یادداشت
1403/2/31
3.5
17
هرچقدر کوری جذاب بود، بینایی نچسب و خسته کننده به نظرم اومد. هی منتظر یه اتفاق مهم یا هیجان انگیز بودم که نشد. داستان از جایی شروع میشه که حدود ۸۵ درصد از مردم پایتخت توی انتخابات، رای سفید میدن و دولت با بحران مواجه میشه و راهحل های مختلف رو امتحان میکنه. اواخر داستان هم یه ربطهایی با داستان کوری پیدا میکنه و دنباله ش میشه. یعنی وقایع این کتاب مربوط به چهار سال بعد از کتاب کوریه. دوستش نداشتم! حرفهایی که میخواست بگه هم خیلی مفهوم نبود و پراکنده به نظر میرسید. داستان هم اصلا جذاب نبود. خداحافظ ژوزه ساراماگو! این آخرین کتابیه که از این نویسنده میخونم. و کاش فقط همون کوری رو میخوندم که در اوج باهاش خداحافظی کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.