصیت های متعدد همسایه ها از هم و به خاطر سپردن هویت و ویژگی های هرکدام است که شاید 100 صفحه ای طول میکشد. بعد از آن اما آماده تجربه لذت فراوان و دوپامین بسیاری باشید. چون آگاتا کریستی از امدادهای غیبی استفاده نمی کند و تمام تکه های پازل برای حل معما همزمان که به پوآرو داده میشود به مخاطب هم داده میشود. هرچند احتمال درست حدس زدن پاسخ معمای کتاب توسط ما تقریبا صفر است اما این مساله به اطلاعات فرامتنی ربط چندانی ندارد بلکه دقیقا وابسته به هنر نویسنده است که ذهن ما را کاملا مهندسی میکند و تقریبا اجازه نمی دهد جنبه های کاملی از قضایا را در ذهن مرور کنیم و اشتباه اصلی ما و پوآرو دقیقا همین جاست که به اندازه یک کتاب یافتن پاسخ معما طول میکشد. 

بنظرم خواندنی است اما در دسته عالی های آگاتا کریستی جایی ندارد.
        

          داستان با یک قتل آغاز می‌شود. قتل خانم مک گینتی که بانوی سالمندی است و در یک روستا زندگی می‌کند. همه نظرها درباره قاتل او به مستاجرش برمی‌گردد و همه متفق القول معتقدند که کار مستاجر او بوده است. اما هرکول پوآرو چنین نظری ندارد و در تلاش است تا معمای قتل اورا با کمترین مدرارک در دست  حل کند .

در این داستان هرکول پوآرو و آدریان الیور نقش دارند.

ماجرای قتل خیلی پیچیده و داستان جنایی انچنان قوی ای رو شاهد نیستیم اما جذابیت کتاب های جنایی و حل معماهاش به همراه قلم قابل قبول نویسنده باعث میشه دست از دنبال کردن داستان برنداریم حداقل برای من اینطور بود ..
در نهایت اگر عمومیت داستان قتل رو کنار بگذاریم 
کماکان کتاب لذت بخشی بود برای خوندن .
مخصوصا از نیمه های داستان که کم کم شواهد قابل تاملی به دست میاد تا به انتها که داستان در اوج تمام میشود .

چیزی که قراره خیلی باهاش مواجه بشین در این کتاب 
گمراه شدن و قاطی شدن شواهده  .
        

          برام جالب نبود.. حتی حوصله سربر هم بود!
تمام مدت با حالت پوکر فیس (معادل فارسی براش پیدا نکردم :)) درحال مطالعه بودم!
حتی در بخشی که قاتل شناسایی و معرفی شد هم دچار هیجان نشدم..
درکل یک بی هیجانی خاصی وجودم و فراگرفته بود 😂

اولین تجربم از آگاتا کریستی خوانی موفقیت آمیز نبود :)))
        

          از داستان های پوآرو ست ،پوآرو به درخواست سرگرد اسپنس وارد یک ماجرای قدیمی میشه تا آدم بی‌گناهی مجازات نشه.
داستان پر شخصیتی بود که ظاهرا هیچ ربطی به هم یا به ماجرای قتل ندارند،اما خب ربط ماجرا ها به هم کم کم معلوم میشه.
پایان ماجرا غافلگیرکننده بود اما شکه‌کننده ،نه،انتظاراتم از کریستی خیلی بالا رفته.
اما خوبیه کتاب های کریستی به اینه که هر چند وقت یه بار نظرت را درباره ی قاتل تغییر میده.تاجایی که کاملا به خودت مطمئنی پیش میره اما ناگهان با یک اتفاق کوچیک‌قصه میچرخه و همه چیز عوض میشه و دوباره این چرخه تکرار میشه.
 همین که بهت اجازه میده حدس بزنی و تو را به چالش میکشه  را دوست دارم.
        

          قابل پیش بینی نبودن رمان برای من به شدت جذابه و همین باعث میشه کتابهای آگاتا کریستی رو خیلی بپسندم. 
خوندنش خیلی بهم چسبید! 
اسامی متعدد هستند و هر شخص داستان مربوط به خودش رو داره که در طول داستان جناب پوآرو مدام اونها رو بررسی میکنه. اگر همون ابتدا شخصیت ها رو به ذهن بسپارید یا یه گوشه یادداشت کنید، در ادامه‌ی داستان احتمالا گیج نمی‌شید و رشته مطلب رو گم نمی‌کنید.
        

          کتاب سوم چالش کتابخوانی پارت سوم پروانه:
🌟: خانم مگینتی ، یه خانم خدمتکار که کل روز هفته خدمتکاری خونه اهالی رو می‌کنه. یک روز تو خونه خودش به قتل می‌رسه.  به نظر می‌رسه یه شیء‌ای محکم  و تیز به سرش ضربه زده و کل پس‌اندازش که حدود سی پوند بوده برداشتن و بعداً پولها رو زیر تخته سنگی داخل حیاط پشتی گذاشتن.اسپنس که کاراگاه این پرونه‌ست، جیمز بنتلی رو متهم به قتل کرده. چرا؟ چون مستاجر خانم مگینتیه و دو ماه هم اجاره‌اش عقب افتاده. گفته شده لکه خون و چند تار مو که مشخص شده هر دو برای خانم مگینتیه روی آستین جیمز بنتلی پیدا شده. اما اسپنس مطمئن نیست که قاتل صددرصد جیمزه. به خاطر همین از هرکول پوآرو می‌خواد این پرونده رو دوباره حل کنه ... 
🌟: خدایی اگه بخوام راستِ راست بگم از آگاتا زیاد انتظار این نوع کتاب رو نداشتم. چرا؟ چون کلاً یکنواخت گذشت تا اینکه به پایانش نزدیک شدم و اونموقع یذره هیجانی شد. از هرکول پوآرو هم انتظار نداشتم که همه چیز رو نتونه حل کنه. تا حالا  بقیه انقدر تعریفش رو کردن منم گفتم خبببب حتماً خیلی منحصربه فرده! بله هست، ولی خب نه در اون حدی که بقیه تعریف می‌کردن. کلی چیز دیگه هم هست ولی می‌دونم که با گفتنش داستان لو می‌ره برای همین نمی‌گم و امتیاز گویای همه‌چیه🙂🌟. اگه از آگاتا چیزی نخوندین و تازه می‌خواین جنایی‌های ایشونو بخونید،پیشنهاد نمی‌شه🤭🙏🏻
        

          چقدر ذهنمو درگیر خودش کرد 
آخرم نتونستم حدس بزنم قاتل کیه
        

          مثل تمامی کتاب های آگاتا کریستی بی نظیر بود
اما چون شخصیت‌هایش زیاد بود اصلا نمی شد حدس زد که کی قاتل است
        

          واقعا عالی بود اولین اثری بود که از آگاتا کریستی میخوندم و کاملا منو جذب کرد و حین خوندن ذهنمو  درگیر کرد هیچ کدوم کارکت ها مورد اعتمادم نبود و میشه گفت به همه شک داشتم به جز اصل کاری 😂😂 واقعا پایان غیرمنتظره ای داشت .