پنج فردی که در بهشت می بینید
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
150
خواهم خواند
32
ماجرای مردی به نام ادی، از پایان و از مرگ او زیر نور خورشید آغاز می شود. شاید آغاز ماجرا از پایان، به نظر عجیب بیاید، ولی باید برای هر پایانی، آغازی هم در نظر گرفت که البته در این لحظه آن را نمی دانیم. ادی در زمان مرگ، پیرمردی گوژپشت دارای موهای سفید، گردن کوتاه، سینه بشکه ای، بازوان ضخیم، خالکوبی محو شده روی شانه راست، پاهای لاغر با رگهای بیرون زده، و زانوی چپ آسیب دیده در جنگ و از کار افتاده به دلیل ورم مفاصل بود برای تسهیل در راه رفتن، از عصا استفاده می کرد. صورت درشت و زمخت شده او بر اثر تابش نور خورشید سیبیل خاکستری و آرواره برآمده زیرین، او را مغرورتر از آن نشان می داد که احساس می کرد. همواره سیگاری پشت گوش چپ و دسته کلیدی آویخته بر کمربند او دیده می شد. کفشهایی با لاستیکی می پوشید و کلاه کهنه کتانی بر سر می گذاشت. یونیفرم قهوه ای رنگپریده ادی نشان می داد کارگر است و در واقع کارگر هم بود.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پنج فردی که در بهشت می بینید
نمایش همهیادداشتهای مرتبط به پنج فردی که در بهشت می بینید