یادداشت مجید اسطیری

        "قربان ولیئی در این منظومه عاشورایی کوتاه با زبان عرفانی که زبان مورد علاقه ش است تفسیری از وقایع و روابط واقعه عاشورا ارائه میدهد که خواندنی است.
به نظرم این منظومه به لحاظ جهان بینی و زبان مدیون منظومه عمان سامانی هم باشد"

 "خاک نه، کربلا خرابات است
جلوه گاه تجلی ذات است

شریان شریعت آنجا بود
به حقیقت طریقت آنجا بود

راست این بود دست افشانی
در سماع مهیب ربانی

با بم و زیر می‌توان رقصید
؟!زیر شمشیر می‌توان رقصید"

 "السلام ای تشعشع توحید
السلام ای حقیقت تجرید

السلام ای برید لاهوتی
السلام ای ورید لاهوتی

السلام ای کلام جاری حق
السلام ای سلام جاری حق

ارجعی! در جهان نمی گنجی
در زمین و زمان نمی گنجی

ارجعی! ای بهشت مجنونت
زندگی بخش عرشیان خونت

ارجعی! دست و پا و دیده ی من
ارجعی! نفس آرمیده ی من

ارجعی ارجعی تمامی من
وجه خون بار نام نامی من

خون پاک تو کار خواهد کرد
فصل ها را بهار خواهد کرد"

این طرف نور و آن طرف نار است
بامداد جلیل دیدار است

عرش عرش شکسته آنجا بود
ملکوت گسسته آنجا بود

گریه کن گریه تشنگی بخش است
گریه کن گریه زندگی بخش است

گریه کن گریه عاشقانه تر است
گریهء عاشقانه راه بر است

اشک از چشمه های ربانی است
گریه از نغمه های روحانی است

گریه کن بر صحیفه چرخان
بر سر نیزه رفتن قرآن

بر سر نیزه نور می پاشید
متبسم سرور می پاشید

راز این انفصال را دریاب
ابتهاج وصال را دریاب

هرچه اندوه زاده فصل است
هرچه شادی شکوفه وصل است

انستو انستو چه اصواتی
وحی سرخ است این چه آیاتس

این گلو این گلو زمینی نیست
این شراب این سبو زمینی نیست

ابروانش اشاره ای ازلی
به ظهور جلال لم یزلی

آه ای نام تو عطش آور
ای بهشت تو را عطش کوثر

فوق العاده از خواندن این مجموعه لذت بردم. به دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم حتما در این ایام عزیز با خواندن این منظومه حالو هوای دلتان را کربلایی کنید
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.