معرفی کتاب ضربان ذات (عطش نامه) اثر قربان ولینی

ضربان ذات (عطش نامه)

ضربان ذات (عطش نامه)

حسن عظیم لو و 1 نفر دیگر
4.0
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

1

شابک
9789643377052
تعداد صفحات
56
تاریخ انتشار
1391/7/11

توضیحات

        اثر شایسته‌ی تقدیر اولین دوره جایزه دعبل در رشته‌ی شعر
      

یادداشت‌ها

          
کتاب ضربان ذات

قدیم ها ما بودیم شعر. شعر بود و ما. چقدر تبادلِ تک بیت داشتیم در پیامک ها. یادش بخیر!
فضای مجازی که آمد، شعر هم رفت و دیگر پیدایش نشد. ما هم کم شعر خواندیم و تحویلش نگرفتیم.
شعر حکمت است. به ذهن روشنی و گیرایی می دهد. زبان شعر گویاتر از بقیه است. الحمدلله پیشرفت شعر در این دهه ها خیلی خوب بوده. کم نیستند لابد رفقایی که مثلا اشعار فاضل نظری و برقعی و ...یا اشعار آئینی سهرابی و لطیفیان و....را دنبال می‌کنند. 
"ضربان ذات" یک مثنویِ عاشورایی جمع و جور است که به علاقمندان این کارها، توصیه اش میکنم. از انتشارات‌ کتاب نیستان و اثر طبع بلند استاد قربان ولیئی. کتابچه ای که با حوصله و دقت می توان ظرف بیست تا سی دقیقه مطالعه اش کرد. سراپا درس و معرفت این جزوه.
جویبار است هرچه می‌بینی/رهسپار است هرچه می‌بینی. 
شورِ موسیقیِ حیات است این/ ضربانِ ظهور ذات است این.
رهنورد ِقیامتِ جان شو/ جام آتش بنوش و ویران شو.
نامِ جان پرورِ خدا، آه است/ سرّ تاثیر اسمِ الله است.
راه وهم است و هیچ حائل نیست/ عشق را منزل و مراحل نیست.
گریه کن بر صحیفه ی چرخان/ بر سر نیزه رفتنِ قرآن.
منفصل بود سر، ولی در وصل/ اسمِ مشتق رسیده بود به وصل.
خاک نه، کربلا خرابات است/ جلوه گاهِ تجلی ذات است.
سر ندارند و سروری این است/ مشی عشاقِ حیدری این است.

#معرفی_کتاب
#کتاب_ضربان_ذات   #شعر
#انتشارات_کتاب_نیستان   #معرفی_کتاب
#قربان_ولیئی
#آخرین_کتابی_که_خواندم


        

0

          "قربان ولیئی در این منظومه عاشورایی کوتاه با زبان عرفانی که زبان مورد علاقه ش است تفسیری از وقایع و روابط واقعه عاشورا ارائه میدهد که خواندنی است.
به نظرم این منظومه به لحاظ جهان بینی و زبان مدیون منظومه عمان سامانی هم باشد"

 "خاک نه، کربلا خرابات است
جلوه گاه تجلی ذات است

شریان شریعت آنجا بود
به حقیقت طریقت آنجا بود

راست این بود دست افشانی
در سماع مهیب ربانی

با بم و زیر می‌توان رقصید
؟!زیر شمشیر می‌توان رقصید"

 "السلام ای تشعشع توحید
السلام ای حقیقت تجرید

السلام ای برید لاهوتی
السلام ای ورید لاهوتی

السلام ای کلام جاری حق
السلام ای سلام جاری حق

ارجعی! در جهان نمی گنجی
در زمین و زمان نمی گنجی

ارجعی! ای بهشت مجنونت
زندگی بخش عرشیان خونت

ارجعی! دست و پا و دیده ی من
ارجعی! نفس آرمیده ی من

ارجعی ارجعی تمامی من
وجه خون بار نام نامی من

خون پاک تو کار خواهد کرد
فصل ها را بهار خواهد کرد"

این طرف نور و آن طرف نار است
بامداد جلیل دیدار است

عرش عرش شکسته آنجا بود
ملکوت گسسته آنجا بود

گریه کن گریه تشنگی بخش است
گریه کن گریه زندگی بخش است

گریه کن گریه عاشقانه تر است
گریهء عاشقانه راه بر است

اشک از چشمه های ربانی است
گریه از نغمه های روحانی است

گریه کن بر صحیفه چرخان
بر سر نیزه رفتن قرآن

بر سر نیزه نور می پاشید
متبسم سرور می پاشید

راز این انفصال را دریاب
ابتهاج وصال را دریاب

هرچه اندوه زاده فصل است
هرچه شادی شکوفه وصل است

انستو انستو چه اصواتی
وحی سرخ است این چه آیاتس

این گلو این گلو زمینی نیست
این شراب این سبو زمینی نیست

ابروانش اشاره ای ازلی
به ظهور جلال لم یزلی

آه ای نام تو عطش آور
ای بهشت تو را عطش کوثر

فوق العاده از خواندن این مجموعه لذت بردم. به دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم حتما در این ایام عزیز با خواندن این منظومه حالو هوای دلتان را کربلایی کنید
        

0