معرفی کتاب راهبی که فراری اش را فروخت! اثر رابین شارما مترجم لیلا رعیت

راهبی که فراری اش را فروخت!

راهبی که فراری اش را فروخت!

رابین شارما و 1 نفر دیگر
3.7
57 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

103

خواهم خواند

31

شابک
9786222208509
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1374/10/11

توضیحات

        "راهبی که فراری اش را فروخت" از "رابین شارما" داستانی است الهام بخش که راهی آسان و در عین حال عمیق برای زندگی را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. داستان پیرامون شخصیت "جولیان منتل" شکل می گیرد که یک وکیل ثروتمند و موفق است و نامی بزرگ در حرفه ی خود محسوب می شود. اما یک حمله ی قلبی غیرمنتظره، زندگی موفقیت آمیز او را ویران می کند. شروع ناگهانی بیماری"جولیان منتل" را تحت تاثیر قرار می دهد و عملکرد و فعالیت های او به بن بست می رسد. او می اندیشد که آیا موفقیت های مادی ارزشی داشته، و سپس همه چیز را رها می کند و به هندوستان می رود.سفر به هند یک بیداری معنوی برای او به همراه دارد که باعث می شود پنجره های جدیدی به روی "جولیان منتل" گشوده شود و زندگی را از چشم اندازهای دیگری ببیند. او تصمیم می گیرد زندگی دوباره ی خود را به طریقی دیگر سپری کند؛ طریقی که خشنودکننده تر از قبل و با معناتر از قبل باشد. "رابین شارما" در "راهبی که فراری اش را فروخت"، خواننده را به سفری روحانی درون فرهنگی کهن خواهد برد که عقل و خردی به گستردگی هزاره در بردارد. کتاب، حامی زندگی شاد، تفکر عمیق و صحیح، ارزش قائل شدن برای وقت و رابطه، نظم بیشتر، دنبال کردن ندای قلبی و زندگی کردن در تک تک لحظات است. "راهبی که فراری اش را فروخت" به عنوان یکی از پرفروش ترین رمان ها، توجه خوانندگان را در سراسر جهان به خود جلب نموده و آنچه تحسین همه را برانگیخته هسته ی فلسفی کتاب است که وام دار هر دو فلسفه ی شرقی و غربی می باشد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به راهبی که فراری اش را فروخت!

نمایش همه

یادداشت‌ها

دریا

دریا

1403/12/13

          اگه کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت رو خوندید و دوست داشتید، احتمالا این یکی رو هم دوست خواهید داشت، ولی اگه اونو نخوندید هم داستان این یکی جوری نیست که به تنهایی قابل فهم نباشه. می‌تونید بخونیدش.

رابین شارما، حرفاشو در قالب داستان می‌زنه و این برای من خوبه چون در قالب غیرداستان حوصله‌م نمی‌شه بخونم.

اوائلش کند پیش می‌رفتم ولی اواسطش جذاب شد. و داستان خوآن به نظرم از نظر نویسندگی، بهترین بخش کتاب بود و البته فکر می‌کنم آدم نمی‌تونه چیزی رو بفهمه و حتی شاید به نظرش کلیشه‌ای بیاد، مگه این‌که خودش تجربه‌ش کرده باشه. داستان خوآن برای همین خیلی روی من تاثیر گذاشت و اواخر کتاب بغضم گرفت.

از سفرهای جاناتان لذت بردم. توصیف مکان‌ها توی کتابا بهم بیشتر از دیدن اصلشون کیف می‌ده. و چه انتخاب خوبی بود تاج‌محل برای آخرین جا. از وقتی توی کتاب تاریخ هنر مدرسه‌مون درباره‌ی تاج‌محل خوندم، یکی از بناهای موردعلاقه‌م بود.

توی این کتاب رابین شارما درباره‌ی اصالت، در آغوش گرفتن ترس‌ها، مهربانی، بهتر شدن، انتخاب مصاحبان خوب، شادیِ لذت بردن از چیزهای ساده‌ی زندگی، عشق ورزیدن و به نظر من مهم‌تر از همه تاثیرگذاری حرف می‌زنه. چه میراثی قراره از من توی این دنیا باقی بمونه؟ چه تاثیری می‌تونم روی آدما بذارم که زندگی بهتری داشته باشن؟

ترجمه‌ی رضا اسکندری‌آذر مثل همیشه عالی بود و باعث می‌شد روون‌تر و راحت‌تر خوندنشو ادامه بدم.

        

5

رها

رها

1400/12/3

          خوب بود منم دوستش داشتم^^ از اون دسته کتاب هایی بود که موقع خوندنش، حس خوبی از گذر آرام و بی دغدغه ی روزهای زندگی به آدم دست میده

شارما در این کتاب، که بر اساس تجربه های شخصی خودش نوشته، راهکارهای عملی و جالبی برای داشتن یک زندگی بهتر و آرام تر ارائه می ده... آرامشی که در این دوره و زمانه ی شلوغ و پر هرج و مرج، حضور و وجودش بیشتر از هر زمان دیگه ای احساس میشه. تجربه ی این کتاب، حداقل برای من، از اون دسته تجربه های ناب و لذت بخشی بود که برام تازگی خاصی داشت

راهکارهای کتاب برای داشتن یک زندگی بهتر، به قدری آسون و ساده ست که فکر می کنم خیلی از ماها بدون اینکه حتی خودمون هم متوجه ش باشیم، اونارو روزانه و گاهی روتین وار انجام میدیم! کارهای ساده ای مثل مطالعه کردن، گوش دادن به یک موسیقی خوب، داشتن یک رژیم غذایی سالم، تکنیک های تنفسی و همین طور انجام مراقبه و مدیتیشن و دقایقی از روز رو در سکوت و آرامش گذراندن

خلاصه اینکه با این کتاب و در کنار یک موسیقی زیبا و ملایم بهاری کلی به من خوش گذشت
^__^
        

1