نه آبی نه خاکی

نه آبی نه خاکی

نه آبی نه خاکی

3.9
48 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

81

خواهم خواند

14

کتاب نه آبی نه خاکی، نویسنده علی محمد موذنی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نه آبی نه خاکی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به نه آبی نه خاکی

یادداشت‌های مرتبط به نه آبی نه خاکی

                دفتر خاطرات یه رزمنده نویسنده که آخرش شهید می شه. خوندنش نگاه منو به شهات و آرزوی شهید شدن تغییر داد. شما هم اگه از این آرزوها دارین این کتاب و بخونین! اگه ندارین هم بخونین! شاید. . .
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

زهرا مجد

1402/04/09

            🛑 نه آبی نه خاکی
اعتراف میکنم که چیزی از تاریخ هشت سال دفاع مقدس و عملیات هایش نمی‌دانم!
کوچک تر که بودم، چند بازی کارتی داشتیم. یکی از بازی ها درباره نماز بود. روی هر کارت اسم یک نماز و توضیحات مربوط به آن نوشته شده بود. اگر کارت هایی با تعداد قنوت بیشتر، یا تعداد سوره بیشتر یا سجده بیشتر و امثالهم در اختیار یک بازیکن قرار می‌گرفت احتمال برنده شدنش در بازی، بالا می‌رفت. چند بار که بازی میکردی، دستت می آمد که هر کدام از نمازها چند رکعت و چند سوره و چند قنوت و چند رکوع و سجود دارند. 
یک بازی دیگر هم داشتیم که درباره دفاع مقدس بود. کارت ها بر اساس عملیات های مختلف بود و منطقه عملیاتی و شعار هر عملیات و امثالهم در آن ذکر شده بود. بر خلاف بازی نماز، شرط شروع این بازی این بود که همان ابتدای کار باید همه توضیحات مربوط به هر عملیات را حفظ میکردی. یادم هست که حتی یک بار هم این بازی را انجام ندادیم و افتاد در گوشه ای در قفسه اسباب بازی ها. 
بزرگ تر که شدم، از کتابخانه دانشگاه یکی دو کتاب مرتبط با دفاع مقدس را امانت گرفتم. هیچ کدام جذبم نکرد. کتاب ها را نیمه رها نکردم. تا به آخر خواندم؛ اما چیزی از آنها در ذهنم باقی نمانده و هنوز هم که هنوز است می‌گویم چیزی از تاریخ دفاع مقدس و عملیات هایش نمی‌دانم. 
بعدها از ادبیات پایداری زیاد خواندم. اما دیگر سراغ داستان های جبهه نرفتم. خاطرات و زندگی نامه های شهدا از زبان همسران‌شان و شرح فداکاری هایشان را می‌خواندم و بس.
تا یادم نرفته این را هم بگویم که روزگاری یک سریال کره ای میدیدم به اسم عاشقان ماه. سریال که تمام شد اولین کاری که کردم جستجو در گوگل بود. میخواستم بدانم آخر و عاقبت سلسله گوریو چه شد و کلی اطلاعات از چند و چون این سلسله و شاهزاده هایش ‌کسب کردم! با دوستانم که حرف میزنم جالب این بود که آنها هم به محض تمام کردن سریال، همین جستجوها را انجام داده بودند!
همه این مقدمه چینی ها را کردم که برسم به کتاب "نه آبی نه خاکی"! کتابی که همین دیشب تمامش کردم و همین که تمام شد خیلی سریع کلیدواژه "عملیات هورالعظیم" را گوگل کردم تا در مورد آن عملیات و عاقبتش بیشتر بدانم. بعد به خودم آمدم و دیدم نیم ساعتی هست که دارم از خیبر و کربلای ۵ می‌خوانم و بعد تازه یادم آمد که از تاریخ دفاع مقدس و شرح عملیات هایش چیزی نمی‌دانستم!
"نه آبی نه خاکی" با همه تلخی اش کتاب شیرینی بود و این از هنر نویسنده بود. مفاهیم بلندی داشت و اخلاص را خوب تعریف میکرد. از آن کتاب هایی بود که کنار گذاشتنش برایم سخت بود و دوست داشتم زودتر ادامه اش را بخوانم. چیزی که در کتاب های مشابهش تجربه نکرده بودم. با همه خوبی هایی که داشت، به نظرم یک جای کارش میلنگید که نفهمیدم چرا! اما برای من آن طور که باید با احساساتم بازی نکرد! تلخ ترین صحنه ها را توصیف می‌کرد و رد میشد و من هم همراهش رد میشدم و نمیفهمیدم چرا گریه نمیشوم از آن همه تلخی و غریبی و غصه. نمی‌دانم. شاید عیب از من بود. اما هر چه بود، به صراحت می‌گویم که برای من تا اینجا بهترین کتاب از میان نمونه های مشابهی بود که به وقایع و خاطرات شهدا از دفاع مقدس و عملیات هایش می‌پردازد.