بینایی

بینایی

بینایی

ژوزه ساراماگو و 2 نفر دیگر
3.4
47 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

136

خواهم خواند

45

رمان حاضر، ادامه رمان «کوری» است. در رمان کوری مردم شهر دچار کوری و بی هویتی فردی، اجتماعی و سیاسی شده و درک و شناخت درستی از اوضاع خود و مسائلی که در جامعه رخ می دهد ندارند. در پایان رمان کوری، آدم ها متوجّه هویت واقعی شده و چشمان آن ها به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه باز می شود و بدین ترتیب از کوری رهایی یافته و به یک شناخت عمیق نسبت به موجودیت خود می رسند. آن ها آرای سفید خود را که نماد اعتراض است به صندوق می اندازند. این کار سبب خشم حکومت می شود. حکومت تصمیم می گیرد مردم را دوباره در قرنطینه سیاسی و اقتصادی قرار دهد تا از حکومت اطاعت کنند؛ اما موفق نشده و این بار حکومت است که دچار کوری می شود و قادر به درک و تحمّل بینایی نیست. نگارنده در این رمان به انتقاد از حکومت هایی می پردازد که به ظاهر خود را مدافع آزادی و مردم سالاری می دانند، اما با نادان نگاه داشتن مردم، قصد پیشبرد اهداف خود را دارند.

یادداشت‌های مرتبط به بینایی