معرفی کتاب نظام حقوق المراه فی الاسلام اثر مرتضی مطهری مترجم ابوزهراء نجفی

نظام حقوق المراه فی الاسلام

نظام حقوق المراه فی الاسلام

مرتضی مطهری و 1 نفر دیگر
4.6
115 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

298

خواهم خواند

60

شابک
0000000023995
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1363/1/3

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب حاضر، ترجمۀ ترکی آذربایجانی اثر «نظام حقوقی زن در اسلام» اثر استاد شهید مرتضی مطهری است. مباحث این اثر در یازده بخش تنظیم شده است. ابتدا در خصوص خواستگاری و نامزدی صحبت شده و مبحث ازدواج موقت مطرح شده است. سپس در زمینه استقلال اجتماعی زن، تجدد، حقوق خانوادگی و تفاوت های زن و مرد مباحثی ارائه شده است. در ادامه به موضوعاتی همچون مهر و نفقه، ارث زن، حق طلاق و ... پرداخته شده است. در نهایت نیز مبحث تعدد زوجات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نظام حقوق المراه فی الاسلام

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 160

تناسب است یا نقص و کمال؟ یکی از موضوعاتی که برای من موجب تعجب است این است که بعضی اصرار دارند که تفاوت زن و مرد را در استعداد های جسمی و روانی به حساب ناقص بودن زن و کامل‌تر بودن مرد بگذارند، چنین وانمود می‌کنند که قانون خلقت بنا به مصلحتی زن را ناقص آفریده است. ناقص‌الخلقه بودن زن پیش از آن که در میان ما مردم مشرق زمین مطرح باشد در میان مردم غرب مطرح بوده است. غربیان در طعن به زن و ناقص خواندن وی بیداد کرده‌اند. گاهی از زبان مذهب و کلیسا گفته‌اند: "زن باید از اینکه زن است شرمسار باشد" گاهی گفته‌اند: "زن همان موجودی است که گیسوان بلند دارد و عقل کوتاه" ، "زن آخرین موجود وحشی است که مرد او را اهلی کرده‌است" ،"زن برزخ میان حیوان و انسان است" و امثال اینها. از این عجیب‌تر اینکه برخی از غربیان اخیراً با یک گردش صد و هشتاد درجه‌ای اکنون می‌خواهند با هزار و یک دلیل ثابت کنند که مرد موجود ناقص‌الخلقه و پست و زبون، و زن موجود کامل و برتر است. اگر کتاب "زن جنس برتر" اشلی مونتاگو را که در مجله زن روز منتشر می‌شد خوانده باشید می‌دانید که این مرد با چه زور زدن ها و مهمل بافی ها می‌خواهد ثابت کند که زن از مرد کامل‌تر است. این کتاب تا آنجا که مستقیماً مطالعات پزشکی یا روانی یا آمار اجتماعی را عرضه می‌دارد بسیار گران‌بها است، ولی آنجا که خود نویسنده شخصاً به "استتنتاج" می‌پردازد و می‌خواهد برای هدف خود که همان عنوان کتاب است نتیجه‌گیری کند مهمل بافی را به نهایت می‌رساند. چرا باید یک روز زن را اینقدر پست و زبون و حقیر بخوانند که روز دیگر مجبور شوند برای جبران مافات، همه آن نواقص و نقائص را از روی زن بردارند و روی مرد بگذارند. چه لزومی دارد که تفاوت های زن و مرد را به حساب ناقص بودن یکی و کامل‌تر بودن دیگری بگذاریم که مجبور شویم گاهی طرف مرد را بگیریم و گاهی طرف زن را؟ اشلی مونتاگو از طرفی اصرار دارد زن را جنس برتر از مرد معرفی کند و از طرف دیگر امتیازات مرد را مولود عوامل تاریخی و اجتماعی بشمارد نه مولود عوامل طبیعی. به هرحال تفاوت های زن و مرد "تناسب" است نه نقص و کمال.

4

یادداشت‌ها

محیا

محیا

1403/8/16

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

FaMoSa

FaMoSa

1403/9/22

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          این کتاب بریده خورش ملس بود!😅 از بس که جملات و قسمتهای پرمفهوم و خاص زیاد بود! تازه من کفّ نفس کردم همه بریده‌هامو نذاشتم اینجا!
چون واقعا یه جاهایی از کتاب انگار داشت دقیقا وضعیت کنونی عصر حاضر و همین الان رو بیان می‌کرد!
البته به یه قسمت‌هایی هم انتقاد داشتم که خب میشه یه جورایی با توجه به جو حاکم در آن زمان توجیه‌شون کرد.
مهم روح حاکم بر کل کتاب بود که مبنای دینی و استدلالی داشت یعنی هم مستند به منابع اسلامی بود و معیار خدا بود  و هم با استدلال‌های منطقی بود. 
کسانیکه میان جانبدارانه و یک چشمی به قضایا نگاه می‌کنند و معیارشون صرفا نفع شخصی آنی‌شون هست قطعا نمی‌تونن نظر درستی بدن اونم مخصوصا وقتیکه بخوایم در سطح جامعه صحبت کنیم و نفع شخصیمون رو تعمیم بدیم به همه جامعه!
اگر قرار باشه هر کسی بدون توجه به کل جامعه، ساز خودشو بزنه نهایتا مردم همون جامعه از کسانیکه ساز خودشونو میزنند خسته خواهند شد مخصوصا اگر بر خلاف حکم خدا باشه چون جامعه به آرامش احتیاج داره و آرامش هم با خودخواهی بدست نمیاد.

        

11