معرفی کتاب آواز قو و چند تک پرده ای دیگر اثر آنتون چخوف مترجم ناهید کاشی چی

آواز قو و چند تک پرده ای دیگر

آواز قو و چند تک پرده ای دیگر

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
4.2
10 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

3

شابک
9786005652093
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1398/8/1

توضیحات

کتاب آواز قو و چند تک پرده ای دیگر، مترجم ناهید کاشی چی.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به آواز قو و چند تک پرده ای دیگر

عروسک خانهپدر عروسی خون

رپرتوار شماره ۱ هامارتیا ( آشنایی با زبان درام )

45 کتاب

💫 بارها و بارها با این سوال رو به رو می شدم که نمایشنامه خوانی رو از کجا باید شروع کرد یا این که چطوری نمایشنامه بخونیم؟ یا حتی سوالی اساسی تر : ❓ چرا باید نمایشنامه خوند؟ 💥هر بار به دنبال این بودم که برای کسانی که خیلی با این سبک ادبی آشنا نیستند یک لیست درست کنم که وقتی کسی گفت میخوام نمایشنامه بخونم ، این لیست رو بهش بدم و بگم اینا رو بخون. اما این لیست باید یک سری ویژگی ها هم میداشت. ⚠️ اول اینکه لیست سختی نباید می بود . مثلا نباید ادیپ یا هملت رو بهش معرفی می کردم. چون وقتی کسی هنوز با نمایشنامه آشنا نیست ، ممکنه خوندن این آثار علیرغم شاهکار بودنشون باعث بشه که شخص درک درستی از این اثار نداشته باشه در نتیجه عطای نمایشنامه خوانی رو به لقاش ببخشه. 📍 دوم اینکه این لیست باید علیرغم ساده بودن یک نمای کلی از ژانرهای مختلف نمایشی رو هم در بر میگرفت که شخص علاوه بر خوندن نمایشنامه و علاقه مند شدن بهش ، بتونه یک دید کلی به ژانرهای نمایشی داشته باشه. 🙄 اما درست کردن این لیست هی عقب میفتاد و هربار که شخصی ازم میخواست که بهش نمایشنامه برای شروع معرفی کنم ، دوباره با خودم میگفتم که ای کاش درست کردن لیست رو پشت گوش نمینداختم. 🌸 پارسال بود که با افتتاح باشگاه 🎭 هامارتیا 🎭 ، این لیست هدفمند ساخته شد. در باشگاه نمایشنامه خوانی هامارتیا قرار بر این شد که کنار هم نمایشنامه بخونیم و درباره این آثار به گپ و گفت بشینیم. 🤔 اما همخوانی تنها کافی نبود و نیست. در هامارتیا ابتدا به این پرداختیم که چرا باید نمایشنامه خوند؟ فرق نمایشنامه با رمان و داستان کوتاه چیه. 💡 به این پاسخ رسیدیم که نمایشنامه یک گونه ادبی کاملا مستقله که سوای تئاتری که بعدا میشه از روش ساخت ، درباره ش قضاوت میشه. خیلی ها فکر می کنند که نمایشنامه رو باید فقط در اجرا دید و نباید خوند که این یک دیدگاه کاملا اشتباهه. نمایشنامه رو میشه مثل یک داستان خوند . تئاتری که از روی این نمایشنامه ساخته میشه یک اثر مستقل و جداست و سوای نمایشنامه باید درباره ش قضاوت کرد. 🎭 نمایشنامه یک اثر دراماتیک و عمل محوره. در نمایشنامه شما با گزارش اعمال کاراکترها طرفید. نمایشنامه نویس برعکس رمان و داستان نویس از توصیف بی بهره ست. در رمان شما به راحتی به افکار کاراکترها پی میبرید چون نویسنده میتونه راحت تمام درونیات و ذهنیات کاراکترها رو برای شما تشریح کنه اما در نمایشنامه این درونیات و ذهنیات باید از طریق گزارش اعمال کاراکترها به مخاطب رسونده بشه. در نتیجه نمایشنامه خواننده فعال تری نیاز داره. 🎧 ما در هامارتیا ابتدا در یک جلسه آنلاین به بررسی فرم و محتوا پرداختیم و نمای کلی ای درباره فرم در آثار هنری ارائه دادیم. سپس با خوندن هر نمایشنامه به گپ و گفت نشستیم. درباره درام و آنتاگونیست و پروتاگونیست و نقاط عطف و اوج و... صحبت کردیم. در باشگاه در کنار آثاری که خوندیم سعی کردیم با فیلم ها و نقاشی هایی که در تاریخ هنر ماندگار بودن به پرورش حس اعضای باشگاه بپردازیم. کسانی که در باشگاه هامارتیا عضو شدند امروز قطعا آشنایی ای حتی کوتاه درباره فرم ، اثر هنری ، حس ، ناخوداگاه هنری و... رو پیدا کردند و امروز در مواجهه با یک اثر هنری منفعل نخواهند بود. 💫 هدف ما در رپرتوار اول ( کلمه فرانسوی که معنای اون برنامه یا لیسته ، تماشاخانه های بزرگ در سراسر جهان ، ابتدای هر سال یک لیستی از آثار نمایشی ای که اون سال قراره در اون تماشاخانه به اجرا بره ، منتشر می کنند که به این برنامه رپرتوار گفته میشه ) این بود که اعضا نمایشنامه خوانی رو شروع کنند و با زبان درام و نمایشنامه آشنا بشند و از رپرتوار دوم بریم سراغ تراژدی های یونان و مرحله به مرحله با تاریخ نمایش جلو بیایم و در کنار خوندن نمایشنامه ها و تحلیل سیر درام در تاریخ از فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ تئاتر هم حرف بزنیم. 💠💠 در باشگاه هامارتیا قراره بیش از 1500 اثر نمایشی در قالب 20 و اندی رپرتوار همخوانی بشه. نمیدونم چقدر طول بکشه اما تا جایی که بتونیم پیش خواهیم رفت. تمام اثار نمایشی ایرانی و خارجی در باشگاه هامارتیا برنامه ریزی شده. 🧑‍🏫 در رپرتوار اول برای آشنایی با زبان درام 40 اثر نمایشی رو خوندیم ( در هنگام نوشتن این لیست اثر 38 رو در حال همخوانی هستیم ) و یک دید کلی درباره نمایشنامه ها به دست آوردیم ، در این همخوانی آثار ۲ درام نویس رو به صورت کامل همخوانی کردیم . 🤩 مارتین مک دونا و آنتون چخوف ( سیر هامارتیا باعث شد که نظرها درباره چخوف عوض بشه ، کسانی که ابتدا با چخوف ارتباط نمی گرفتند ، وقتی با هامارتیا همراه شدند، چخوف تبدیل به یکی از نویسندگان مورد علاقه شون شد ) بلاخره ابتدا باید بدونیم نمایشنامه چیه و زبان درام چه زبانیه و بعد که شناختیمش بریم به دنبال این که چطوری به وجود اومد و چه سیری رو طی کرد. این رپرتوار برای شروع نمایشنامه خوانی در باشگاه هامارتیا خونده شده. در انتهای هر رپرتوار لیست همخوانی اون رپرتوار منتشر خواهد شد. 💥 لازم به ذکره که ما در هامارتیا علاوه بر نمایشنامه هایی که میخونیم، بعضی از آثار نمایشی رو برای مطالعه بیشتر با هشتگ #متمم قرار می دیم ، این آثار یا اقتباسی از آثاری هستند که در حال خوندن اونها هستیم یا آثار کم اهمیت تری هستند که گذاشته میشن تا هرکسی اگر دوست داشت اونها رو بخونه ، خوندن این آثار در دوره همخوانی گروه نیست و فقط و صرفا برای مطالعه بیشتره . در این لیست شما بعد از اثر شماره ۴۰ می تونید متمم ها رو هم ببینید و اگر دوست داشتید اونها رو هم مطالعه کنید. اگر شما هم به ادبیات دراماتیک علاقه دارید ، خانواده بزرگ 305 نفره 🎭 هامارتیا 🎭 ( در روز ایجاد لیست ) با آغوش باز پذیرای شماست تا با ما در این مسیر جذاب همراه باشید :

94

یادداشت‌ها

          🟢آثار چخوف ، دارای لحنی آرام و خالی از هرگونه درس اخلاقی یا انجام وظیفه است . تمامی این آثار با بیانی ساده و روالی طبیعی بدون هرگونه تصنعی به رشته تحریر درآمده اند ، به طوری که ملال واحساس  نارضایتمندی از زندگی و واقعیات آن ، چنان که است و آرزوی زندگی جدید ، چنان که باید باشد ، را در احساس و اعماق قلب خواننده و تماشاگر زنده می سازد
🔰در این کتاب چند نمایشنامه‌های کوتاه و تک‌پرده‌ای چخوف منتشر شده است‌،تقریباً عموم آنها به گونه ای آغاز می‌شوند که شخصیت اصلی به تفصیل وضعیت فعلی خود را برای تماشاگر توضیح می‌دهد. این توضیح بی‌واسطه صحنه را برای پیچیدگی‌های بعدی آماده می کند،موقعیتهای ساده ومرسوم اجتماعی مثلِ دوره‌ی عزاداری، یک مراسم خواستگاری، یک جشن عقدکنان، یک ضیافت عروسی و یک جشن سالگرد همگی موقعیت‌هایی نسبتاً رسمی هستند که هر یک از اعضای جامعه با آن‌ها آشناست ولی در نمایش های اینجا به نقطه طنزآلودی میرسند که اکثرا  پایانِ بازی شاهکار دارند
🔰ین هفت نمایشنامه کمدی تحت عنوان
1-آوازقو(کالخاس)اتود دراماتیک در یک پرده
2_بازیگر تراژدی علی رقم میل خود(طنزی در یک پرده
3_شب قبل از محاکمه
4_درجاده بزرگ(اتود دراماتیک در یک پرده)
5_زیانهای استعمال دخانیات(مونولوگ در یک پرده)
6_جشن سالگرد
7_عروسی
🔰آواز قو داستان بازیگر پیر تئاتری را روایت می‌کند که دوره اوجش به سر آمده و در روزگار افول خود به سر می‌برد. او روی صحنه و پس از اجرای نمایشی در‌حال جارو زدن است که خاطرات خود را مرور می‌کند و دیالوگ نمایش‌هایی که در آنها حضور داشته را بازگو و اجرا می‌کند. سوتلوویدف از سختی‌ها و ملالت‌هایی که در دوران بازیگری کشیده با خودش حرف می‌زند. سوتلوویدف، تنها شخصیت این نمایشنامه، مردی 68‌ساله است که در گذشته افسر ارتش بوده، اما به‌دلیل علاقه به تئاتر و رفتن روی صحنه، مقام خود را از دست داده است؛ گرچه در همین کار هم رو به تنزل رفته و از بازیگر نمایش‌های تراژدی به دلقک تبدیل شده است. او در ادامه کار هنری مجبور شده هر نقشی را برای پول بپذیرد. لباس او یک قبای یونانی و جوراب شلواری که بر پاهای 68ساله‌ و لاغرش کشیده است. در سرتاسر نمایشنامه «آواز قو» سوتلوویدف گفتارهایی از نمایش‌نامه‌های «شاه لیر»، «اتللو»، و «هملت» را از حفظ می‌گوید و اینها در تناقض با ظاهر و لباسی است که پوشیده.
🔰بازیگر تراژدی علی رغم میل خود:این داستان درباره‌ی پدر خانواری بود که می‌بایست به طور مرتب بین خانه‌ای ییلاقی که نزدیکان و عزیزانش تابستان را در آن جا گذراندند و شهری که وظایف زیادی در آن جا داشت، رفت و آمد کند.
بازیگر تراژدی هم چنان یک تک‌گویی خنده‌دار باقی ماند، با دوستی که نقش مردی جدی را بازی می‌کرد.
نمایش را با خواستن یک تپانچه برای خودکشی شروع می‌کند و آن را با نقل قولی از «اتللو» که در آن خون مخاطبش را می طلبد، پایان می‌دهد. در میان این دو قطب، موقعیت‌های پیش پا افتاده‌ای که او توصیف می‌کند، از فرط بیهودگی هستی گرایانه، در حد جهان تراژدی نیستند. مأموریت‌های مختلف باعث شده بود که قهرمان این نمایش در میان آشفته بازاری از اشیای بی‌روح زندگی کند.نمایشی دلچسب تحت عنوان تراژدین اجباری از این طنز تک پرده ای را تماشا کردم که خیلی دوست داشتم
🔰زیانهای استعمال دخانیات نیخین تحت فشار همسر خود، ناچار به سخنرانی علمی شده است. او در طول این سخنرانی اجباری، زندگی زن ذلیلانه‌ی خود را بر ملا می‌کند و نشان می دهد که در خانواده‌ی خود عنصری بی‌اهمیت است. با هر دست نوشته‌ی چخوف از این تک‌گویی، نیخین ناسزای بیش‌تری نثار همسر غایب خود می‌کند و به حالت خنثایِ اجباری خود، انزجار بیش‌تری نشان می‌دهد.
🔰در نمایش‌نامه‌ی کمدی جشن سالگردچخوف،بانکی قصد دارد پانزدهمین سالگرد خود را جشن بگیرد و در این جشن قرار است که شیپوچین، مدیر بانک از سهامداران به عنوان قدردانی هدیه‌ای بگیرد. او در تدارک نطق سپاسگزاری و کارمند او مشغول تهیه آمار است که کار آن‌ها با ورود همسر سبک سر و وراج شیپوچین و مرچوتکینا پیرزنی که مدام از طرف همسر کارمندش نق می‌زند، وطلب پول دارد قطع می‌شود. هر چه این زنان بیش‌تر حرف می‌زنند، مردها بیش‌تر از کار باز می شوند. هیئت اعزامی با لوح و کاپ نقره وارد می‌شوند و با صحنه‌ای از آشفتگی رو به رو می‌گردند: همسر مدیر غش کرده و روی مبل افتاده، پیر‌زنی  که مدام قیل و قال می‌کند، وکارمندی که زن‌ها را تهدید به قتل می‌کند.

🔰نمایش عروسی نمایش شاهکار فروپاشی یک رسم اجتماعی است. هر عمل ریاکارانه‌ای که از شخصی سر می‌زند، توسط شخص دیگری بر ملا می‌شود، اسرار هیچ‌کس مخفی نمی‌ماند. در طول نمایش می‌فهمیم که داماد برای جهیزیه‌ی مختصری که هنوز پرداخت نشده، تن به ازدواج داده است، هم چنین در می‌یابیم که خود عروس بر موقعیت خودآگاه نیست، والدین عروس آدم‌های بی‌فرهنگ تنگ چشم و لئیمی هستند، و این که مهمانان هیچ‌گونه خیرخواهی برای عروس و داماد ندارند. نمایش‌نامه حول یک فریب اساسی شکل گرفته است: برای فخرفروشی و زینت جشن از یک ژنرال، به عنوان یک میهمان عالی رتبه‌ی افتخاری دعوت کرده‌اند. مادر عروس یکی از دوستانش را مأمور آوردن این مهمان کرده

🔥این انتخاب بهترین گزینه بود  برای شروع سیر خوانشِ آثار چخوف 
        

54

ظهور یک نا
          ظهور یک نابغه ، این شما و این هم عالیجناب چخوف !

نوشتن درباره چخوف ، جسارت میخواد. چخوف اینقدر بزرگه و اینقدر به گردن ادبیات جهان حق داره که هرچقدر بخوایم در مدحش بنویسیم ، باز هم کلمه برای توصیف این همه نبوغ کم میاریم. 
این پزشکی که فقط ۴۲ سال عمر کرد در قرن رمان نویسی ، بین نویسندگان بزرگ و غول های روسی و فقط با ۵ نمایشنامه تبدیل به یکی از بزرگترین نویسندگان و درام نویسان جهان شد. 
طنزنویسی که مدام وضعیت مردم در روسیه خسته و در آستانه انفجار رو به سخره گرفت و سعی کرد تلخی ها و زشتی ها و حتی مسئله مهمی مثل مرگ رو به کمدی تبدیل کنه . 

ما با نویسنده ای سر و کار داریم که استاد همه استادهاست.  بدون نوشتن هیچ رمانی و فقط با داستان های کوتاه و نمایشنامه هاش تبدیل به نویسنده ای شد که تا با امروز کمتر کسی توان نزدیک شدن به قله ای که او بر روی اون نشسته رو داشته باشه. 

صحبت از چخوفه... عالیجناب چخوف.

در نظرسنجی ای که چند سال پیش یکی از شبکه های تلوزیونی بریتانیا از بیش از ۵۰۰ کارگردان و بازیگر برجسته تئاتر انجام داد ، چخوف بعد از شکسپیر ، دومین درام نویس برتر همه ادوار انتخاب شد‌ . بالاتر از غول هایی مثل اوریپید ، بن جانسن ، مولیر و...
این درحالیه که در ادبیات روسیه اساسا نمایشنامه خیلی پر رنگ نبوده و تا بوده رمان بوده و داستان. 
حتی بزرگانی مثل پوشکین ، تالستوی ، تورگنیف، آستروفسکی و... که دست به خلق آثار نمایشی زدند ، نتونستند به جایگاه چخوف برسند و آثار نمایشی این بزرگان در قیاس با آثار دیگه شون در درجه دوم و حتی سوم اهمیت قرار داره. 

ما در هامارتیا ، سیر خواندن چخوف رو آغاز کردیم و میخوایم به دیدار این نویسنده بزرگ بریم. ابتدا با ۶ نمایشنامه کوتاه شروع کردیم که در نوع خودش خوندنی ، جذاب و جالب بود. 
نمایشنامه هایی که از کمدی خاص خود چخوف بهره میبره. انسان هایی که ملموس هستند.  از فضا نیومدند و در اطراف خودمون میتونیم مثال های زیادی رو شبیه این افراد ببینیم. 
نمایشنامه جشن سالگرد برای من بسیار خاصه چون قبلا این نمایش رو به روی صحنه بردم و خاطرات خوبی ازش دارم.

این نمایشنامه ها با همه کوتاهی شون ، طبیعتا به پای آثار بزرگ ( ایوانف ، مرغ دریایی ، باغ آلبالو ، سه خواهر و دایی وانیا ) نمی رسند. این آثار در واقع داستان های کوتاه چخوف بودند که خود چخوف اونها در تبدیل به نمایشنامه کرده. 

برای شروع چخوف خوانی،  گزینه های خوبی هستند . ترجمه ناهید کاشی چی هم که مستقیم از روسی به فارسی ترجمه شده ، خوندنی و روون و جذابه. 

توصیه می کنم این ۶ اثر کوتاه رو مطالعه کنید و از نبوغ عالیجناب چخوف لذت ببرید. 

🔥 تصویر متعلق به اجرای نمایش " جشن سالگرد " به کارگردانی محمدرضا خطیب و بازی مینا نوجوان و محمد جلوه دار در آبان و آذر ۱۴۰۰ در خانه نمایش مهرگان تهران می باشد.
        

14

          در این کتاب با شش نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای روبروییم که به ترتیب عبارتند از:

ـ آواز قو
ـ شب قبل از محاکمه
ـ در جاده بزرگ
ـ زیان‌های استعمال دخانیات
ـ جشن سالگرد
ـ عروسی

در تمام نمایش‌ها، روحیات و رفتارهای عادی مردم روسیه در آن دوران را می‌بینیم که بسیاری از آنها در مردم کشور خودمان هم دیده می‌شود، حال کم یا زیاد.

در این شش نمایشنامه، چخوف از دلبستگی‌های مردم جامعه‌اش به مسائلی کم‌اهمیت و کم‌ارزش گفته است و نشان داده که مردم بیش از متن که اصل است؛ شیفته، پیگیر و در جستجوی حاشیه‌اند که کم‌ارزش‌تر و کم‌اهمیت‌تر است و فرع به حساب می‌آید.

ما هر روز در زندگی روزمره با این گروه‌ها از مردم جامعه روبرو می‌شویم که تنها به دنبال کسب منافع شخصی‌اند و جز آن چیزی برایشان اهمیت ندارد و همین کارهای ساده، در روابط انسانی به نوعی جنایت‌هایی نابخشودنی و بزرگ محسوب می‌شوند که ریشۀ اعتماد و ارتباطات درست انسانی را از بیخ و بن می‌خشکانند و بر می‌کَنَند.

کلام چخوف ساده است و با کمک واژگانی نه چندان دشوار یا هنری، بناهایی زیبا ـ به جهت توصیف ـ و جالب توجه از زندگی مردم به ما نشان می‌دهد که با این جزئیات کمتر دیده‌ایم.

گاهی نیز با چند جمله به ناخودآگاه آدم‌ها نقبی می‌زند و ذات آنان را برای خوانندگان برملا نموده و آنها را رسوا می‌کند.

و در مجموع این نمایشنامه‌ها،  آن‌گونه که انتظار داشتم، جذبم نکردند؛ هرچند پر از نکته و مطلب بودند و از خواندن‌شان خسته نشدم و لذت بردم. 

شاید هم انتظارم از نویسنده با چیزهایی که از او شنیده بودم، آن‌قدر غیرواقعی بالا رفته بود که این ماجراها را ضعیف‌تر از تصوراتم دیدم. شاید هم دیدگاه من اشکال داشته باشد یا در شرایط خوبی این نمایشنامه‌ها را نخوانده باشم.
به هر روی؛ قصد کم‌ارزش نشان‌دادن کار نویسنده‌ای چون چخوف را نداشته و ندارم.
        

33