داشتم کتاب های کتابخونه مدرسه رو بررسی میکردم که یهو چشمم به این کتاب افتاد! باز کردمش و پرت شدم به محرم!
آرزو کردم که کاش توی روضه‌ها فقط شعر یا جملات ناب رو میخوندن... گاهی فقط یک شعر ناب و لطیف برای گریه کردن کافیه! 
لازم نیست روضه باز بخونیم...
      

        شعر‌های این کتاب، روحم را پرواز داد...🕊
      

        اولین بار یک نفر به من پیشنهاد داد که شب ها سوره ملک بخوانم. آن شب خیلی خوب یادم است که قرآن را باز کردم و سوره را خواندم!
عجب سوره‌ای بود! تمام جانم را تکان می‌داد...
وقتی به آیه آخر رسیدم اصلا متوجه نمیشدم این آیه چه ارتباطی با بقیه سوره دارد؟ چرا آخر این سوره باشکوه باید با این آیه تمام شود؟
سوالم مدتی بی پاسخ ماند تا اینکه تفسیر ماء را خواندم و شگفت زده شدم!
آخر روایت اول از این کتاب هم از همین آیه گفت و باعث شد من هم روایت خودم را برایتان بگویم...
      

        دفن شدن حضرت زهرا(س) موجب میشد این عمل تا ابد از صفحه تاریخ پاک نشود. این یک عملی است که به شیوه‌ی سمبلیسم همین طور به صورت ابهام آمیز و رمزی انجام شده و تا ابد خواهد ماند.
یعنی آن کسانی که در راس کار قرار داشتند اینها نااهل بودند.
برای اینکه بدانیم یک انسان مسلمان، یک زن بزرگ، یک قرآن مجسم مثل فاطمه‌ی زهرا(س) در مقابل نااهل چگونه عمل میکرده اند.
      

        کودکان رو عمیقا دوست دارم خیلی ناب و خالص هستن!
این داستان  هم روایت یک کودکی بود که دست از تلاش برنداشت و در سخت ترین شرایط ناامید نشد...